بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي نامه شهيدسليمان مير شكاري
شهيد سليمان مير شكاري در يك خانواده مذهبي و كشاورز در روستاي جمال آباد از بخش سرچهان شهرستان بوانات استان فارس در سال 1345 ه.ش.متولد شد.وي پس از تحصيلات ابتدائي در روستاي خود براي گذراندن دوره راهنمائي راهي شهر آباده طشك شد كه همزمان با اوج گيري انقلاب اسلامي بود.ايشان هرچند نوجوان بود در راهپيمائي هاي ضد رژيم شاهنشاهي شركت مي كرد و در آن دوران در فعاليتهاي اسلامي مثل انجمن اسلامي دانش آموزان شركت داشتند.شهيد سليمان مير شكاري دوران دبيرستان را در مركز آموزش كشاورزي فارس(علي آباد كمين)از تئابع شهرستان ارسنجان شروع كردو از اعضاي اصلي و فعال انجمن اسلامي دانش آموزان بود.از فعاليت ديگر ايشان ضمن مطالعه و تحصيل عضويت در پايگاه مقاومت دبيرستان كشاورزي و همكاري با سپاه پاسداران شهر علي آباد كمين بود.شهيد با شروع جنگ تحميلي عراق عليه ايران همواره در صدد اعزام به جبهه بود كه بعلت سن كم و اعزام ايشان جلوگيري مي گرديد.بالاخره ايشان با چند تن از دوستانش در سال 1363 عازم جبهه هاي نبرد گرديد وبه مدت سه ماه در جبهه هاي غرب و كردستان مشغول خدمت بود.بعد از آن به طور مرتب و مداوم در ارتباط با بسيج و پايگاه مقاومت و جبهه بود و در گردهمائي و مانور شركت مي كرد.بار ديگر شهيد در طرح لبيك يا خميني شركت نمود وبه جبهه اعزان شد.او همچنان كه در جبهه مشغول جنگ و خدمت بودودروس خود را نيز در پشت جبهه مي خواندو به تحصيلاتش ادامه مي داد.شهيد مير شكاري بار ديگر به جبهه اعزام شد.و در گروه تخريب بعنوان تخريب چي مشغول خدمت شد.ايشان در لشكر 19 فجر تيپ المهدي خدمت ميكرد.شهيد سليمان مير شكاري در سال 1365 نيز در چند نوبت در گروه تخريب بعنوان تخريب چي و همچنين در عملياتهاي غواصي شركت نمودند.ايشان در عمليات آزاد سازي فاو نيز شركت داشتند.شهيد بطور مرتب با جبهه در تماس بودو قبل از عملياتهاي مختلف كربلا در پست تخريب چي به جبهه اعزام شد.شهيد سليمان مير شكاري در كربلاي 4 همراه با شهيد زياد قلي مير شكاري همرزم بود كه پسر خاله و دوست همرزم و هميشگي خود را در اين عمليات از دست داد.و بعد از آن خبر شهادت دوست ديگر خودشهيد فتح الله هاشمي را شنيد.شهيد سليمان مير شكاري در اين مدت بيشتر در جبهه بود و فقط جهت برگزاري مراسم ياران خود به زادگاهش و پشت جبهه مراجعت نمود.ايشان در دوران جبهه چند بار هم زخمي شده اندكه معمولا خانواده را با خبر نمي كردند و از بيمارستان دوباره به جبهه مراجعه مي نمودند.پس از شهادت دويار خود ديگر آرام و قرار نداشت،هر چند كه تمامي اقوام و پدر و مادر از وي تقاضا عدم مراجعه به جبهه را داشتند.ولي ايشان اصرار رفتن به جبهه داشت.و حتي پدر و مادر شهدا نيز از ايشان خواستند كه به جبهه نروند ولي گوئي نداي دروني ايشان را مي خواند بدون توجه به همه چيز.براي آخرين بار در زمستان 1365 عازم جبهه شد و فراغ ياران خود را طاقت نياوردو هنوز مراسم شهيد زياد قلي مير شكاري برگزار نشده بود كه به درجه رفيع شهادت نائل گرديد.شهيد چند روز قبل از شهادت از ناحيه سر زخمي مي شوند كه ا انتقال به پشت جبهه خودداري مي نمائي و در عمليات كربلاي 5 شلمچه نيز شركت نمود و در تاريخ 10/11/1365 به ياران خود پيوست.روحش شاد.والسلام.
