بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي نامه شهيد محمدعلي رعيتي
در صبحگاه چهارم مهر ماه 1346 شهرستان بوانات در استان فارس پذيراي مولودي آسماني بود که در فراسوي حکومت ستم شاهي با قدوم مبارک خود عطر سبز بهار را در آنجا پراکند.اين مولود عزيز را که در خانواده مذهبي و متدين چشم به جهان گشوده بود محمد علي ناميدند.دوران پر نشاط کودکي را در پرتو مهرباني هاي بي نهايت مادر و دلسوزي هاي پدر سپري کرده و روز به روز بزرگتر و بالنده تر شد. در سنين نوجواني از شرکت در حرکت هاي انقلابي مردم غافل نشد و تلاش و فعاليت و روحيه شجاعانه او باعث شد همزمان با تحصيل در سن چهارده سالگي به عضويت پايگاه مقاومت بسيج در آيد و افتخار بسيجي بودن را به ديباچه کتاب پر بار زندگي خود بيافزايد.علاقه به امام(ره) ولايت و ميهن او را در سن 15 سالگي به جبهه هاي حق عليه باطل کشيد او پس از چشيدن طعم دلپذير رزمندگي مصمم شد که براي هميشه بسيجي بماند.به همين دليل در سال 1361 به عنوان نيروي ويژه بسيج و در ادامه اين خط پس از دو سال در سال 1362 به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي صفا شهر(دهبيد) در آمد.شهيد رعيتي در طي 12 سال عضويت در سپاه در گردان امام حسين(ع) تيپ امام حسن مجتبي(ع) لشکر هميشه پيروز 19 فجر استان فارس در مشاغل و مسئوليت هاي متعدد مصدر خدمات شاياني بود.در معرکه جهاد با دشمنان بعثي همانند ساير رزمندگان جانانه مقاومت کرد و نقش بزرگي در حفظ تماميت ارضي ميهن اسلامي داشت.شلمچه،آبادان،جزيره مجنون و کردستان خاطره جانبازي ها و شجاعت هاي او را در خود جاي داده است او از تبار عاشورائيان بود و ريشه در خون و شهادت داشت.اين شهيد سعيد با بهره مندي از نيک ترين فضائل و خصائص انساني،داراي روحي سرشار از معنويت و صداقت بود که همسو با ديگر ويژگي هاي ارزشمند شخصيتي همچون شجاعت،شهامت،شوخ طبعي و خنده رويي،دلسوزي و رسيدگي به افراد کم بضاعت از ايشان انساني الهي را هويدا و متجلي مي ساخت.او مريد مراد خويش و دلداده دردمند امام و رهبري و از شيفتگان اصل اصيل ولايت فقيه بود که به موازات مجاهدت هاي پيگير در خدمت به خلق از ميان همرزمان خويش در سپاه پاسداران همسري شايسته و فداکار را به زوجيت برگزيد که محصول ماندگار اين ازدواج فرزنداني به نام هاي ساجد و نيما بود اين يار مهربان با اهتمام به امور خانواده و همسرداري به تربيت فرزنداني لايق و غيرتمند همت گمارد و چهره اي از سيماي ساده زندگي علي گونه را به تصوير کشيد و خاطراتي جاودانه را در اذهان وابستگان برا ابديت ثبت نمود.فعاليت شهيد بعد از دفاع مقدس:پس از اتمام جنگ تحميلي او که وجودش سراسر عشق و ايثار و از خود گذشتگي بود و مي خواست هميشه پاسدار بماند.مردانه اراده کرد تا گام در جبهه اي ديگر بگذارد و بتواند محيط امن و سالمي را براي نسل جوان مهيا کند و جامعه را از لوث وجود اشرار و زالو صفتان و سوداگراني که مرگ را به جاي زندگي به جامعه بخشيده بودند پاک کند. به دنبال اين عزم راسخ در سال 1372 به جمع فداکار سبز جامگان نيروي انتظامي اين حافظان امنيت کشور پيوست و در اداره کشف و مبارزه با مواد مخدر مشغول به فعاليت شد قريب به 10 سال پاسخگوي برقراري امنيت جامعه و مبارزه با اشرار و باندهاي حمل و نقل و توزيع مواد مخدر،قهرماني ها و رشادت هائي از خود نشان داد و در عمليات هاي مهم متلاشي نمودن اين باندها در استان فارس،بوشهر،کرمان و سيستان و بلوچستان شرکت نمود.شهادت از زبان همسرش:آخرين مرحله معنوي زندگي شهيد آغاز زندگي روحي و جاودانگي و پايان زندگي خاکي و دنيائي اوست او که تمام عمر عاشق امام حسين(ع) بود سرانجام لذت عشق به مولايش را چشيد و در شامگاه پنجم بهمن ماه سال 1381 در سال عزت و افتخار حسيني در خط مقدم وظيفه و در آخرين عمليات خود در مبارزه و درگيري مسلحانه با اشرار و قاچاقچيان و سوداگران مرگ در شهر شيراز مورد هدف تير خشم دشمن قرار گرفت.روحش شاد و يادش گرامي باد