کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
07:04
علی نقی ابونصری

علی نقی ابونصری

فرزند امیرقلی

تاریخ تولد
1341/08/07
تاریخ شهادت
1365/10/04
محل شهادت
شلمچه
محل تولد
فارس - کازرون - کازرون
وضعیت تأهل
متاهل
مسئولیت
رزمنده
نحوه شهادت
مفقودیت
نوع خدمت
سپاه
عضویت
کادر ثابت
بسم الله الرحمن الرحيم
أشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شريك له و أشهد أن محمدا عبده و رسوله و أشهد أن أميرالمؤمنين و أولاده المعصومين حجج الله. شهادت مى‌دهم كه خدايى به جز خداوند يكتا نيست و حضرت محمد(ص) خاتم پيامبران و رسول بحق خداست و شهادت مى‌دهم كه حضرت على(ع) و يازده فرزندش جانشينان برحق رسول گرامى و اولياء و حجت خداوند مى‌باشند و شهادت مى‌دهم كه حضرت مهدى(عج) امام عصر و زمان مى‌باشد و به مصلحت الهى از ديده‌ها پنهان مى‌باشد. شهادت ميدهم كه بار ديگر پرچم اسلام به دست بازوان پرتوان فرزند حضرت زهرا(س) و نماينده امام زمان(عج) برفراز كشور ايران برافراشته شد و اميد است كه پرچم را به دست صاحب اصلى يعنى حضرت مهدى(عج) بسپاريم.
سروران عزيزم: امروز چشم اميد تمام مستضعفان جهان به سوى حركت شما دوخته شده است. سعى كنيد شمعى نورانى باشيد تا آنها از وجود شما استفاده كنند. مبادا امام امت را تنها بگذاريد كه همچون قوم نوح به غضب الهى دچار مى‌شويد. خدايا: پيام امام را از جان و دل شنيدم و در محراب سنگر سر به سجده خونين مى‌گذارم تا لبيك‌گويش باشم. خدايا بنده روسياه و گناهكارم، بار ديگر عازم سرزمين مقدس هستم. اميد است كه اين بار از اين بنده گنه‌كارت راضى و خشنود باشى و او را همچون دگر عاشقان درگاهت بسوى خود بخوانى و از اين دنيا و اين ماديت و اين عصيان‌ها و معصيت‌ها نجاتش دهى. برادران و خواهران عزيزم: شهدا حجت را بر همه تمام كردند و جاى هيچگونه عذر و بهانه‌اى نيست. همه ما در قبال خون شهدا مسئول هستيم، پس بكوشيم كه دين اين شهداء را ادا كنيم كه فردا شرمنده آنها نباشيم. عزيزان، تقواى الهى را پيشه كنيد و آخرتتان را فداى زندگى مادى چندروزه نگردانيد. عزيزان به ريسمان الهى چنگ بزنيد و صفوفتان را فشرده‌تر كنيد تا اين شياطين نتوانند در ميان صفوف شما رخنه كنند. امر به معروف و نهى از منكر همواره در بين خودتان زنده نگهداريد، چون جامعه‌اى كه در آن امر به معروف و نهى از منكر نباشد خيلى زود سقوط مى‌كند. بار ديگر سفارش مى‌كنم شما را به امام كه امام را تنها نگذاريد و پيامش را، و پيامش را و پيامش را از جان و دل اطاعت كنيد.
پدر و مادرم، بدانيد كه من اين راه را با آگاهى كامل انتخاب كردم و روزى كه لباس مقدس پاسدارى را پوشيدم خود را آماده هرگونه خطر و جانبازى در راه انقلاب كردم و همان روز خود را وقف انقلاب نمودم. اميد است كه خداوند قبول گرداند و اميدوارم كه شما هم بعد از مرگ من ايمانتان نسبت به انقلاب و اسلام محكم‌تر شود و با صبرتان ضربه ديگرى بر پوزه ابرقدرتها بزنيد و گريه‌تان به ياد شهداى كربلا باشد كه با لب عطشان در كنار رود دجله و فرات شهيد شدند و از شما عاجزانه مى‌خواهم كه مرا حلال كنيد.
