بسم رب الشهدا والصديقين . زندگينامه شهيد علي محمد مرتضي پور . بار ديگر خورشيد اسلام درخشيد و پرتو نوراني اش دل تاريکي ها را شکافت اينها آنچنان عاشقانه گرد شمع اسلام چرخيدند و سوختند که به گفته امام از صدر اسلام تا کنون بي سابقه بوده است . شهيد علي محمد مرتضي پور فرزند حاج مصطفي که در جريان حمله فتح المبين به شرف شهادت نائل گرديد در سال 1342 در يک خانواده مذهبي متولد گرديد و در سال 1348 جهت فراگيري آموزش ابتدائي در دبستان رودکي سابق بخش زاهدان ثبت نام نمود و در سال 1353 جهت گذراندن دوره راهنمائي قدم به به مدرسه راهنمائي سعيدنفيسي سابق نهاد و پس از گذراندن دوره راهنمائي جهت فراگيري آموزش هاي متوسطه راهي شهرستان فسا شد و در دبيرستان وصال سابق ولي عصر ثبت نام نمود و مشغول تحصيل گرديد . و پس از پيروزي انقلاب اسلامي عضو انجمن اسلامي دبيرستان مذکور گرديد . و شروع به فعاليت نمود و در کليه مجالس مذهبي حضور داشت تا اينکه جنگ تحميلي عراق عليه ايران آغاز شد . شهيد علي محمد مرتضي پور آنچنان شيفته و فريفته اسلام اين مکتب الهي و رهبر بر حقش امام خميني بود که حدود دو بار در حاليکه در کلاس چهارم دبيرستان بود به جبهه رفت و در حملات بستان و غرب دزفول و شوش شرکت نمود تا اينکه در حمله فتح المبين به شهادت رسيد . شهيد علي محمد مرتضي پور در ضمن تحصيلاتش در کار کشاورزي به پدرش کمک مي کرد و با وجود مشغله زياد هرگز برنامه هاي مذهبي اش ترک نمي شد وي انساني بود که روح شهادت هميشه در وجودش موج مي زد بسيار با ايمان بود و از نظر اخلاقي و رفتار نيک نمونه بود و کشته شهادت بود . شهيد علي محمد مرتضي پور دوره بسيج را در سپاه فسا گذراند و براي بار دوم که عازم جبهه بود دوره تکاوري را در مرکز پياده شيراز به پايان رساند . و پس از مدت کوتاهي به لقاءالله و معبود هميشگي اش پيوست و رستگار شد . زندگي او و شهادتش مشعلي فر راه آينده ما خواهد بود تا پيام هميشه جاويدش را به نسلهاي آينده بسپارم . روانش شاد و يادش گرامي و راهش پايدار باد به اميد آنکه تمام شهداي راه حق با شهداي کربلا محشور گردند . انشاءالله .
بسم الله الرحمن الرحيم
وصيت نامه شهيد علي محمد مرتضي پور ؛ دگر بار به جبهه رفتم تا حماسه جاودانه کربلا را تکرار کنم. دگر بار به جبهه رفتم تا با خون خويش صحنه ي تاريخ را سرخ نموده و درخت سبز اسلام را آبياري کنيم . مي رويم تا پرده ي کفر و نفاق و ستم را سوزانده و بعثيون کافر را به زباله دان تاريخ بکشانيم . مي رويم تا به فرمان امام لبيک بگوئيم چون به گفته ي اين ؟؟؟ مايل به جنگ نبوده و نيستيم لاکن اگر کسي بخواهد تعدي کند دهان او را خرد مي کنيم .ولي برادران من پيامي دارم و آن پيام اين است که دست از اين روحانيت برنداريد .منافقين ؟؟ است با لباس روحانيت بخواهد روحانيت را لکه دار نمايد ولي تو برادر در هر شغلي که هستي اعم از محصل بازاري و کارگر و کشاورز و در هر پستي که هستي نگذار خدشه اي در يقين بودن روحانيت واقع شود وصيت من فقط اين است که اسلام را و روحانيت را نگه داريد چون امام فرمود شکست روحانيت شکست اسلام است مي رويم تا حماسه ي جاودانه کربلا را زنده نگه داريم و صداي سرور شهيدان که فرمود : "هيهات من الذله و هل من ناصر ينصرني" ، من مرگ با عزت را بهتر از زندگي زير ذلت است به ثبت رسانديم . دشمن به هر طريقي که بتواند مي خواهد اين انقلاب را با شکست مواجه کند با سازش مي خواهد کاري کند که اين انقلاب دگرگون شود ولي بايد بداند که حزب الله مي جنگد مي ميرد ، سازش نمي پذيرد . اميد است که شما ملت با توسل به الله ياري نمودن امام دين اسلام را زنده نگهداريد . در مورخه 13/11/1360 .والسلام
