کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
13:40
اکبر حسنی

اکبر حسنی

فرزند حسین

تاریخ تولد
1333/01/01
تاریخ شهادت
1361/04/22
محل شهادت
فکه
تحصیلات
ابتدایی
محل تولد
فارس - کازرون - کازرون
وضعیت تأهل
مجرد
مسئولیت
رزمنده
نحوه شهادت
مفقودیت
نوع خدمت
بسیج
عضویت
بسیجی
بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي نامه شهيد بزرگوار اکبر حسني . در تاريخ 1/1/1333در يک خانواده ي مذهبي در روستاي بليان از توابع شهرستان کازرون ديده به جهان هستي گشود ، تا زندگي سراسر مبارزه خويش را آغاز کند . در اوان کودکي به مکتب خانه رفت و قرآن خواندن را آموخت تا آغازي باشد بر زندگي بي پايان و سراسر مبارزه اش دوران ابتدايي را با موفقيت به اتمام رسانيد . ترک تحصيل کرد و در کارهاي کشاورزي به کمک پدر شتافت . ايشان هم بنايي مي کرد و در خرج و مخارج خانه کمک مي کرد . در رِژيم منفور شاهنشاهي در تظاهرات ها و راهپيمايي در شهر کازرون فعالانه شرکت مي کرد . پس از پيروزي انقلاب اسلامي عضو پايگاه بسيج مسجد روستا بود و فعالانه در آن جا فعاليت مي کرد . با شروع جنگ تحميلي ايران و عراق راهي جبهه هاي حق عليه باطل گرديد . وظيفه خود را اين چنين مي دانست که بايد از دين ، وطن ،ناموس خودش دفاع کند و تا آخرين قطره ي خوني که در بدن دارد در برابر اين دشمنان بي خبر از خدا بجنگد تا اين که در عمليات رمضان به فيض شهادت نائل گرديد و در گلزار شهداي بليان به خاک سپرده شد . روحش شاد و يادش گرامي باد . والسلام .
بسم الله الرحمن الرحيم ومن المومنين رجال صدقوا ما عاهد اله عليه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ينتظر و ما به لو تبديلا درود بر پيامبر عظيم الشأن اسلام حضرت محمد (ص ) و سلام بر ائمه معصومين خصوصا حضرت مهدى (عج ) و رحمت خدا به نائب بر حقش امام خمينى و پيروان راستين او ملتى كه شهادت را سعادت مى داند پيروز است (امام خمينى ) آرى برادران عزيز پدرگرامى و مادر ارجمندم اكنون دراين مقطع خاص زمانى مصلحت اسلا م ايجاب مى نمايد كه راهى جبهه هاى نبرد حق باطل شويم و با سپاه شيطان و لشكر كفرصدامى به نبردبر مى خيزيم تا دين خود را نسبت به اسلام اداء نمايم شما مى دانيد كه براى حفظ اسلام تا كنون خونهاى بسيارى ريخته شده است و اگر ما از پا بنشينيم و بى تفاوت بمانيم نسبت به خون تمامى شهداء ازهابيل تا حسين (ع ) واز حسين تا شهداى انقلاب اسلامى ايران خيانت ورزيده ايم ولى اين براى ما مانند آن است كه صداى هل من ناصرالينصرنى حسين را بشنويم و لبيك نگوئيم نه ما نيز به تبعيت از سيدالشهداء فريا د مى زنيم ان كان دين محمد لم يستعنم الى اى يقتلى فيا سوف خذينى آرى زمان حركت دردرياى خونين و مواج و خروشان انقلاب اسلامى است و نتيجه اين حركت چيزى نيست الا شهادت پيروزى و سعادت جاودانى، پدرعزيزم مادرگراميم از اين كه به عنوان فرزندى براى شما موجبات زحمت وسختى را فراهم نمودم تقاضا ى عفو و بخشودگى مى نمايم واز شما مى خواهم كه مرا به واسطه آن همه ناراحتى كه برايتان ايجاد نموده ام و آن مرارتى را كه برايتان باعث بود م به حرمت پدرى و به عاطفه مادرى ببخشيد اميدوارم كه خدمتگزار اسلام باشيد و به دعا گوئى مسلمين و رزمند گان مشغول و درصورت رسيدن اين جانب به فوز عظماى شهادت از شما مى خواهم كه درمراسم تشيع جنازه من فقط امام را دعا گوئيد وبى نهايت دعا كنيد وبى تابى نكنيد همه شما را به خدا مى سپارم واز خداوند مى خواهم كه اسلام و رزمندگان را به پيروزى نهائى برساند و پيامى به برادران و خواهرانم اى عزيزان از شما د رخواست مى نمايم كه را ه مرا دنبال دهيد كه كربلاى حسينى درانتظار شماهست و اگر جسد مرا نيافتيد شبهاى جمعه بر سر قبر شهداى ديگر برادرانم برويد و مثل اين كه قبر مرا زيارت نموده ايد و اى خواهرم چونان زينب هاى تاريخ باشيد و پيامم را به گوش مسلمين برسانيد و ابلاغ كنيد كه برادرم خونش درراه امام حسين (ع ) ريخته شد و السلام عليكم و رحمة‌الله و بركاته اكبر حسنى