بسم الله الرحمن الرحيم
زندگينامه ي شهيد بزرگوار عزت الله سليماني : در تاريخ بيست و هفتم مرداد ماه سال هزار و سيصد و چهل و دو در روستاي نرگس زار بالاده از توابع شهرستان کازرون در يک خانواده ي روستايي و کشاورز پسري چشم به جهان گشود که نام او را عزت الله گذاشتند . دوران طفوليت خود را تحت سرپرستي پدر و مادري مؤمن و دلسوز پشت سر گذاشت . عزت الله وقتي به سن شش سالگي رسيد وارد دبستان ششم بهمن نرجس شد و دوره ي ابتدائي خود را با موفقيت سپري کرد . دوره ي راهنمايي را در مدرسه استقلال در روستاي سيرجان گذراند و براي ادامه تحصيل راهي کازرون شد و در دبيرستان بعثت در رشته ي علوم انساني دوره متوسطه خود را به پايان رسانيد . از نظر اخلاق و رفتار زبان زد خاص و عام بود . با شروع جنگ تحميلي به کرات از طرف بسيج کازرون به جبهه هاي جنگ اعزام مي شد و در اوج دلاوري و از جان گذشتگي به نبرد با متجاوزين بعثي عراق مي پرداخت . در اواخر قبل از پذيرش قطعنامه 598 در يکي از حملات هوايي دشمن به درجه ي رفيع شهادت نائل گرديد . ايشان از نظر اجتماعي هميشه دلش مي خواست در بين مردم باشد و تا آن جايي که مي توانست در خدمت آن ها بود و به اهالي روستا خيلي کمک مي کرد . از جمله سخنان اين شهيد عزيز که فراوان بود و از همه مهمتر اظهار داشت آيا شما موقعيت و مقام پاسدار را درک کرده ايد وقتي رهبر عظيم ايشان آن شخصيت عالم اسلامي مي فرمايد : اي کاش من هم يک پاسدار بودم مي توان خيال مسلماني کرد و از کنار اين فرمايش بي تفاوت گذشت يگانه رهبري که وارث انبياء مي باشد اگر امروز در چنين وقت که دشمنان از چهار جانب به ما حمله کرده اند چه کسي مي تواند به خود بگويد مسلمانم ولي در اجتماع حضور نداشته باشد همان طور که در زمان انقلاب مي گفتيم سکوت هر مسلمان خيانت است به قرآن امروز هم همان معنا را دارد . روحش شاد و راهش پر رهرو باد . والسلام .