برادران و خواهران، من فانى شما را هم به خدا مى‌سپارم و از خداوند مى‌خواهم كه شما را به رسيدن به سبيل و راه خودش يارى نمايد و همراه در خط امام و انقلاب گام برداريد و هيچگاه دست از امام امت برنداريد. تكامل و رشد شما را در مسير الى‌الله از خداوند بزرگ خواستارم.
همسرم، همانطور كه در زندگى در مبارزه با مشكلات هميشه همدوش من بودى از تو مى‌خواهم كه بعد از مرگ من صبور و مقاوم باشيد و با تربيت اسلامى فرزندانمان دين خود را به اسلام ادا نماييد. از شما هم مى‌خواهم كه مرا حلال نماييد. و كلامى هم با شما برادران و خواهران دانشجو، عزيزان شما بايد در كنار روحانيت مبارز مشعل‌دار اين انقلاب باشيد و همانطور كه مى‌دانيد مسئوليت شما در مقابل انقلاب سنگين مى‌باشد و هر دانشجو بايد علاوه بر اينكه دانشجو است بايد شهادت‌جو هم باشد و سعى كنيد كه پيوندتان را با جبهه‌هاى جنگ قطع نكنيد زيرا دانشگاه واقعى جبهه است. آنجايى كه مربى آن امام حسين(ع) و دانشجويان آن از كودكان خردسال گرفته تا سالخوردگان، از على‌اصغرها تا حبيب‌بن مظاهرها و قاسم‌ها و على‌اكبرهاست. در اين دانشگاه ملاك برترى و امتياز افراد نسبت به هم فقط اساس تقوا است. خدايا به من اخلاص در عمل، آگاهى در شناخت راه و صبر در مصايب و شهادت در راهت عطا بفرما.
خدايا اين انقلاب را به انقلاب حضرت مهدى(عج) متصل بگردان. خداياامام امت راتا ظهور حضرت مهدى براى نصر اسلام محافظت بفرما خدايا قلب مستضعفين جهان رابا پيروزى رزمندگان اسلام شاد و خوشحال بگردان خدايا .خدايا همه چشم‌انتظار ديدار كربلايند، پس به سر بريده حسين خدايا زيارت كربلا را نصيب امت مسلمان ايران بگردان. خدايا دردها زياد است و آرزوها بى‌شمار اما هيچ آرزويى بالاتر از پيروزى رزمندگان اسلام نيست و من اين آرزو را دارم كه هرچه سريعتر رزمندگان اسلام به پيروزى نهايى دست يابند و بتوانند انتقام شهداى كربلا را از كوفيان زمان بگيرند. خدايا، اين قوم همان قومى بود كه امامشان را به كوفه دعوت كردند و در آنجا عهد شكستند. خدايا اين قوم همان قومى است كه اميرالمومنين ابرمرد تاريخ را ؟؟؟ خانه‌نشين كردند. خدايا اين قوم راه ضلالت و گمراهى را در پيش گرفته، پس بر ضلالت خودشان هلاكشان گردان و ما را بر آنها چيره و مستولى بگردان. خدايا آنهايى كه در اين مملكت از داخل به انقلاب ما ضربه مى‌زنند و خطرشان كمتر از دشمنان خارجى نيست آنها هلاك و نابود بگردان. خدايا آن كسانى كه با كارشكنيهايشان و سهل‌انگارى در انجام مسئوليتهايشان و ناراضى كردن مردم در ادارات، نهادها و در جاهاى ديگر سعى دارند كه ملت را از انقلاب دور نگه‌دارند، سعى مى‌كنند كه انقلاب را از درون بپوسانند، اگر قابل هدايتند هدايت و اگر قابل هدايت نيستند آنها را نيست و نابود بگردان. در پايان از تمام دوستان و آشنايان، اقوام و خويشان و كسانى را كه مدتى با آنها بوده‌ام درخواست ميكنم كه تقصيرات مرا ببخشند و مرا حلال نمايند. بدان اميد كه خداوند از سر تقصيرات همه ما درگذرد و همه ما را رستگار بگرداند.
