-بسم الله الرحمن الرحيم
شهيد اباذر منفرد در سال 1338در روستاي جواديه حومه شيراز در خانواده اي بسيار مکتبي و مذهبي و انقلابي و مستضعف ديده به جهان گشود. او از همان کودکي علاقه زيادي به اسلام و مسائل مذهبي داشت به طوري که از همان کودکي با راهنمايي پدر بزرگوارش مشغول به نماز و عبادات و ديگر هم چون روزه و غيره شد و به همراه پدر در جلسات قرآن و مجلس امام حسين (ع)شرکت مي نمود. از تقوي بسيار بالاي برخوردار بود .شهيد اباذر منفرد تحصيلات ابتدايي و راهنمايي خود را در همان روستاي جواديه زادگاه خود به پايان رساند و از آن وارد هنرستان شد و تا کلاس دوم رشته اتومکانيک را طي نمود. که ديگر مصادف با اوج شکوفايي انقلاب اسلامي ايران به رهبري زعيم بزرگ جهان اسلام حضرت امام خميني شد که در اين رابطه شهيد اباذر منفرد نقش عظيمي را ايفا مي نمود. او راهنمايي ها و مساعدت استاد عالي مقام شهيد 72تن شهيد عباس حيدري نماينده محترم مردم بوشهر که استاد او بود در سازماندهي مردم در انقلاب اسلامي جهت شرکت در تظاهرات و پيروي از امام خميني (ره)مي نمود. و براي آماده نمودن جوانان به خصوص جوانان روستاهاي اطراف شيراز با همکاري دوستان خود به تبليغات و تشکيل جلسات قرآن و دعاي کميل و ندبه و مجالس ديني و مذهبي و معرفي شخصيت امام به عنوان تنها مرجع اعلم پرداخت. و بسياري از جوانان قبل از آماده نمودن و در سازماندهي از افراد فعال و سخت کوش مذهبي و انقلابي بود .به طوري که چندين بار از طرف ساواک به همراه دوستان ديگرش تحت تعقيب قرا رگرفت .از خصائص بارز شهيدد علاقه شديد او به امام زمان (عج) بود به طوري که از يک هفته قبل از تولد امام زمان (عج) در مسجد شبانه روزي فعاليت مي نمود و شرکت او در مجالس و مراسم سوگواري حضرت ابا عبدالله الحسين(ع) و سازماندهي مردم در برگزاري اين مراسم ها و شب هاي قدرماه مبارک رمضان از احياء و شب زنداه داري راز و نياز با خدا و نظم و تربيت دادن به اين جلسات زبان زد خاص و عام بود. اباذز داراي اخلاق قرآني عجيبي بود و بر طبق آيه محمد رسول الله "اشداء علي الکفار و رحماء بينهم" او همين خصويت را داشت او به دوستان خود و برادران ديني خود داري رحم و لطف و مهرباني عجيبي بود و با ضد انقلابيون و کساني که خلاف شرع و اسلام و خط راه امام خميني عمل مي کردند با آنان برخودر مي کرد .او علاقه خاصي به مسجد داشت و هميشه درمسجد بود و مسجد را سنگر مي دانست. و بر طبق اين روايت "المومن في المسجد کالسمک في الماء"او خود مي گفت هر وقت روحيه ام خسته مي شود و کم حوصله و دلتنگ مي شود به مسجد مي آمدم روحيه ام تازه مي شود و خستگي ام برطرف مي شود تجديد روحيه مي کنم و بر مي گردم. و از علاقه خاص او کاره هاي برق آن مسجد گوياي زحمات اين شهيد عالي مقام و استاد شهيدش عباس حيدري مي باشد .او پس از پيروزي انقلاب اسلامي ياري نمودن و خدمت نمودن به انقلاب را بزرگترين و مهمترين وظيفه خود مي دانست. تا اين که در آذرماه سال 1359تشکيل پايگاه مقاومت جواديه راه داد و خود به عنوان فرمانده پايگاه انتخاب شد.و زحمات زيادي را در اين پايگاه و بسيج متحمل شد که زحمات او را فقط خدا مي داند. و بس از جمله وصاياي او اين بود که گروه مقاومت و بسيج را محکم نگهداريد زيرا که دشمنان انقلاب از بسيج و بسيجي وحشت دارند و مي لرزند .او مقامي عرفاني و والا داشت به طوري که قبل از شهادت خبر شهادت خود را شفاها و کتبا به دوستان خود داد .او عاشق شهادت در راه خدا بود تا اين که در دهم خرداد ماه سال 1360وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شيراز شد و پس از گذراندن آموزش هاي لازم عازم جبهه شد. و در جبهه مارد در عمليات ثامن الائمه (ع) جهت شکستن حصر آبادان و تحقق بخشيدن به فرمان امام در روز يک شنبه پنجم مهر ماه 1360(5/7/1360)به درجه رفيه شهادت که آرزوي هميشگي او بود نائل آمد. و پيکر پامش در روز شنبه يازدهم همان ماه (11/7/1360)با حضور مردم شيراز و اهالي محترم شهيد پرور جواديه و روستاهاي اطراف با شکوهي تشيييع و در گلزار شهداي دارالرحمه شيراز در کنار ديگر شهداي عاشقان خدا را باز يافت و به خاک سپرده شد.و اما اي اباذر عزيز تو در شب شهادتت در سجده خونينت که مهدي (عج) را صدا مي زدي مگر نه اين بود که در آن شب وصل و ديدار مهدي (عج) سرت را به زانو گرفت مهدي فاطمه (ع) با تو چه گفت که شوقت را به رفتن افزود. و بي قرار هجرتت کرد تو که جوانيت را در راه طاعت خدا گذاردي و افکارت در کمال ادب و برخوردت در نهايت خضوع و روحت در نشاط عشق خدا غوطه ور بود. از خداي متعال در آن رضوان برين به خواه تا توفيق پويندگي راهت را به همه دوستدارانت عنايت فرمايد .اباذر جان ما نام مقدس و خاطره عزيزت را در لحظه لحظه عمرمان زنده نگاه مي دارم تا آن گاه که به تو و ساير شهيدان بپيونديم. اما به روح پاکتان قسم شما شهيدان از خدا بخواهيد که خدا توفيق دهد اين بار عظيم مسوليت سنگيني که را که بردوشمان گذاشته ايد به نحوا حسن به پايان بريم. و راهتان را ادامه دهيم تا آن موقع که به شما بپيونديم .روحش شاد راهش پر رهرو و مستدام باد .