کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
12:38
نادر حاتمی آبادشاپوری

نادر حاتمی آبادشاپوری

فرزند حیدر

تاریخ تولد
1345/01/07
تاریخ شهادت
1361/02/12
محل شهادت
فکه
محل تولد
فارس - جهرم - خفر - باب انار - آباد شاپور
وضعیت تأهل
مجرد
مسئولیت
رزمنده
نحوه شهادت
ترکش
نوع خدمت
بسیج
عضویت
بسیجی
بسم الله الرحمن الرحیم
زندگی نامه شهید نادر حاتمی : مادر "نادر" نذرهای فراوان کرد و امام هشتم علیه السلام را واسطه کرد تا خداوند به آن ها فرزندی عطا فرماید و او را به پابوس آن حضرت ببرد . آنگاه پس از هفت سال ، عنایت آن حضرت نصیبش شد . او دیده به جهان گشود و صدای گریه اش سکوت خانه را شکست و خانواده برای ادای دین خود او را به زیارت حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام بردند . نوزادی سه ساله بود که به بیماری سختی دچار شد که خانواده برای شفای او دست به دامان اهل بیت علیهم السلام شدند و خداوند به واسطه این انوار پاک او را شفا داد . تحصیلات خود را تا سوم راهنمایی در زادگاهش سپری کرد . خصوصیات ، رفتار و فعالیت شهید : با وجود این که سن زیادی نداشت اما روزی سه مرتبه خود را در پیشگاه رب العالمین حاضر می کرد و با خدای خویش عاشقانه صحبت می کرد . مسجد محل ، هنوز او را در صف نمازگزاران به نظاره می نشیند . به روزه خیلی مقید بود علاقه خاصی به فراگیری و خواندن قرآن داشت به طوری که معلمانش می گفتند او در فراگیری قرآن استعداد فوق العاده ای دارد . نادر بسیار خوش اخلاق ، مهربان ، شوخ طبع و قلبی به وسعت عشق داشت . در طول زندگی پربرکت خود هرگز از نماز ، روزه و دیگر واجبات دینی غافل نبود . در جشن های نیمه شعبان از دست اندرکاران برپایی این مراسم بود . همیشه سعی می کرد اگر کاری را به او واگذار می کردند آن را به نحو احسن انجام بدهد و تمام تلاش و همت خود را به کار می بست که مردم را از دست خود راضی نگه دارد . به مطالعه و کارهای هنری خصوصاً نقاشی علاقه داشت دوران تحصیل او با شورش مردم علیه حکومت ستم شاهی همراه بود . او نیز از کسانی که قدم به صحنه مبارزه و خودسازی نهاد . عاشق امام (ره) بود و در سخنرانی ها و راهپیمایی ها و پخش اعلامیه ها حضوری چشمگیر داشت . نحوه حضور در جبهه و شهادت : "نادر " عاشق اهل بیت علیهم السلام بود و نسبت به دین و ارزش های انقلاب بسیار متعهد بود همین تعهد و عشق به اهل بیت علیهم السلام بود که هرگز نتوانست در مقابل هجوم ناجوانمردانه دشمنان ساکت و بی اعتنا باشد . با این که پسر اول خانواده و تکیه گاهی برای پدر بود جهاد را به علم ترجیح داد . در سن 16 سالگی از طریق تیپ 33 هوابرد المهدی عجل تعالی فرجه الشریف جهرم راهی جبهه شد . هنگام رفتن با رضایت پدر و مادر قرآن را بوسید و به مادرش که چشمانش از اشک به خون نشسته بود چنین گفت : " من برای حب وطن و حفظ نوامیس می جنگم و چون خون من از دیگران رنگین تر نیست باید به جبهه بروم . " و هنوز این سخن شیرین او در ذهن مادرش است که می گوید : " من می روم به جبهه چون حسابی با صدام دارم که باید با او تسویه کنم " او ندای " هل من ناصر ینصرنی " مولایش را زیبا پاسخ گفت و با همه توان خود در برابر دشمن ایستاد . یک بار در عملیات فتح المبین از ناحیه کتف مجروح شد اما سعی کرد خانواده اش را از این موضوع باخبر نشوند . یک روز قبل از عملیات ، سید بزرگواری در خواب ، خبر دیدار او را با امام حسین علیه السلام می دهد . سرانجام در تاریخ 12/2/1361 در عملیات بیت المقدس در تپه 72 دشت اهواز با لبان تشنه سر به بالین اباعبدالله الحسین علیه السلام گذاشت و به دیدار حق شتافت . پیکر پاک و مطهرش با حضور گسترده مردم در زادگاهش به خاک سپرده شد . روحش شاد و یادش گرامی باد . والسلام .

بسم الله الرحمن الرحيم
وصيت نامه شهيد نادر حاتمي آباد شاپوري
با درود وسلام فراوان به رهبر کبير انقلاب اسلامي ايران امام خميني وصيت ونصيحت خود را شروع مي کنم اگر من شهيد شدم نبايد پدرومادرم وقوم وخويشان براي من گريه کنند چون هدف من هدفي مقدس بوده وشهادت من در راه مثبت انجام گرفته هيچ نبايد خم به ابرو بياوريد من شما را به خدا قسم مي دهم که مرا ناراحت نکنيد چون که گريه وزاري موجب ناراحتي وافسردگي روح من مي شود شما در شهادت من موظفيد که شادي کنيد شما نبايد براي من ناراحتي بکشيد من که از قاسم وعلي اکبر وعلي اصغر عزيز تر نبوده ام من هم بايد مثل آن ناکامان از اين دنيا آزاد شوم چون من تا حالا گناهي کم دارم وخوشحالم که گناهانم زياد نشده وبايد ديگران از من که در اين راه شهيد مي شوم سرمشق بگيرند وخيال نکنند که هر کس که شهيد شده مرده- نه اين طور نيست هر کس که شهيد شد زنده است ونزد خداي خويش روزي مي خورد.پدرم نبايد خيال کند که من فرزند بزرگ تر او بودم برادران من هم به اميد خدا بزرگ مي شوند وجاي مرا اشغال مي کنند وانتقام خون مرا از جلادان زمان يعني از دست نشانده هاي آمريکا مي گيرند از اين بابت هيچ نگراني نداشته باشيد ما در قيامت همديگر را خواهيم ديد.اجر پدرومادرم از من زيادتر مي باشد چون که فرزندي را بزرگ کردند ودر راه اسلام فدا نمودند وبه نداي حسين زمان لبيک گفتند لبيکتان بايد تا قيامت در اهانتان خاموش نگردد وبه نداهاي ديگر هم بايد لبيک بگوئيد وجز تسليم در برابر خدا ديگر در برابر کسي تسليم نشويد.خدايا گناهان مرا ببخش .تسليم خدا شويد که خوش است.من از معلمين ودانش آموزان وهمکلاسي ها طلب آمرزش مي کنم واز آنها مي خواهم که اگر در بعضي از مواقع با آنها با تندي رفتار نموده ام مرا عفو کنند ومرا ببخشند چون من درباره اعمال گذشته خود بسيار فکر کرده ام واز اعمال گذشته خود ناراحت شده ام مرا ببخشيد موفقيت همگان را از درگاه خداوند بزرگ خواهانم.والسلام نادر حاتمي