کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
13:40
منصور غرقی

منصور غرقی

فرزند صفدر

تاریخ تولد
1342/07/04
تاریخ شهادت
1363/12/04
محل شهادت
سومار
محل تولد
فارس - شیراز - شیراز
وضعیت تأهل
متاهل
مسئولیت
رزمنده
نحوه شهادت
ترکش
نوع خدمت
سپاه
محل دفن
-
عضویت
کادر ثابت
بسم الله الرحمن الرحيم . شهيد منصور غرقي در سال 1343 در محله پدنک شيراز در خانواده اي کشاورز ديده به جهان گشود . دوره تحصيلات ابتدائي را در دبستان پدنک سپري کرد و سپس جهت ادامه تحصيل در مدرسه راهنمائي واقع در کوي زهرا ثبت نام نمود و در آنجا مشغول به تحصيل گرديد و چون فاصله بين محل زندگي و مدرسه نسبتا زياد بود او ناچارا با پاي پياده و با تحمل و مشقتاين مسير را مي پيمود . با شروع انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني ، منصور نيز جهت ياري انقلاب دست به فعاليتهايي زد و در همان اوان به علت يکسري مسائل نتوانست تحصيلات را ادامه دهد و لذا در امور کشاورزي و زراعت به ياري پدر خويش پرداخت . پس از پيروزي انقلاب اسلامي ، او در مغازه صافکاري واقع در جاده کفترک مشغول به کار شد . تا اينکه جنگ تحميلي آغاز شد و امام امت فرمان بسيج عمومي را صادر نمودند و منصور نيز به فرمان امام لبيک گفت و در بسيج سپاه ثبت نام نمود و پس از طي مراحل آموزشي به او مأموريت داده شدکه در ستاد مبارزه با تخلفات مستقر در شهرداري شيراز که در آن موقع ، جهت مبارزه با زمين خواران و افراد فرصت طلب تشکيل شده بود ، خدمت کند . منصور در اين ستاد نهايت سعي و کوشش خود را جهت شناسائي افراد زمين خوار و متخلف را مي نمود . او تقريبا مدت يکسال در اين ستاد خدمت کرد و در اواخر سال 59 ، به علت علاقه شديدي که به خدمت در سپاه داشت ، در اين ارگان نام نويسي نموده و پس از طي مراحل پذيرش ، به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمد تا بتواند هر چه بيشتر و پر ثمرتر به پاسداري و حراست از خون پاک شهداء و ثمره آن يعني جمهوري اسلامي بپردازد و در حين خدمت در سپاه ، از فعاليتهاي فرهنگي و همچنين خدمت به محرومين ، در سطح محل زندگي نيز غافل نبود و در همين رابطه چون در آن زمان اجناس و وسائل ضروري زندگي کمتر به دست مردم مي رسيد منصور با همکاري عده اي از برادران گروه مقاومت محل اقدام به داير نمودن يک چادر فروش اجناس ضروري نمود و تا اندازه اي در رفع مايحتاج مردم محل موثر بود و ضمنا او در شوراي محل نيز فعاليت چشمگيري داشت . منصور در سال 1360 براي اولين بار به جبهه اعزام شد و گويي در جبهه مطلوب حقيقي خود را يافته بود . نمي توانست از جبهه دل بکند و به شهر و ديار خود برگردد . آري منصور به جبهه اين دانشگاه بزرگ الهي که شاگردان آن درس ايثار و آزادگي را از حسين بن علي (ع) فرا مي گيرند علاقه زيادي پيدا کرده بود و طاقت دوري از آن ديار عاشقان را نداشت . او از خصوصيات خوب و بارزي برخوردار بود . اخلاقي بسيار خوب و نيکو داشت ، نماز و فرائض ديني را در اول وقت به جاي مي آورد و از قرائت قرآن کريم غافل نبود . اگر