بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي نامه شهيد محمدرضا کارگريان مروستي : شهيد با اسم مستعار مسعود فرزند عباس هنگام اذان ظهر روز 20 خرداد سال 1346 در يک خانواده مذهبي شهر شيراز متولد شد . دوران دبستان در مدرسه خاقاني تحصيل نمود و پس از آن دوران تحصيلات راهنمايي را در مدرسه شهيد لغوي مشغول به تحصيل گرديد. علاقه ايشان در زمينه تحصيل به رشته راه و ساختمان معطوف بود بنابراين ادامه تحصيلاتش را در هنرستان طالقاني رشته راه و ساختمان سپري کرد . وي پس از اتمام تحصيلات در کنکور سراسري ، رشته کارشناسي دبيري رياضيات پذيرفته شد . بيان صفات اخلاقي و رفتاري اين بزرگوار بسيار مشکل است و در اينجا تنها جرعه اي از درياي بيکران وجود زلال ، پاک و متعالي ايشان را مي توان شرح داد . ايشان در تمام دوران زندگي کوتاه اما پر بارشان مسجد علي ابن حسين را به عنوان پايگاه فعاليت هاي فرهنگي ، سياسي و مذهبي بخود و دوستانش - که اغلب ايشان نيز به درجه رفيع شهادت نائل گشتند - قرار داده بود . با همراهي دوستان کتابخانه مسجد را فعال ساخته و در آنجا به تهيه نوارهاي فرهنگي مي پرداخت . در کلاس هاي قرآن شرکت فعال داشت . شب هاي جمعه به همراه ساير بسيجيان مسجد در گشت انتظامات شرکت مي کرد و در برقراري امنيت و آسايش خانواده ها همکاري جدي داشت . روز نيمه شعبان هر سال - روز ميلاد مهدي موعود (عج) - با همکاري دوستان در کوچه ها تکيه هايي برپا مي کردند و در آن جا با برگزاري مراسم جشن نيمه شعبان از مردم با شيريني و شربت پذيرايي مي کردند . ايشان از دوران کودکي مورد عنايت آقا امام زمان بود . به طوري که در سن 12 سالگي که به بيماري مننژيت - التهاب پرده هايي که مغز و نخاع را مي پوشاند و مي تواند جان بيمار را به خطر اندازد - مبتلا گرديد و به مدت يک ماه بي هوش بر روي تخت بيمارستان خوابيده بود به طوري که پزشکان از وي قطع اميد کرده بودند ، پس از توسل پدر و مادر ايشان به امام زمان ، ناگاه شبي همين طور که در تخت بيمارستان خوابيده بود در خواب زمزمه کرد اينجا چقدر نوراني است و مدام اين جمله را تکرار مي کرد . پس از بيدار شدن او از خواب ، پزشکان ابراز مي کنند که او شفا يافته و اثري از بيماري در بدن او ديده نمي شود . سپس دست او را گرفته به ساير اتاق ها مي برند تا آنجا را متبرک سازند . چون به اعتقاد آنها تنها معجزه مي توانسته او را نجات دهد . خودسازي ، معرفت الهي و ارتباط ايشان با درگاه حق تعالي باعث ايجاد صفات نيکوي اخلاقي از جمله : خوش رفتاري ، مهرباني ، تواضع ، صداقت و مشکل گشايي در ايشان شده بود که اين امر در برخورد با مردم نمايان بود . به طوري که با وجود سن کم به عنوان بازوي توانمند در حل مشکلات اطرافيان و ياري رساندن به آنها محسوب مي شد . حسن رفتار ايشان با بزرگسالان و خردسالان که از بصيرت والايش سرچشمه مي گرفت موجب مي شد تمام اطرافيان جذب صفاي دروني ايشان شوند . احساس مسئوليت و خدمتگزاري به مردم و اسلام ، باعث شد که علي رغم قبول شدن در دانشگاه به جبهه هاي حق عليه باطل بشتابد و آرامش و آسايش خود را نثار آرامش و آسايش هم ميهنان خود نمايد و از مرزهاي ايران اسلامي با غيرت دفاع نموده ، عزت مردم را حفظ کند . ايمان و ارتباط قوي ايشان با خداوند و مأنوس شدن جانش با معنويات ، ارزش ها و اهداف والاي زندگي به ايشان قدرتي داد تا بتواند در پيشگاه حق تعالي به عنوان سرباز اسلام و ايران در زير پرچم امام زمان مردانه و شجاعانه با دشمن متجاوز مبارزه کند و در تاريخ 5/10/1365 در عمليات کربلاي چهار ، جبهه شلمچه ، روحش از عشق الهي سيراب گرديد و بر اثر اصابت گلوله به سرش به مقام رفيع شهادت و قرب الهي نايل گرديد و به وصال معبود شتافت و مسعود به حقيقت مسعود شد . روحش شاد و راهش پر رهرو باد .