بسم الله الرحمن الرحيم
زندگينامه شهيد بزرگوار صفدر شهبازي : شهيد صفدر در سال 1342 در شهر کازرون و در يک خانواده ي مذهبي متولد شد و مانند هزاران کودک مستضعف ديگر محروميت هاي زندگي را از همان اوايل کودکي احساس مي کرد . او دوران ابتدائي را تا کلاس سوم در دبستان احمد مصلائي و بقيه را در دبستان دکتر چمران (امير عضدي سابق) گذراند . که دوره ي ابتدائي هميشه رتبه اول يا دوم بود و در همان دوره ي ابتدائي جزوه هاي مذهبي از طرف حوزه ي علميه قم براي ايشان مي آمد . او در همان دوران کوچکي در جلسات قرآن و حديثي که در شهيد حمزه برقرار بود شرکت فعال داشت . دوران راهنمائي را در مدرسه ي راهنمائي شهيد شيخيان گذراند و دوران متوسطه را در دبيرستان شهيد بستان پور گذراند. او در دورن انقلاب همگام با مردم در تظاهرات شرکت فعال داشت . بعد از فارغ التحصيل شدن براي اين که بهتر بتواند زندگي روزمره خود و خانواده اش را بچرخاند تصميم گرفت روزها کار کند و از اين که توانسته بود براي رفع احتياجات خانواده کار کند و مقداري از مشکلات زندگي را حل کند بسيار خوشحال بود و با همه سختي هائي که داشت بسيار لذت مي برد گرچه وضع مالي خوبي در خانواده نداشت اما داراي ايماني محکم و اعتقادي استوار بود و با تلاش خود و اعضاي خانواده به زندگي شان سر و ساماني داد . با پيروزي انقلاب شکوهمند اسلامي فعاليتش چشمگير شد . با شروع جنگ تحميلي با دوستش شهيد احمد رضواني که هميشه با هم بودند در بسيج سپاه پاسداران انقلاب اسلامي کازرون ثبت نامه کردند و بعد از دوره ي آموزيش به جبهه ي سر پل ذهاب اعزام شدند که در آن جا ترکش خمپاره به بازوي راستش اصابت نمود و دستش تا مدتي بي حس بود که بر اثر ورزش و تمرين زياد دستش کمي قدرت گرفت بخاطر اين که از بيکاري رنج مي برد در شرکت تعاوني مشغول به کار شد و حدوداً مدت شش ماهي کار کرد و به خاطر صداقتش در کارها از او تقاضاي مدير عاملي کردند ولي او قبول نکرد . چون موقع سربازي اش فرا رسيده بود با دوستش شهيد احمد رضواني در تاريخ 12/1/1361 در سپاه ثبت نامه کرد و دوره ي آموزشي خود را در پادگان امام حسين (ع) شيراز يعني شهيد مسگر زاده سابق طي کرند که بعد از اتمام دوره به جبهه اعزام شدند و در عمليات تنگه چزابه شرکت کردند که با پيروزي همراه بود و بعد از عمليات به ديدار امام شريف ياب شدند . بعد از مدتي در سپاه کازرون خدمت کرد که با تشکيل تيپ فاطمه الزهراء به جبهه رفت و به کادر تيپ فاطمه الزهرا (س) در آمد . سپس به کازرون آمد و مدت شش ماه حفاظت از نماينده شهرمان در مجلس شوراي اسلامي را بر عهده داشت و سپس در کازرون به حفاظت نماينده امام و امام جمعه محترم کازرون در آمد . شهيد صفدر در سال 1362 با دختر عموي خويش ازدواج کرد و يک هفته بعد از ازدواج به جبهه اعزام شد و مدتي در فتح يک لبيک يا خميني فرمانده گروهان بود . سپس به کازرون آمد که باز بعد از مدتي به جبهه اعزام شد و در گردان زينبيه بود و مدتي در اين دانشگاه مقدس فعاليت داشت باز به کازرون آمد و در بسيج مسئوليت پرسنلي و سپس به عنوان معاون بسيج انجام وظيفه نمود . سپس همزمان با شروع عمليات والفجر هشت جهت فرماندهي به جبهه فراخوانده شد و در عمليات پيروزمندانه والفجر هشت شرکت نمود . بعد از اتمام عمليات به کازرون