« بسمه تعالى » « و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون »
(آل عمران 169) (مپنداريد آنان كه با مال و جان خود در راه خدا جهاد مىكنند مردهاند بلكه زندهاند و در نزد خداوند خويش روزى مىخورند.) با درود بر حضرت محمد (ص) و با سلام بر حسين (عليهالسلام) و سلام و درود بر ياران حسين و سلام بر پير جماران خمينى بتشكن و سلام و درود بر حسينها كه رفتند و سلام بر معلولين و شهداى زنده حال كه كشور و دينم در خطر است لازم مىدانم كه بروم و با جان و توانى كه دارم در راه خدا خدمت بكنم تا خداى خويش را از خودم راضى و خشنود كنم آرى شهيدان رفتند و بايد پا بجاى پاى آنها نهاد و رفت آرى بايد سلاح آنها را بدوش گرفت و رفت. آرى بايد رفت در نزد حسين (ع) ولى اى خداى من و اى مولاى من چونكه مىشود با سر رفت ولى حسين (ع) بدون سر بايد خود را ساخته باشيم و منتظر شهادت اتفاقى نباشيم بايد با قلبى پاك و مملو از ايمان و عشق به الله رفت حالا كه ما به جهاد مىرويم اميدوارم خداوند مرا جزء ياران صديق آقا امام زمان قرار دهد. هان اى ملت قهرمان و شهيدپرور ايران همواره ياد خدا و يارى كننده دين خدا و ياور رهبر عزيزمان و ياران او باشيد. دست در دست هم نهيد و يكديگر را راهنما باشيد تا بتوانيد اسلام را پيروز كنيد به يارى الله وآن را به دست صاحب اصلى آقا امام زمان برسانيد جبههها را خالى نگذاريد اى دانشآموزان سنگر مدرسه را حفظ كنيد تا آينده نيازى به دكتر و مهندسهاى شرق و غرب نشويم. دعاهاى توسل و كميل ـ فرج آقا و مراسم سينهزنى فراموش نكنيد كه خيلى مؤثر است. اى پدر و مادرم و اى برادران و خواهرانم و اى دوستان اقوام و آشنايان مرا حلال كنيد هر حقى بر گردن من داريد مرا بخاطر خدا حلال كنيد. اى پدر گراميم من 10 روز روزه بدهكارم و 250 تومان صدقه برايم بدهيد، برايم گريه و زارى نكنيد و شكر خدا را بگوييد كه توانستيد اين امانت را به او بسپاريد. شبهاى جمعه بر سر قبرم اگر قبر داشتم بياييد و فاتحه بخوانيد و دعا كنيد تا خداوند مرا جزء شهداى حق قرار دهد انشاءاله. 30تومان هم بدهيد سيد عبدالعلى . 20 تومان به چراغ سلمانى جهت تراشيدن سر 100تومان به جبهه بدهيد بجاى من. به احاديث زير توجه كنيد و به آنها عمل كنيد . ادامه دهنده راه شهيدان باشيد. شعار مرگ بر آمريكا و دعا به جان امام فراموش نشود. ازتمام اهالى طلب حلاليت مىكنم ديدار كنار حسين ابن على (ع) ان شاءاله. سايه امام مستدام باد. سليمان ميرشكارى
2%%
1753696 ميرشكارى سليمان
« بسم الله الرحمن الرحيم» شهادت در راه حق يك سعادت است. « و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون » (مپنداريد آنانى كه در راه خدا با جان و مال خود جهاد مىكنند مردهاند بلكه زندهاند و در نزد خدا روزى مىخورند.) با درود و سلام فراوان از ته قلب به امام زمان (عج) و نايب بر حق او امام خمينى و سلام بر تمامى شهيدان راه حق و آزادى وصيتنامه خود را شروع ميكنم. وصيتى كه به برادران عزيز دارم اين است كه هميشه به ياد خدا باشيد امام را تنها نگذاريد و در همه حال گوش به فرمان امام باشيد. و تا آنجا كه نيرو دارند و مىتوانند در جهت گسترش اسلام گام نهند و هميشه بفكر مستضعفين و آوارگانباشند. و هر كجا كه يك ضد انقلاب مىبينند فورا آن را تحويل