در مجلسي حضور داشت کمتر صحبت مي کرد و بيشتر گوش مي داد تا بتواند مسائل بيشتري را ياد بگيرد . آري منصور با برخورداري از اين خصوصيات بود که خود را لايق خدمت در جبهه مي ديد و مفتخر به شاگردي سيدالشهداء (ع) بود . او در تاريخ 23/8/61 مدت بيست و پنج روز مرخصي گرفت و به شيراز آمد و با دختري مومنه از خانواده اي حزب الهي ازدواج نمود که نتيجه اين پيوند ، پسري است به نام مصطفي که انشاءالله طبق وصيت پدر راه خونين او را ادامه خواهد داد . باري پس از ازدواج افراد خانواده به او سفارش کردند که بهتر است حالا که همسر داري مدتي در کنار خانواده باشي ، اما او با صداقت جواب مي داد ، اگر من و ديگران به جبهه نرويم چه کسي بايد جلو بعثي ها بايستد . منصور به راستي عاشق شده بود و معبود حقيقي خود را يافته بود و مي دانست که سرانجام شهيد گواراي شهادت را از دست مولاي خود مي نوشد او چنان عاشق خدمت به اسلام بود که ترک جبهه را براي خود حرام مي دانست . و حتي از زماني هم که به مرخصي مي آمد آرام نمي نشست و به شناسائي منافقين و افراد منحرف مي پرداخت . باري منصور همچنان عاشقانه مشغول نبرد با صداميان بزدل بود و در سنگر دفاع از جمهوري اسلامي ، آرام ، آرام به خدا نزديکتر مي شد تا اينکه سر انجام آخرين حجاب بين او معبودش نيز شکسته شد و منصور عزيز در تاريخ 29/11/63 ، در جبهه سومار بر اثر ترکش خمپاره ، شربت شهادت را نوشيد و به لقاءالله پيوست و لباس سبز پاسداري به جامه خونين شهادت مبدل شد . آري او که عاشقي بي قرار بود ، سرانجام پروانه وار خود را قرباني معشوق نمود و به آرامشي ابدي دست يافت . پيکر پاک و مطهر شهيد منصور غرقي در تاريخ 9/12/63 در ميان بدرقه گرم و پر شور امت حزب ا... تشييع و در قطعه شهداي گلستان دارالرحمه شيراز به خاک سپرده شد . روحش شاد و يادش گرامي باد .
-بسم الله الرحمن الرحيم ان تنصرالله ينصركم ويثبت اقدامكم اگرخدا را يارى كنيد خداهم شما را يارى مى كند وثابت قدم گرداند پس اى كسانيكه مسلمان هستيد براى يارى دادن دين خدا بپاخيزيد وبا جان ومال خود ازاسلام دفاع كنيد امروزجنگ بين اسلام وتمامى كفر شروع شده است ووظيفه فرد فرد مااست كه بادشمن اسلام مقابله كنيم وهمانطور كه خداوند وعده داده است مارايارى مى كند چنانچه درگذشته مشاهده كرده ايم كه سربازان اسلام هميشه پيروز بوده اند وماهم چون هدفمان مشخص است وبراى يارى دادن دين خدا بپاخاسته ايم پيروز خواهيم شد ما تا رسيدن به هدفمان دست ازهيچگونه تلاش وكوشش برنخواهيم داشت وتن به هيچگونه ذلت وخوارى نخواهيم داد كسانيكه درراه رسيدن به اين هدف به آرزوى خود رسيدند وبه لقاءالله پيوستند وصيتى به‌ماكرده‌اند كه راه آنان را ادامه بدهيم واسلحه آنان را زمين نگذاريم آنان رفتند هركدام دريك سنگر يكى درسنگر جهاد با كفار يكى درسنگر محراب يكى درسنگر مدرسه وديگرى درسنگر كارومادر برابرخون آنان مسئوليم كه هركدام درهركارى كه هستيم راه آنان را ادامه دهيم واسلحه‌آنان را به زمين نگذاريم ومن هم اينك با رفتن به جبهه سنگر برادرانم را پرمى كنم وبا