بازگرديد و پس از مدت کمي باز به جبهه اعزام گرديد که در عمليات کربلاي 4 به عنوان معاون گروهان شرکت کرد . بعد از اين که فرمانده ي گروهان به درجه ي شهادت مي رسد فرماندهي گروهان را به عهده مي گيرد و به جلو مي رود و با بعثيون به پيکار مي پردازد . در اين عمليات به آرزوي ديرينه خود که همان شهادت است نائل مي گردد . او مي گفت: هدف من ياري اسلام عزيز مي باشد گرچه در اين راه شهيد شوم رضاي خداست . شهيد صفدر جبهه را دانشگاه انسان سازي مي دانست و از فرصت هاي به دست آمده حداکثر استفاده را مي کرد . او در نامه اي که به دوستش احمد رضواني مي نويسد مي گويد : احمد عزيز بدان که من به ميل خودم به جبهه آمده ام و اين راه را انتخاب کردم البته با لطف خدا که الطاف بي پايانش را نصيب من کرد . برادر عزيزم احمد روحم به پوست و استخوانم فشار مي آوردم و مي خواهد که از اين زندان و قفس آزاد گردد . احمد من اين جنگ را آزمايشي براي ملت ايران مي دانم و گرنه هر آن که خداوند اراده کند اسلام پيروز خواهد شد . او عاشق شهادت بود و به نماز اول وقت بسيار اهميت مي داد و به جماعت مي خواند حتي اگر دو نفر بودند او سعي مي کرد هر شب نماز شب بخواند و از اين رنج مي برد که بچه ها به نماز شب خواندنش پي ببرند و اين نشانه ي اخلاص او بود . او با شهيد احمد رضواني آن چنان دوست بود که در نامه هايش به مادرش سفارش مي کرد که به خانه ي آن ها رفت و آمد کند . او مي گفت: اي کاش من هم مي توانستم مثل احمد باشم . شهيد صفدر در خانه نقش ارشادي داشت و هميشه اهل خانواده را به احترام نسبت به پدر و مادرش ترغيب و تشويق مي کرد و برادرانش به اتفاق و همبستگي و مهرباني دعوت مي کرد . شهيد صفدر مجموعه اي از اخلاق و رفتار اسلامي و خلوص نيت در کارها ، مطيع بودن از امر امام و بود . او اسوه اي براي ماست که راهش و راه ديگر شهيدان را ادامه مي داد . انشاءالله . از شهيد دو فرزند دختر به يادگار مانده است . شهيد در کنکور سراسري دانشگاه قبول شده بود اما دانشگاه جبهه را بر دانشگاه دنيوي ترجيح داد . شهيد موقعي که به جبهه مي رفت اکثراً خط شکن انتخاب مي کرد و از روحيه ي بسيار خوبي برخوردار بود . روحش شاد و راهش پر رهرو باد . والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته.
بسم الله الرحمن الرحيم
وصيت نامه برادر شهيد صفدر شهبازي : "انفزوا خفافا و ثقافا و جاهدوا باموالکم و انفسکم في سبيل الله ذالکم خير لکم ان کنتم تعلمون " . براي جنگ با کافران سبک بار و مجهز بيرون شويد و در راه خدا به مال و جان جهاد کنيد . اين کار شما را بسي بهتر خواهد بود اگر مردمي با فکر و دانش باشيد "اشهدان لا اله الا الله وحده لا شريک له و اشهد ان محمداً رسول الله و اشهد ان مولانا اميرالمؤمنين علي ولي الله و ان مولانا حجة الله . شهادت مي دهم که هيچ معبودي نيست جز الله و يکتاست و شريکي ندارد و شهادت مي دهم که محمد (ص) بنده و فرستاده خداوند است و شهادت مي دهم که مولا اميرالمؤمنين علي ابن ابيطالب (ع) ولي خدا و حجت خداست بعد از پيامبر شهادت مي دهم که يازده فرزند حضرت فاطمه (س) بعد از حضرت علي (ع) جانشين به حق پيامبر (ص) بوده و هستند . " و من المؤمنين و جالاًَ صدقوا تجاهد الله عليه زنن قلم من " . با حمد و سپاس بي کران به درگاه