مقامات دهند و نگذارند كه منافقين در بين آنها رشد بكنند. و تا جنگ جنگ است و اين انقلاب ادامه داردهميشهسنگرها را خالى نگذارد. وصيتم به هم روستايانم اين است كه برادران تا آنجايى كه مىتوانيد و حتى با پول كارگرى خود هم كه است يك مسجد درست بكنيد كه مسجد هم يك سنگر است و شبها دعاى توسل و دعاى فرج امام زمان را بخوانند و از خداوند بخواهند كه ظهور حضرت مهدى(عج) را هر چه زودتر بكند و نماز جماعت برگزار بكنيد و از نسل جوان خواهانم يك گروه مقاومت تشكيل دهند. و هميشه نيرو آماده باشد كه وقتى نيرو خواستند فورا بروند و سنگرها را پر بكنند و در ضمن مردم عقب مانده را راهنمايى بكنند. اگر شهيد شدم مرا پهلوى قبر برادر شهيد غلامرضا مرتضايى بخاك بسپاريد و شبهاى جمعه بر سر قبرم بياييد و سوره حمد را بخوانيد تا روحم را شاد كنيد. و از دوستان تقاضا دارم كه هيچ ناراحت نباشند كه دشمن شاد ميشود و هنگام تشييع فقط صدا بزنند ( يا حجةابن الحسن عجل على ظهورك) وصيتم به برادران دانشآموز اين است كه تا آنجايى كه مىتوانيد تلاش و كوشش بكنيد كه مملكت آينده به شما نياز دارد. در پايان از پدر و مادر و برادرانم و خواهرانم و تمام قومان و خويشان مىخواهم كه هر ناراحتى از من ديدند مرا ببخشند و حلالم بكنند. هنگام خبر شنيدن شهادتم شما دستهايتان و سرهايتان را بالا كنيد و صدا بزنيد خدايا تو را شكر مىگوييم كه توانستيم امانت تو را به درستى به تو بسپاريم و به مردم تبريك بگوييد و لباس سياه بر تن نپوشيد و اشك نريزيد.
شعار خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار و مرگ بر آمريكا و منافقين را فراموش نكنيد. والسلام. سليمان ميرشكارى 29/1/62 حق الناس نكنيد كه خدا حقالناس را نمىبخشد و نگذاريد كسى حقتان را بخورد. به نداى امام لبيك بگوييد. از رفتن فرزندانتان به جبهه خوددارى نكنيد. برادران دانشآموز قلم اسلحه شماست با قلم با شرق و غرب مبارزه كنيد انشاءاله پس از فتح كربلا خود را براى آزادى قدس آماده كنيد.
3%%
1753696 ميرشكارى سليمان
« بسم الله الرحمن الرحيم »«ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون»(آل عمران 169) (مپنداريد آنان كه درراه خدا كشته شدهاند مردهاند بلكه زندهاند و در نزد خداى خويش رزق و روزى مىخورند.) با سلام و درود فراوان بر محمد (ص) و سلام درود بر مهدى موعود (عج) و نايب بر حقش خمينى كبير و سلام درود بر شهداء كه با نثار خون خود درخت اسلام را آبيارى كردند و سلام درود بر خانوادههاى آنان و سلام بر رزمندگان غيور و جان بر كف كه هر لحظه آماده نثار خون خود مىباشد و پاسداران دين اسلام هستند و سلام بر خانوادههاى آنان كه در چنين فرزندانى را تربيت كرده و تحويل جامعه مىدهند. حال كه صدام و صداميان از شرق و غرب به دين و ميهن اسلامى ما حمله كردهاند و هدفشان نابودى اسلام است براى يك فرد مسلمان كه ادعاى مسلمانى مىكند نشستن و دست روى هم گذاشتن ننگ است بايد رفت همچون كه حسين و حسينيها رفتند و با نثارجان خود و براى احياى دين اسلام و براى حفظ قرآن و براى رضاى خداوند رفتند و شربت شهادت كه شيرينترين شربتها مىباشد نوشيدن و حالا اسلام به خون نياز دارد زندگى فقط براى آزمايش است و اين دنيا فانى شدنى است هر چه مىخواهى در اين دنيا مقام كسب كن و به عيش