کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
06:53
حسینعلی یوسفی

حسینعلی یوسفی

فرزند غلامعباس(چغل)

تاریخ تولد
1339/05/07
تاریخ شهادت
1365/10/04
محل شهادت
شلمچه
محل تولد
فارس-گراش-گراش
مسئولیت
شلمچه
بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي نامه شهيد گرانقدر حسين علي يوسفي : شهيد حسين علي يوسفي در سال 1339 در خانواده اي متوسط و مذهبي ديده به جهان گشود و پس از گذشت دوران کودکي راهي مدرسه شد مقطع پنج ساله ابتدايي را سپري کرد و پس از پايان اين دوره تحصيلات خود را ترک کرد و به قطر رفت پس از چهار سال اقامت در کشور قطر براي هميشه به کشور عزيز اسلاميش بازگشت . بعد از گذشت يک سال به خدمت سربازي احضار گرديد و در نتيجه او راهي خدمت سربازي شد . پس از گذراندن يک سال و هشت ماه از خدمت سربازي به گراش بازگشت و مشغول کار و کاسبي شد تا اينکه حمله وحشيانه و هجوم بي شرمانه بعثيان کافر به کشور مقدس اسلامي ايران آغاز گرديد . از آنجايي که اين شهيد بزرگوار از درک و فهم عميقي نسبت به مسائل سياسي و انقلابي برخوردار بود و مي ديد انقلاب اسلامي ايران مورد هجوم ابرقدرت ها که در رأس آنها آمريکاي جنايت کار است قرار گرفته و اسلام در خطر افتاده است . بلافاصله با شور و عشق فراواني در واحد ، بسيج سپاه گراش ثبت نام کرد و مراحل آموزش نظامي را با موفقيت پشت سر گذاشت و به عضويت پايگاه مقاومت مسجد امام حسين (ع) در آمد . عضويت او در پايگاه موجب شد نيروهاي بسيجي جنب و جوش بيشتر و فعاليت گسترده تري در سنگر پايگاه داشته باشند و با وجود نيرويي زبده و فعال و پر تحرکي چون او پايگاه رونق و آمادگي بهتري براي نگهباني و حفظ و حراست از انقلاب اسلامي پيدا کرد . او در سنگر پايگاه و فعاليت هاي نظامي در واقع خودش را براي رفتن به جبهه آماده مي ساخت . به خاطر آن فطرت پاک و بينش عميق و حس اسلام خواهي که در باطن او مي جوشيد نتوانست شاهد هجوم گسترده و بي شرمانه صداميان به کيان و مملکت اسلامي خويش باشد به همين خاطر در تاريخ 1/5/1361 اولين اعزام خود را به جبهه اثبات رساند و از طريق بسيج سپاه گراش به کربلاي ايران روانه شد و پس از گذشت چند ماه فعاليت و خدمت در جبهه هاي جنوب به گراش بازگشت . اما طولي نکشيد که بعد از گذشت چند روز دوباره مرغ دلش هواي کوي دوست کرد و بلافاصله اعزام شد و در لشکر المهدي به خدمت و جنگ با صداميان پرداخت اين مأموريتش شش ماه به طول انجاميد که بعد از آن به گراش بازگشت . در اين مدت مراسم ازدواج براي او فراهم گرديد و با برپايي مجلسي خيلي مختصر و آبرومندانه ازدواج نمود . پس از گذشت چند ماه از ازدواج دوباره کوله بار خود را بست و راهي کوي عشق و ايثار گشت اين بار هم با نشان دادن مجاهدت ها و رشادت هاي خالصانه از خود مأموريت خود به پايان رساند و به گراش بازگشت اما بازگشتن اين دفعه با گذشته فرق مي کرد ، زيرا در اين بازگشت تصميم گرفته بود که به طور کلي خود را وقف جبهه کند . عزم کرده بود که از جان و مال و زندگي و زن و بچه خود بگذرد و براي هميشه تا پايان عمر بر عليه صداميان بجنگد به همين خاطر خود را براي رفتن دائم و هميشگي آماده کرد و با تصميمي قاطع در تاريخ 26/11/1364 به جبهه اعزام شد و به عضويت اطلاعات و عمليات لشکر 19 فجر در آمد . به خاطر شجاعت و دلاوري و زرنگي و هوشياري فوق العاده اي که داشت مسئوليت گروه شناسايي و اطلاعات لشکر فجر به او واگذار شد . در همين مسئوليت بود که مجاهدت هاي بي نظير و رشادت هاي تحسين برانگيز را از خود نشان داد و چنان با اخلاص و ايمان و اعتقاد از مرزهاي مقدس اسلامي حراست مي کرد و با صداميان زبون مي جنگيد و در اطلاعات و شناسايي از جبهه ها و تاکتيک هاي دشمن زرنگ و فعال و ورزيده بود که وقتي به مرخصي مي آمد فرماندهان گردان لشکر و نيروهاي بسيجي گويا چيزي را گم کرده بودند . اين شهيد بزرگوار در عمليات هاي گسترده و پيروزمندانه اي همچون عمليات محرم ، بدر ، رمضان ، کربلاي 4 شرکت داشت و در اکثر جبهه هاي جنوب و غرب ايران جنگ و رزم فعاليت کرده بود به خاطر آن تصميم قاطعي که گرفته بود مبني بر اينکه تا پايان عمرش در جبهه ها باقي بماند و از اسلام دفاع کند آخرين باري که اعزام شد قريب به يک سال به طور مستمر و مداوم در جبهه ها رزميد و جانانه و مخلصانه فعاليت کرد تا اينکه عاشقانه در عمليات کربلاي 4 شرکت کرد و در منطقه شلمچه در تاريخ 21/10/1365 به فيض پر افتخار شهادت نايل آمد . روحش شاد و راهش پر رهرو باد .