2%%
وصيت‌نامه شهيد به همسرش در آخرين نامه خود يك شب قبل از شهادت:
بسم الله الرحمن الرحيم
«كل نفس ذائقة الموت و إنما توفون أجوركم يوم القيامة فمن زحزح عن‌النار و أدخل الجنة فقد فاز و ماالحيوة الدنيا إلا متاع الغرور» هر نفسى شرب مرگ را خواهد چشيد و محققا روز قيامت همه شما به مزد اعمال خود كاملا خواهيد رسيد. پس هركس خود را از آتش جهنم دور داشت و به بهشت ابدى درآمد چنين كسى پيروزى و سعادت ابدى يافت و بدانيد كه زندگانى دنيا بجز متاعى فريبنده نخواهد بود. (آل عمران 184)
خدايا به تو پناه مى‌برم از شر نفس اماره. نفسى كه يك عمر مرا به طغيان عليه تو واداشت. نفسى كه يك عمر گمراهم كرد، از صراط تو دورم ساخت و به دنيا مشغولم كرد و از آخرت بازم داشت.
قبل از هرچيز خدمت تو همسر مهربان و فداكارم سلام عرض مى‌كنم. سلامى كه از اعماق وجودم برمى‌خيزد. پس از عرض سلام مى‌خواهم كه از شما تشكر بكنم. تشكر بخاطر رنجها، زحمتها و ناراحتى‌هايى كه در اين چند سال زندگى مشتركمان متحمل شدى و هيچگاه شكوه‌اى از آن نداشتى. تشكر بخاطر اينكه هيچگاه مانع جهادم نشدى و همواره صبر نمودى و تشكر بخاطر تربيت دو فرزندمان كه براى آنها هم مادر بودى و هم جاى خالى مرا پر كردى و همچون پدر بودى و از اين به بعد تربيت و پرورش آنها بر دوش شما سنگينى مى‌كند و اميدوارم كه اين وظيفه را همچون ديگر وظايف آنطورى كه رضاى خدا در آن است به انجام برسانيد. من شرمنده‌ام به خاطر اينكه هيچگاه نتوانستم وظيفه يك همسر بودن براى شما و پدر بودن را براى ليلا و عليرضا انجام دهم و اكثر در خارج از شهر بودم. اما ديگر اگر خدا بخواهد همه‌چيز تمام مى‌شود. من از خداوند مى‌خواهم كه به شما ثواب صبر عطا نمايد و با حضرت فاطمه(س) كه سيدة‌النساء است محشور بگرداند. همسرم بار ديگر آزمايشى در پيش است. آزمايش الهى كه موفقيت در اين آزمايش سعادت اخروى دربر خواهد داشت و من بايد در اين آزمايش جان خود را در طبق اخلاص گذاشته و تقديم مالك اصلى آن نمايم و شما نيز بايد در اين امتحان شريك شويد و با صبر خود ضربه سهمگين‌تر بر پيكر دشمن بزنيد و همانطور كه قبلا هم قول داده‌ام اگر خداوند شهادتم را قبول كند حتما شما را نيز شفاعت خواهم كرد و در آن دنيا در انتظار شما مى‌باشم.
اما چند تذكرى مى‌خواستم بنويسم كه اميد است عمل شود: 1- در تربيت ليلا و عليرضا حداكثر سعى خود را بنماييد و آنها را افراد مفيد و خدمتگزار به اسلام و مسلمين تربيت نماييد و راه صراط خدا را به آنها نشان بده تا فقط در اين مسير گام بردارند. 2- ارتباط شما با خانواده پدرم قطع نشود بخصوص ليلا و عليرضا 3- مرا در بهشت‌زهرا(س) به خاك بسپاريد و اگر جنازه‌ام پيدا نشد اصلا نگران مباش زيرا چيزى كه در راه خدا داده شد دوباره آنرا پس نمى‌گيرند. 4- در پايان سلام مرا به پدر و مادرتان برسانيد و از آنها بخاطر زحمتهايشان تشكر و قدردانى بكنيد. من هميشه به ياد شما هستم و هيچ‌وقت شما را فراموش نمى‌كنم و منتظر شما مى‌باشم. به ليلا و عليرضا سلام برسانيد و آنها را بجاى من غرق در بوسه كنيد و به آنها بگوييد كه راه و هدف من چه بود و چرا كشته شدم تا همواره مد نظرشان باشد. به اميد پيروزى رزمندگان اسلام.
كسى كه هرگز شما را فراموش نمى‌كند- على‌نقى ابونصرى - 29/9/65