و نوش بپرداز همه و همه فانى شدنى است اصل آخرت است و بايد كارى براى آخرت كرد بايد رفت و دين اسلام را با خون خود پاسدارى كرد چون اسلام در خطر است. اكنون كه صدام و صداميان به خاك و دين ما تجاوز كرده و قصد صدمه زدن به دين اسلام را دارند و در خاك ما كه يك خاك پاك است قدم مىنهند تحملش سخت است. بايد نداى هل من ناصر ينصرنى امام فرزند زهراء را جواب داد و به حسين بگوييم اگر ما نبوديم اكنون نداى نايبت را جواب مىدهيم و بسوى جبهههاى نبرد خواهيم شتافت. و اين بنده گنهكار خداوند چون لازم دانستم كه جبههها نياز به خون دارد و دين اسلام نياز به پاسدارى دارد و بنابر گفته نور چشممان امام امت جبهه بر هر كارى مقدمتر است براى خشنودى خداوند به سوى جبهه مىشتابم تا خداوند از من راضى و خشنود گردد. چون شهدا حق بر گردن ما دارند خون خود را نثار كردند تا اسلام را بدينجا رسانيده ما با نثار خون خود و بنا به قول و حرفى كه در زمان انقلاب مىزديم (ما همه سرباز توييم خمينى گوش به فرمان توييم خمينى ) مىرويم تا اسلام را پاسدارى كنيم. خوشا به جانى كه در راه خدا فدا گردد و قابل آن را داشته باشد تا شربت شهادت بنوشد. حال كه بنده حقير خداوند بسوى جبهههاى نبرد حق عليه باطل با چشم باز و آگاهانه مىروم اگر خداوند شهادت را كه بالاترين افتخار براى من است تقديرم كرد براى من هيچ ناراحت نباشيد. اى پدر و مادرم كه براى من زحمات فراوان كشيديد و اى مادرم كه شبها تا سحر خواب نرفتى تا من بزرگ شدم و انتظار از من داشتى. اين بالاترين افتخار است براى من و تو براى من براى اينكه توانستهام جزء ياران حسين (ع) قرار بگيرم و جانم را در راه قرآن و در راه خدا فدا كنم و تو كه توانستهاى چنين فرزندى تربيت بكنى. اميدوارم كه بتوانم با نثار جان خود و توكل به خدا و كمك از او بزرگترين هديه زيارت كربلا را بتو بدهم. هنگام شنيدن خبر شهادتم براى من گريه و زارى نكنيد و بياد مظلوميت حسين و قاسم تازه داماد و علىاكبر و علىاصغر گريه زارى بكنيد. و دستها را بالا برده و رو به خدا كنيد و شكر بگوييد كه توانستهايد امانت خدا را سالم به دست او بسپاريد. و از دولت و ملت هيچ توقع و انتظارى نداشته باشيد چون شما فرزندانتان را در راه خدا دادهايد و اجرتان را خداوند مىدهد دعا كنيد و از خدواند بخواهيد كه مرا ببخشد و جزء شهداى راه حق قرار بدهد. و اى اقوام دوستان و آشنايان هر بدى از بنده گنهكار ديديد به بزرگوارى خودتان ببخشيد و هر زحمتى براى من كشيديد حلالم كنيد. و هر حقى بر گردن من داريد مرا حلال كنيد. اى پدر و مادرم همواره ياور و پيرو امام بوده و براى تعجيل در ظهور آقا امام زمان دعا كنيد و از خداوند بخواهيد كه اين قربانيتان را قبول حق بگرداند. و 150 تومان جهت خيريه براى من به مستحقان بدهيد. و اى دانشآموزان عزيز سنگر مدرسه را حفظ كنيد كه شما اميد امام و انقلاب هستيد و پاسدار خون شهيدان باشيد و به اميد آزادى كربلاى حسين به زودى و آزادى قدس عزيز و برافراشتن پرچم جمهورى اسلامى در سرتاسر جهان و ظهور آقا امام زمان دعا براى امام و ظهورآقا امام زمان فراموش نشود و مرگ بر امريكا فراموش نشود. جبهه را خالى نگذاريد. امام را تنها نگذاريد. امر به معروف فراموش نشود. والسلام جانثار اسلام سليمان ميرشكارى 26/12/63