پروردگار يکتا که حمد و سپاس سزاوار ذات اقدس احديت اوست و با حمد و سپاس به خداوندي که ما را از نعمت عقل و خرد بهره مند ساخت تا به وسيله ي آن راه سعادت و خوشبختي خود را که همان صراط مستقيم است بازيابيم و در آن گام نهيم و با حمد و سپاس به درگاه خداوندي که با ياد و ذکر و ثناي او قلب ها آرامش مي پذيرد و خاطره ها اطمينان پيدا مي کند و گناهکاران اميدوار مي شوند و دردمندان شفا پيدا مي کنند و گمراهان گام هايشان را استوار و عزم اراده شان راسخ و ثابت مي گردد و مؤمنان در دين شان ثابت قدم مي گردند و با سلام بر انبياء اين حاملان وحي و قول خداوند تبارک و تعالي بخصوص خاتم الرسول محمد بن عبدالله (ص) که با آوردن قرآن ما را از پرتگاه ها و هلاکت و گمراهي به سوي نور و آگاهي هدايت فرمود و همانند سراج و چراغي فروزان روشنگر فرا راه امت خود و اعم ديگر قرار گرفت و با سلام و درود بر امامان اين راهنمايان به سوي لشکر سعادت و خوشبختي که اصل نبوت را تکامل بخشيد و ما را به وادي ايمان سوق دادند و با سلام و درود بر شهيدان اين پويندگان و رهروان راه حسين (ع) که در ميدان مبارزه و مجاهده گوي سبقت را از يکديگر ربودند و به سوي معبود و معشوق خويش شتافتند و به لقاءالله پيوستند و با نثار خون پاک و مطهر خويش شجره طيبه اسلام را آبياري نمودند و باعث سرسبزي و شادابي درخت اسلام گرديدند و با سلام و درود بر خانواده هاي شهداء اين اسوه هاي صبر و استقامت که با صبر خود پشت دشمنان اسلام را خم نمودند و آن ها را به وحشت انداخته و گيج و مبهوتند که چنين نيروئي را از کجا کسب نموده اند غافل از اين که اين نيروي الهي که خداوند رحمان به خانواده ي شهداء اعطا فرموده پس اين خانواده هاي شهداء بدانند که مورد لطف و مرحمت خداوند قرار گرفته ايد و خداوند به شما توجه خاص دارد پس وظيفه ي شماست که همواره مواظب باشيد پاسدار خون شهدايتان باشيد و خداي نخواسته کاري نکنيد که توجه خداوند از شما برداشته شود و مورد قهر و غضب خداوند قرار گرديد و با سلام و درود بر نائب بر حق امام مهدي (عج) امام خميني که ما از اسارت طاغوت رهائي بخشيد و جامعه ي خفته ي ما را که اسير چنگال شيطان بود نجات داد و واقعيت اسلام و قرآن را به جامعه امروز نشان داد و دوباره عزت و شرف از دست رفته مسلمانان و شيعيان را که در طول تاريخ مورد ظلم و ستم قرار گرفته بود به آن ها باز گردانيد و روح ديگري در کالبد فشرده ي ما دميد و ما را با اسلام و قرآن آشنا ساخت و نسل جوان ما را که گذشته در منجلاب فساد فرو رفته بودند در سايه تعليمات اسلام تحولي در آن ها به وجود آمده که امروز حاضر است جان خود را که بزرگترين و گرانبهاترين گوهر زندگي است در راه مهبود و معشوقش فدا نمايد و هر روز و شب براي رسيدن به لقاءالله سر به سجده مي گذارد و از خداوند طلب شهادت مي کند . پس اين مردم شهيد پرور و هميشه در صحنه همه اين تحولات را مرهون اين امام بزرگ و رهبر عزيزم است همه ي اين عزت و شرف که امروز ملت ايران در دنيا پيدا کرده است به واسطه ي اسلام است و آن اسلامي که امام براي ما به ارمغان آورده ، پس در حفظ و نگهداري آن اسلام که امروز تمام کفر و الحاد و منافقين و همه غمشان نابودي آن است کوشش کنيم . اي برادران و خواهران وجود امام نصرت الهي است پس نصرت خدا را