قوى كردن ايمان خود واززمين برداشتن اسلحه برادران شهيد به صحنه پيكار مى روم تا مسئوليتى كه برگردن داشتم به انجام رسانده باشم واميدوارم كه بتوانم به يارى خداوند بزرگ دراين راه موفق شوم وبتوانم دركناربرادران درسنگرجهادكارى كوچك كه ازدستم برمى آيد براى اسلام انجام دهم ومن تاخون دررگ وجان دربدن دارم مى جنگم ودست ازجنگ برنخواهم داشت تا به آرزويى كه دارم يعنى شهادت دست يابم وازكشته شدن هم هيچ باك ندارم وهمانطور كه خداوند درقرآن فرموده ولا تحسبن الذين قتلو فى سبيل الله امواتا بل احياءعندربهم يرزقون ومپنداريد كسانيكه كشته شده اند درراه خدا مردگانند بلكه زندگانند ونزد پروردگارشان روزى داده مى شوند پس اى برادران بياييد تا به وصيت نامه ها ى‌شهدا عمل كنيم وگفته هاى آنان را انجام دهيم وراه آنان را دنبال كنيم ودراين راه چه كشته شويم وچه زنده بمانيم درهردوصورت پيروزى ازآن ماست انشاءالله به اميد تعجيل درظهور آقا امام زمان (عج)وطول عمر وسلامتى براى امام امت واميد امت وامام حضرت آيت الله منتظرى وبه اميد پيروزى نهايى براى لشكريان اسلام وبرافراشته شدن پرچم اسلام دركره زمين والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته (اللهم الرزقنا توفيق الشهادة فى سبيلك ) جان نثار دين منصور غرقى 13/9/63
2%%
غرقى منصور 1541021
بنام خداوند درهم كوبنده ظلم وستمگران چند كلمه اى صحبت با همسرم وپدرومادرم بايد زده شود كه اميدوارم به اين نكات دقت كنند وبه وصيت من عمل كنند انا لله وانا اليه راجعون ما روزى آمده ايم وروزى هم‌نزد خداوند مراجعت مى كنيم وچه خوب است كه انسان درراه خدا وند كشته شود ومرگش شهادت درراه خداوند باشد من ازخداوند مى خواستم كه روزى افتخار شهادت نصيبم شود وبه فيض شهادت نايل گردم واما حالا كه من دربين شما نيستم اختيارهمسرم هرطورى كه اسلام گفته عمل كنيد و اميدوارم كه فرزندم مصطفى (حمزه ) غرقى را طورى تربيت كنيد كه درآينده براى اسلام مفيد باشد واى فرزندم اميدوارم كه وقتى بزرگ شدى راه پدرت را ادامه دهى وپدر ومادرم اميدوارم كه بعدازمن ناراحتى بوجودنيايد وازشما ها خواهش مى كنم كه به روحانيون اهل علم مراجعه كنيد وكارهايى كه مى خواهيد انجام دهيد روى قوانين اسلام باشد وازشما ها مى خواهم كه هروقت به ياد من افتاديد به جاى اينكه گريه كنيد براى من طلب آمرزش كنيد ازپدرومادرم مى خواهم كه بخاطر اينكه براى من زحمت كشيده اند ورنجهاى زيادى براى بزرگ كردن من متحمل شده اند تا به اين سن مرا رسانده اند وبدون هيچ ناراحتى من را دراختيار اسلام قرارداده اند تا براى اسلام خدمت كنم تشكر وقدردانى مى كنم واميدوارم كه اگرازدست من ناراحتى ديده اند وآنها را ناراحت كرده ام من را ببخشند ومن براى موفقيت شما وسلامتى شما دعا مى كنم درضمن من 14روز روزه قضا بدهكارم ويك روز روزه كفاره داربدهكارم كه پول روزه كفاره دار را ازخانواده ام بگيريد و پرداخت كنيد به اميد پيروزى لشكريان اسلام والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته فرزند كوچك شما منصورغرقى 13/9/63