بسم تعالي. معلم شهيد علي اکبر ابراهيم اکبرزاده فرزند محمد در تاريخ 5/6/1337 و در خانواده اي مذهبي در شهرستان ني ريز بدنيا آمد. وي دوران ابتدايي را در دبستان ششم بهمن سابق شهرستان ني ريز گذرانيد و موفق به اخذ مدرک ششم نظام قديم گرديد و سپس وارد دبيرستان شهيد بهشتي (شعله سابق) شده و دوران دبيرستان را با موفقيت به پايان رساند. شهيد در دوران دبيرستان در مجالس مذهبي و مجالسي که از طريق استادان وي در مسجد جامع مهدي (عج) و همچنين کلاسهاي قرآن که در دبيرستان تشکيل مي شد شرکت مي کرد. وي بسيار ساده پوش بود و با اوج گرفتن انقلاب اسلامي او همگام با ساير دوستانش در تظاهرات شرکت فعال داشت و به همين علت اغلب اوقات تحت تعقيب بسر مي برد. با پيروزي انقلاب اسلامي او شغل معلمي را برگزيد و در روستاهاي دور افتاده صادقانه و بي ريا مشغول خدمت به نو نهالان روستايي شد. معلمان خاطرات شيرين و خوبي از دوران آموزگاري وي دارند. با شروع جنگ تحميلي او نيز به همراه ساير همرزمان خود از جمله شهيد مجيد محمدزاده و سيد عبدالرسول معصومي و عليرضا اکرام پور در تاريخ 4/12/1360 به منظور لبيک گفتن به فرمان امام (ره) و دفاع از اسلام و ميهن اسلامي عازم جبهه هاي نبرد حق عليه باطل گرديد و در عمليات فتح المبين در تاريخ 2/1/1361 همزمان با آغاز سال نو و شکفته شدن گلهاي بهاري به وصال حق شتافت. پيکر پاک و مطهر شهيد همراه با ديگر شهداي اين عمليات در ميان تشييع بي سابقه مردم ني ريز در گلزار شهداي اين شهرستان به خاک سپرده شد. همرزمان وي خاطراتي را از زمان جبهه ايشان نقل مي کنند، از جمله اينکه: هر چه به جبهه بيشتر نزديک مي شديم، خطاب به شهيد عليرضا اکرامپور مي گفت: "به شدت به شهادت نزديک مي شويم." و چون علاقه وافراي به نوشيدن چاي داشت هر جا که فرصتي به دست مي آمد مشغول درست کردن چاي مي شد و بچه ها را براي نوشيدن چاي صدا مي زد، از اين جهت به او مي گفتند: "شوفر چاي" روحش شاد و راهش پر رهرو باد.