ياري کنيد تا خدا هم شما را ياري کند ." ان تنصر الله ينصروکم " . ياري کردن امام در اين است که ما گوش به فرمان امام باشيم و نسبت به فرمايشان امام متعبد و مفيد باشيم . امروز بايد پشت سر امام حرکت کنيم که راه نجات ما در همين است نه از راهبر و امام جلو بزنيم و نه از او عقب بيفتيم که در هر دو حال هلاکت و نابودي و انحراف است . برادران و خواهران مسلمان ما بايد از تاريخ عبرت بگيريم و اشتباهات آن ها را تکرار نکنيم . ما نبايد همانند خوارج باشيم که خود را مسلمان تر از علي (ع) مي دانستند و از امام و پيشوايشان جلو افتادند و علي (ع) را کافر دانستند و منحرف شدند و نه مانند طلحه و زيبر که از امامشان عقب افتادند و اسير حب و جاه و مال شدند و عاقبت بشر شدند . خدايا تو را به عزت و جلالت توفيق شناخت را به همه ما عطا بفرما و پس از شناختن توفيق دنباله روي از او هم به همه ما عطا بفرما . خدايا امام ما در آن راهي که پيش گرفته موفق بدار . خدايا فرداي قيامت ما را جلو اين امام و فرزندان فاطمه روسفيد بگردان . اين مردم هميشه در صحنه همواره پشتيبان ولايت فقيه باشد که ولايت فقيه استمرار حرکت انبياء و امامان است . خدايا اين جمهوري اسلامي را به صاحت اصلي آن صاحب الزمان مهدي فاطمه (عج) بسپار و تا آن زمان و حتي در کنار مهدي (عج) امام ما را حفظ بفرما . خدايا تو را به مقربان درگاهت زبان و قلم و بيان امام ما را گوياتر از گذشته و عزت و ابهتش را پيش از پيش بگردان . خدايا سيما و جمال او را جوان تر بگردان . خدايا من حقير را جزء سربازان و پاسداران او قرار بده . خدايا تو را به حق فاطمه (س) که نزدت بسيار عزيز است مرا موفق به انجام توصيه هائي که به ديگران مي کنم بدار و در اعمال و گفتارم اخلاص عطا بفرما . خدايا هر چه مرا به مرگ نزديک مي کني ايمان مرا هم افزون بفرما و در لحظه ي آخر ايمان کامل عطا بفرما و هنگام مرگ شوق ديدار لقاءالله و محمد (ص) و علي (ع) و ديگر امامان و شهداء بميران . خدايا من روسياه و گنهکارم و از گناهان گذشته خود پشيمان هستم و جز به فضل و رحمت به چيزي اميدوار نيستم و جز به عدل و دادت از چيزي هراسان و ترسان نيستم و همواره در تلاشم که به ريسمان محبتت چنگ زنم و مرا از اين هلاکت و بدبختي نجات دهي . خدايا چيزي بلد نيستم که بگويم تا تو از من راضي شوي پس خدايا آن چه به شهداء آموختي آن چه به شهيد احمد رضواني ها و احد طاهري ها و علي عيسوي ها و بازائي ها و ايماني ها و خسروي ها و .... آموختي و آن ها گفتند و عمل کردند و از آن ها راضي شدي به من روسياه هم بياموز تا بگويم و عمل کنم و به سويت پرواز نمايم . خدايا وقتي که به قبرستان و گلستان شهداي آينده را در نظر مي گيريم و برخود مي لرزيم و به خود مي گويم نکند تمام دوستان و همرزمان با اخلاص شهيد شوند و من به واسطه ي گناهانم بمانم . خدايا برادر عزيزي همانند شهيد احمد رضواني که از کودکي با هم دوست بوديم و در تمام مراحل زندگي با هم بوديم و او همانند معلم و مربي مرا راهنمائي مي کرد هر وقت ضعف ايمان و سستي در من پديد مي آمد نزد احمد مي رفتم و با دل گرمي و اميدوارمي بيشتري بر مي گشتم او نزد ما رفت و به معبودش پيوست و در ديدارها و گفتارها بيشتر از اسلام و قرآن و انقلاب حرف مي زد و خود او هر وقت از من سئوال آينده