کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
06:52
اردی جهانی دوقزلو

اردی جهانی دوقزلو

فرزند محمدحسین

تاریخ تولد
1347/06/09
تاریخ شهادت
1365/10/20
محل شهادت
خرمشهر
محل تولد
بوشهر - دشتی - خورموج
وضعیت تأهل
مجرد
مسئولیت
رزمنده
نحوه شهادت
ترکش
نوع خدمت
بسیج
عضویت
بسیجی
بسمه تعالي
مختصري از زندگي نامه شهيد اردي جهاني دو قزلو در مصاحبه با آقاي وزيري شوهر خواهر و پسر خاله شهيد.
شهيد عزيز پنجمين فرزند بودند ، از شش فرزند خانواده . وي 4 سال بيشتر نداشت که پدرشان به رحمت خداوند رفتند خيلي شهيد عزيز زجر کشيد تا بزرگ شد ولي بچه خيلي درس خواني بود ، در مدرسه هميشه مورد تشويق قرار مي گرفت. ايشان در دوران ابتدائي در مدرسه عشاير سيار قشقائي درس خواندند يکي دو سال هم در روستاي محمد آباده سده اقليد زندگي کرد و از کلاس پنجم ابتدائي به صغاد آمدند و در صغاد ادامه تحصيل دادند، بعد از ديپلم در دوره تربيت معلم قبول شد.
ايشان خيلي خوش اخلاق بودند . در برنامه سر شماري نفوس و مسکن که در صغاد انجام شد ، ايشان ارتباط خيلي خوبي با خانواده ها پيدا کرده بودند . به خاطراخلاق خوبشان .
ايشان يک بار به جبهه اعزام شدند . در دو مرحله عمليات شرکت نمودند . عمليات کربلاي 4 و کربلاي 5 که در کربلاي 5 به درجه رفيع شهادت نائل آمدند. البته وقتي ايشان مي خواستند به جبهه بروند ، گفتم شما نرويد وقتي من برگشتم شما به جبهه برويد .من در جبهه بودم که ديدم ايشان همراه عده اي از دوستانش آمدند . البته از يک لحاظ از ديدن ايشان خوشحال بودم ،آذر ماه به جبهه آمدند .در عمليات کربلاي 4 و 5 شرکت کردند و به شهادت رسيدند . البته حدود يک ماه مفقود بودند در منطقه شلمچه ، من نمي توانستم بيايم به معراج شهداي اهواز و جاهاي ديگر سر زدم اما ايشان را پيدا نکردم. بعد به شهرستان ها رفتم اما ايشان را پيدا نکردم . از جمله شهرستان اراک . مادرشان فکر مي کردند که ايشان زخمي يا اسير شده اند ، چون مجروحين را به شهرستان ها مي فرستادند . شهرستان ها را سر زديم اما باز اطلاعي به دست نياورديم. به مرخصي آمدم .وقتي به منطقه برگشتم جنازه مطهر شهيد پيدا شده و انتقال دادند که از همانجا برگشتم وقتي به اين جا رسيدم ، شهيد اردي جهاني را همراه شهيد حسن عرب شيباني و صالحي و محمودي در صغاد تشييع نمودند. (ايشان با گردان قمر اعزام شده بودند)
راهش پر رهرو باد. وزيري
وصيت نامه اردي جهاني دو قزلو
بسمه تعالي
اين جنگ اگر بيست سال هم طول بکشد ما با تمام قدرت ايستاده ايم. (امام خميني)
به نام خداي بزرگ و با سلام و درود بر مهدي موعود (عج) يگانه منجي عالم بشريت و با درود بر رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران ، هدف و انگيزه من از آمدن به جبهه پيروي از آيين مقدس اسلام و اطاعت از امر خدا که همان قرآن مجيد است و نيز لبيک گفتن به نداي حسين گونه خميني بت شکن مي باشد . بنده هميشه اوقات در به دست آوردن فرصت براي شرکت در جهاد في سبيل الله کوشش مي کردم و هر وقت برادر رزمنده اي را مي ديدم خوشحال مي شدم و آرزوي قدم برداشتن در راه خدا را در خود احساس مي کردم تا اينکه اين بار سعادت شرکت در جبهه حق عليه باطل را پيدا کردم . آري انسان آن وقت به کمال مي رسد که از ماديات روي برگرداند. همين توجه به ماديات است که انسان را گمراه ساخته و از ياد خدا باز مي دارد. ما اگر مسلمان هستيم بايستي از پيامبران و ائمه اطهار سرمشق بگيريم و از آنها اطاعت کنيم . امام حسين (ع) از همه ماديات صرفنظر کرد حتي از جان و عزيزان خود ، و هدف را فقط اطاعت از امر خدا مي دانست و جهاد را بر هر چيز ترجيح داد. و ما چون خود را از پيروان امام حسين (ع) مي دانيم هرگز تن به ذلت نمي دهيم و در اين جهاد مقدس تا آخرين قطره خون خواهيم ايستاد که انشاء الله با حمله سرنوشت ساز رزمندگان اسلام به کربلا خواهيم رفت و پايگاه شرک در عراق را واژگون خواهيم کرد .
وصيت به خانواده - خانواده محترم (مادرم و خواهرم)
مادر عزيزم (ترلان مهدي زاده) گرچه تو از 6 سالگي به بعد علاوه بر مادري جاي پدرم را نيز گرفتي و دو تا حق برگردن من داري ولي متاسفانه من نتواستم حتي کوچکترين خدمتي به تو بنمايم ، باز از تو حلاليت مي جويم و اجر تو را به خدا واگذار مي کنم زيرا صاحب اصلي خداست و تو خواهرم مهربانم اميدوارم بعد از من زينب گونه در صحنه حاضر شوي و تمام اعمالت نشانه ايمان راسخ و عفت به تمام معنا باشد و در راه اسلام قدمهاي موثر با اعمال خود برداري - هويت خودم - من فردي هستم که در 6 سالگي پدرم رحمت خدا رفت و اکنون خانواده اي دارم که شامل مادرم ( ترلان مهدي زاده ) و خواهرم مي باشد و در ضمن در شناسنامه ام اسم پدرم محمد حسين قيد شده که اشتباه است و صحيح آن ساري است و اسم مادرم ترلان است که به اشتباه گل صنم قيد شده است . بنابراين امکان دارد از اين ؟؟ کلمه سوء استفاده شود . البته قهرمان وزيري فرزند آرزومند عضو سپاه پاسداران آباده کاملا از سرگذشت من و خانواده ام با اطلاع است و اگر شهيد شدم سرپرستي مادرم نيز به او واگذار مي کنم . والسلام - به اميد پيروزي رزمندگان اسلام