را مي کرد جواب روشني نداشتم اما او آينده ي خود را در رابطه با اسلام روشن و واضح مي ديد . اميدوارم که انشاءالله بتوانم پيام خونت (شهيد احمد) برسانم و دنباله رو راهت باشم و همان طور که در وصيت نامه ات گفته بودي اين کاروان همچنان ادامه دارد و اين سيل خروشان هرگز خشک نمي شود . خدايا مرا هم در اين کاروان قرار بده . خدايا اگر لياقت شهادت ندارم و قرار است زنده بمانم زندگي مرا طوري قرار بده که در فرداي قيامت هم دوست و برادر شهيد احمد رضواني باشم . اما چند کلمه اي در مورد انگيزه ي جنگ کردن ما : انگيزه ي جنگيدن ما حفظ اسلام است و اسلام و قرآن به ما مي گويد تا آن جا بايد جنگيد تا فتنه و فساد در عالم ريشه کن شود و اما جنگ ما جهاد دفاعي است در اين جهاد ما موظفيم که همگي از اسلام و ناموس و جمهوري اسلامي دفاع کنيم جنگ جنگ تا رفع فتنه شعار امام زمان (عج) است و ما دفاع از اين جمهوري اسلامي را ادامه خواهيم داد تا به صاحب اصلي اين انقلاب مهدي موعود (عج) برسانيم . سپس در رکاب آن حضرت جنگ جنگ تا رفع فتنه تحقق خواهد پذيرفت . اما چرا مرگ خود را چنين انتخاب کرديم آيا 50 تا 100 سال به دوش کشيدن اين جسم و بعد با کوله باري از گناه و معصيت و با خواري و ذلت از دنيا رفتن بهتر است و يا سبک بار و با خشنودي و رضاي خدا ؟ چه بهتر است که همانند مولا و آقايمان حسين (ع) به ديدار خدا و پيامبرش برويم و در برابر امام حسين (ع) و ديگر شهدا سر بلند باشيم . آيا جهاد يک واجب الهي نيست ؟ پس جهاد هم همانند نماز و روزه و ديگر عبادات نيست همين طور که ما تا آخرين لحظات عمرمان بايد نماز و ديگر عبادات را به جا بياوريم بايد تا آخرين لحظه ي عمر هم آماده جهاد باشيم حال اين جهاد با دشمن خارجي همانند صدام و جنايتکاران دنيا است و يا جهاد با درون نفس ؟ خود ما پس همواره ما بايد در جهاد باشيم و پايان جنگ ايران و حزب بعث عراق نه يعني پايان جهاد تازه شروع جهاد است و يکي از ضميمه هاي ظهور امام زمان (عج) بوجود آمدن روحيه جنگجوئي و جهاد و ايثارگري امت ماست و هر صبح جمعه در دعاي ندبه ما آمادگي خود را به امام زمان (عج) اعلام مي کنيم و از خدا طلب فرج آن حضرت را مي کنيم . خواهران و برادران ديني و حزب اللهي مسجدها را پر کنيد و در مراسم عبادي و سياسي جمعه شرکت فعال داشته باشيد زيرا حضور شما در نماز جمعه بيعت هفتگي شما با اسلام و انقلاب است و سنگر شما در پشت جبهه همان نماز جمعه است . هر چه نماز جمعه با شکوه تر برگزار گردد دشمنان اسلام را مأيوس تر مي کند و کمتر به فکر توطئه بر عليه شما مي پروراند . خواهراني که بر گردن من حقي دارند حلالم نمايند من همگي شما را حلال مي کنم . از کليه دوستان و برادران و همکاران بخصوص برادران ايثارگر پاسدار حلالي مي طلبم . اميدوارم که خداوند اين مدت 5 سال و اندي که در اين نهاد مقدس و جايگاه و محل ؟؟؟ امام زمان (عج) انجام وظيفه نمودم قبول کند و جزء اعمال نيک قرار دهد و قلب فرمانده و مولا و آقايمان از ما راضي و خشنود باشد . در ضمن 18 روز روزه بدهکارم مي باشم . از کليه دوستان و برادرن که قبلاً قول گرفته ام چنان چه از خود راضي باشند و بتوانند يک روز روزه برايم بگيرند بخصوص دوستان جبهه هاي و همسنگرانم و برادران سپاه اجرکم الي الله . برادراني که مي گيرند به خانواده ام خبر بدهند تا بقيه که مانده برايم بگيرند و يا استيجاري کنند . والسلام . خدايا حکومت قرآن و اسلام را در سراسر دنيا حاکم بفرما . اسلام را پيروز بگردان . خدايا چنان کن سرانجام کار ، تو خشنود باشي و ما رستگار . چند کلمه اي هم با خانواده ام : پدر و مادر عزيزم در ميان خوبي ها و زحمات شما عاجزم و اميدوارم که مرا حلال کنيد و اگر نتوانستم براي شما فرزند خوبي باشم معذرت مي خواهم بهترين سعادتي که نصيب يک خانواده ي مسلمان مي شود اين است که گوشه ي کوچکي از زندگي تان همانند امام حسين (ع) باشد . امام حسين (ع) و تمام فرزندان و اصحاب و يارانش را براي اسلام و پايدار ماندن دين جدش در راه خدا تقديم نمود و حال شما تنها يک فرزند گنهکار و روسياه که او هم امانت خودش بوده پس داده ايد پس خوشحال باشيد که فرداي قيامت در صف پدر و مادرهاي شهداء ايستاده ايد . مادرم : مادر عزيزم تنها توصيه اي که مي توانم به تو بکنم اين است که همانند ديگر مادرهاي شهداء باشيد بخصوص مادر شهيد احمد که با آن مقاومت و صبري که از خود نشان داد زنده بودن فرزندش را ثابت کرد . مادر جان انسان بايد براي چيزي گريه کند که او را از دست داده نه براي چيزي که به دست آورده پس صبور و مقاوم باش تا از صبر و مقاومت شما خانواده هاي شهداء ( قسمتي از متن موجود نمي باشد) دشمنان اسلام ديوانه هستند و ديوانه تر شوند و در آخر از شما خانواده گرامي مي خواهم که از خداوند برايي طلب مغفرت کنيد تا خداوند گناهان گذشته ام را ببخشد . از شما برادران و خواهران و پدر و مادر و همسر و دخت مي خواهم که همواره در خط امام و اسلام باشيد و در نماز جمعه و جماعات و مراسم هاي مذهبي شرکت کنند و اگر برادري و خواهري شما قصوري داشته ام مرا حلال و از خداوند طلب عفو و بخشش کنيد . از مادر دلسوز و خواهرانم مي خواهم که همسر و دخترم را فراموش نکنند و او را راهنمائي کنند . چند کلمه اي براي همسر مهربان و عزيزم : ابتدا از تو مي خواهم که مرا ببخشي و از اين که نتوانستم در اين دنياي فاني همسر خوبي براي تو باشم عذر مي خواهم که مرا حلال نمائي و منتظر اجر اخروي باشي و فرداي قيامت در کنار هم باشيم . همسر مهربانم خيال نکني که از زندگي سير شده ام و به تو و فرزندانم علاقه نداشته ام ، خير ، بيش از هر کس ديگر که فکر کني تو و فرزندمان را دوست دارم اما در اين موقعيت که تمام کفر مقابل تمام اسلام ايستاده وظيفه ي يک مسلمان شيعه چيست ؟ آيا مي بايست در خانه بمانم و در کنار زن و فرزندم در آسايش زندگي مي کردم و اسلام و قرآن را تنها مي گذاشتم و يا دوستان و همسنگرانم مانند شهيد احمد رضواني ، شهيد محسن خسروي ، شهيد احد طاهري ، شهيد علي عيسوي و شهيد بازائي و شهيد ايماني و شهداي ديگر و مجاهدان و خالصان درگاه خدا را ياري مي نمودم . آيا اگر فرداي قيامت از من سئوال مي شد آيا تکليفت را انجام دادي يا نه چه بگفتم ؟ بفگتم همسر و بچه داشتم . خدايا تو خود شاهد و از درونم آگاهي که همواره در زندگي تا آن جا که برايم ممکن بود سعي داشتم حب تو خداي بزرگ بيش از حب هاي ديگر در وجودم باشد تا چنان چه صحنه ي آزمايش برايم پيش آيد بتوانم موفق شوم ، همسر مهربانم بعد از شهادت من فرزندانم را خوب تربيت کن و آن ها را زينب وار بپروران و در اين رابطه از خداوند رحمان طلب کمک کن . تو بعد از من مالک تمام اموال و دارائي ام مي باشي و در اين رابطه از راهنمائي پدر و مادرم استفاده کن . همسرم اميدوارم که بعد از شهادت من چنان زندگي کني که شايسته ي همسر يک شهيد باشد . هنگامي که دخترانم بزرگ شدند و موقع ازدواج آن ها گرديد با فردي ازدواج کنند که نسبت به اسلام تعهد داشته باشد و در خط ولايت فقيه باشد و بتواند مخارج زندگي خود را تأمين نمايد و در آخر توصيه مي کنم که صبور و مقاوم باشيد و راضي به رضاي خداوند باشيد و از خانواده ي همسرم عذر مي خواهم و اميدوارم که مرا حلال کنند والسلام . به نام خداوند بخشنده ي مهربانم . در موقعي که قصد حرکت به سوي منطقه ي عملياتي مي باشم بر آن شدم تا تغييراتي در وصيت نامه ي خويش که دو سال پيش نوشته و در نوار خوانده بودم ذکر نمايم وصيت نامه را در کاغذ نوشتم و نزد همسرم مي باشد و نوار حکم وصيت نامه ندارد چون يک سري تغييرات را در وصيت نامه ام داده ام و موفق به پاک کردن آن بر روي نوار نشدم . همشهريان عزيز همواره پشتيبان خط امام باشيد و از کساني که تبعيت از امام مي کنند و به گفته هاي امام عمل مي نمايند پشتيباني کنيد و هميشه جهت اين که بفهميد کدام خط جريان ؟؟؟ است ميزان را فرمايشان امام قرار دهيد و تحقيق کنيد ببينيد خطاب امام با کيست نکند جوسازي ها شما را دچار اشتباه کند امروز از هرکس آگاه تر در جامعه اسلامي ما شخص امام عزيز مي باشد و گفته ها و فرمايشات ايشان همانند روز روشن است زيرا اول انقلاب همين طور بوده حالا گروهي هستند تا امام صحبتي مي فرمايند آن هائي که به نفع خودشان مي باشد مي گيرند و آن سخني که بر ضد آنهاست مي گويند سوء تفاهم مي باشد و امام منظورش اين طور نيست . برادران من به عنوان يک پاسدار فقط و فقط خط امام را دارم و دنبال هيچ خط ديگر نيستم و سفارش مي کنم فقط گوش به فرمايشات امام بدهيد امام در سخن خود گروهي مشخص نمودند که ضد دولت هستند و تمام حرکت هاي دولت را اشتباه مي دانند من مي خواهم بگويم اگر از دولت خلاف اسلام عمل مي کند مگر امام نمي داند شما خود را کاسه از آش داغ تر مي دانيد و فقط خود را اسلام شناس و فقه شناس مي دانيد . برادران عزيز اين گروه خطرناک تر از همه ي گروه هائي است که از اول انقلاب تاکنون به وجود آمده پس بسيار تحقيق کنيد و از گفته شخص و يا بعضي اشخاص التقاء نکنيد و در جستجوي حقيقت از مسئولين مملکتي مي توانيد سئوال کنيد . در آخر آرزوي خاري و ذلت براي کساني که با عمل و قلم و سخنان خود قلب امام عزيزمان را به درد مي آورند و توفيق روز افزون براي کليه مسئولين کشور و خدمتگذاران صديق که خالصانه در خط امام بخدمت مشغو مي باشند در آخر از کليه اقوام و دوستان و همسايگان و پدر و مادر و خواهران و برادرانم و همسر عزيز و دخترانم و زن برادرانم خداحافظي مي کنم و از همسر و مادرم مي خواهم که صبور باشند و فرزندانم را خوب تربيت کنند و فقط به اجر اخروي باشند . از کساني که بدهکار مي باشم مي خواهم که به خانواده ام مراجعه کنند و طلب خود را بگيرند و از همه ي همشهريانم حلالي مي طلبم . به اميد فتح کربلاي حسيني و طول عمر امام امت و فرج آقا امام زمان (عج) . الحقير صفدر شهبازي فرد مورخه 29/9/1365 والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته .