بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي نامه شهيد حسن منصوري
همراه با طلوع خورشيد و پرتو افکني بر جهان طبيعت ستاره اي درخشيد و در روستاي شهيد پرور بيدک فرزندي پاک از دامان مادري زينب گونه متولد شد و در دامان پر مهر مادر زندگي کوتاه ولي پر معنا و پر ثمره خود را آغاز نمود.در سن 6 سالگي قدم به محيط آموزش گذارده و تحصيل خود را در همان روستا آغاز نمود پس از سپري کردن دوران ابتدايي همراه با کمک به پدر در کارها دوران راهنمايي را شروع نمود در سال 1357 همزمان با تحصيلات راهنمايي وي مقدمات انفجار رژيم پوسيده و روبه زوال ستم شاهي شروع گرديد و او هم مبارزه خود را شروع نمود و با شرکت در مراسم مذهبي و راهپيمائي عليه رژيم شاهنشاهي سهم به سزائي را داشت و همکلاسي ها و افراد ديگر را هم به اين امر تشويق مي نمود تا انقلاب اسلامي به رهبري بزرگ مرد تاريخ رهبر کبير انقلاب اسلامي ايران حضرت روح الله الموسوي الخميني به پيروزي رسيد سپس در ادامه تحصيلات در تمام صحنه هاي انقلاب حضور فعال داشت و با انقلاب اسلامي همگام بود.تا در سال 1359 استکبار جهاني بعلت ضعف روحي خويش که از اين انقلاب اسلامي حس کرده بود جنگ را شروع کرد و ايشان نيز به نداي حسين زمان خود لبيک گفت و کوله بار خود را به سوي روشنائي بست و به جبهه هاي نبرد حق عليه باطل شتافت و براي بار دوم همراه با دوستان ديگر از جمله برادر حسين دانشور به سوي جبهه ها شتافت و در ضمن حرکت در مسير الله تحصيل خود را ادامه داد و در عمليات فتح المبين، بيت المقدس فتح بستان،تنگه چزابه،محرم و ديگر نبردها شرکت داشت در سال 1362 فنون دريائي سپاه را در بندرعباس فرا گرفته و ضمن ادامه ايثارگري هاي خود تحصيلاتش را به پايان رسانيد در طول اين مدت ضمن حضور فعال در جبهه ها پايگاه شهيد بهشتي بيدک را تاسيس کرد و برادران ديگر را در بسيج ثبت نام کرد پس خدمت مقدس سربازي را در محيط پر معنويت و کربلا گونه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شروع نمود و ضمن فراگيري آموزش غواصي در عمليات پيروزمند والفجر 8 شرکت کرد و با دلاوري هاي فراوان خدمت سربازي را به پايان رسانيد و در همان سپاه مقدس لباس پر افتخار بسيجي را پوشيد و دوباره به حرکتش به سوي حق ادامه داد تا در عمليات غرور آفرين کربلا 4 ستاره عمرش خاموش شد و به فوز عظيم شهادت نائل گشت و به لقاء الله پيوست و جسم پاکش زير رگبار گلوله هاي بعثيون کافر و از خدا بي خبر مفقود گرديد و سپس در ادامه رزم بي امان رزمندگان پر توان اسلام اين رهروان طريق شهادت و راهيان کربلا در عمليات کربلاي 5 پيکر پاکش چهره ظاهر کرد و در تاريخ 25/10/1365 در زادگاهش تشييع و به خاک سپرده شد.روحش شاد و يادش گرامي باد
بسم الله الرحمن الرحيم
وصيت نامه شهيد حسن منصوري
الله اکبر اين ما تکونوا يدرکلکم الموت ولو کمنتم في بروج مشکيده
با حمد و سپاس خداوند منان و با سلام و درود بر منجي بشريت حضرت حجة ابن الحسن العسکري مهدي موعود(عج) و نائب برحقش رهبر کبير انقلاب امام امت و قائم مقام رهبري آيت الله منتظري و با سلام خدمت جميع شهدا و خانواده هايشان جانبازان،معلولين،اسرا و مجروحين انقلاب اسلامي و امت شهيد پرور وصيت ام را آغاز مي کنم:
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند،فرزند و عيال و خانمان را چه کند
ديوانه کني هر دو جهانش بخشي،ديوانه تو هر دو جهان را چه کند
پروردگارا تو را شکر مي کنم که مرا از سربازان امام زمان(عج) و از راهيان راهت قرار دادي و مرا در اين امر بزرگ ياري کردي و نگذاشتي که شياطين بر من غلبه کنند و مرا از راه مستقيم خارج کنند مرا ياري کردي و از پيرامون راه مولايم حسين ابن علي قرار دادي و زمينه اي نمودي که در جهاد بر عليه کفار شرکت کنم و بتوانم دين خودم را نسبت به خون شهدا و اسلام عزيز ادا کنم تا در روز قيامت در پيشگاه خودت و آقايم حسين(ع) رو سفيد باشم بارالهي تو را سپاس مي گويم که به من سلامتي اعطا فرمودي تا بتوانم بيشتر و بهتر در راه خودت قدم بردارم و بتوانم ياران خودت را شاد و دشمنانت را ناراحت کنم و آنان را سرجايشان بنشانيم.انشاءالله
خدايا تو را ستايش مي کنم که به من بينائي دادي تا خوب ببينم و راه خودم را مشخص کنم و به من شنوائي دادي که خوب بشنوم و در راه خودت بکار گيرم و به من قدرت بيان دادي تا بتوانم در راه تو بکار گيرم و براي رضاي تو صحبت کنم اين همه به من نعمت دادي تا از آنها براي رضاي تو بکار گيرم و مرا موفق داشتي تا اين کار را انجام دهم و در لحظه اي دشوار و سخت کمکم کردي و نگذاشتي که مشکلات زندگي و زرق و برق دنيا مرا فريب دهد خدايا معبودا اينک از تو مي خواهم که مرگم را شهادت در راه خودت قرار دهي من عاشق تو هستم و جانم را فداي راه تو خواهم کرد انشاءالله اميد دارم که اين جان ناقابل را از من حقير قبول کني خودت گفتي که اگر شما يک قدم پيش بيائيد من ده قدم پيش مي آيم خدايا تو خودت آن يک قدم اولش هم بيا، و عاشق خودت را درياب و مرا به پيش خودت ببر
دوست دارم شمع باشم در دل شب ها بسوزم،روشني بخشم به جمعي و خودم تنها بسوزم.
معبودا اين آرزوي مرا برآورده کن زنده بودنم که براي اسلام اثري نداشت شايد شهادتم مؤثرتر باشد به اميد اين که شهادتم و خونم باعث سيراب شدن نهال انقلاب اسلامي و آزاد شدن انسان هاي زير ستم باشد انشاءالله
پروردگارا معبودا مرا به دنيا دلبند نکن.يا ستارالعيوب از گناهانم درگذر و مرا بخودت ببخش و از رهرو راه انبياء قرار بده اي امت مبارز و شهيد پرور من به عنوان يک برادر کوچک از شما مي خواهم که امام امت رهبر عزيزمان را لحظه اي تنها نگذاريد چون هر چه داريم از وجود پر برکت رهبر عزيزمان است خط رهبري را منشاء راه خدا و انبياء قرار داده و با منافقين،ملحدين و مخالفين به شدت برخورد کرده و آنها را سر جاي خود بنشانيد در دعاهاييتان در پايان نماز و در هر کجا هستيد ذکر خدا و دعاي خير به جان امام عزيزمان و قائم مقام رهبري آيت الله منتظري اميد امت و امام باشيد تا انشاءالله خداوند از شما راضي باشد کارهايتان براي رضاي خدا باشد هر کجا که باشيد فرقي نمي کند اگر واقعاً براي خدا باشد خودش با شماست و ياريتان مي کند و نمي گذارد در کارهايتان بمانيد انشاءالله. اي امت حزب الله آن قدر که در اين دنيا هستيد مال و منال فراهم کند مگر چقدر مي خواهي در اين دنيا بماني بالاخره خواهي رفت و اين دنيا را پشت سر خواهي گذاشت پس بيا و کاري کن که توشه آخرت جمع شود تا وقتي که موقع سفر رسيد دست خالي نخواهي از دنيا بروي و در روز قيامت در مقابل پروردگار شرمسار نباشيد بيائيد و از همين الان کاري کنيد که باعث شود در مقابل حضرت رسول و ائمه معصومين و سفيد باشيد و سرهايتان بلند باشد اي برادراني که توان رزم داريد و مي توانيد به جبهه ها برويد و با کفار بعثي بجنگيد به خودتان تکان بدهيد حرکت کنيد مسائل متفرقه و جزئي ررا کنار بگذار و بخاطر رضاي بياري رزمندگان اسلام بشتاب تا خداوند بزرگ تو را ياري کند در جهاد مقدس شرکت کنيد و از خون هاي مقدس شهداي اسلام پاسداري کنيد تا خداي نکرده نخواهيد فرداي قيامت جلو شهدا و مادرانشان شرمسار باشيد شما در مقابل اين خون هائي که به زمين مي ريزد مسئول هستيد و بايد جوابگوي آنها باشيد براي اسلام خون هاي گرانبهائي همچون امير مؤمنان(ع) شهداي کربلا و 72 تن شهيد جمهوري اسلامي ايران و شهداي عزيز که قبل و بعد از انقلاب اسلامي به خاک و خون غلطيده اند حال خودتان فکر کنيد چه مسئوليت سنگيني بر دوش شماهاست بايد از خداوند بزرگ کمک بخواهيد که بتوانيد اين مسئوليت را با تمام قوا انجام دهيد حال خودت فکر کن و راهت را انتخاب کن که خداي نکرده روز قيامت شرمسار نباشيد و شما هم که توانائي آمدن به جبهه ها را نداريد مسئول هستيد و بايد در پشت جبهه اسلام را ياري و از خون هاي شهداي اسلام پاسداري کنيد با دوستان خدا دوست و با دشمنان خدا دشمن باشيد و لحظه اي رهبر کبير انقلاب اسلامي و آيت الله منتظري را تنها نگذاريد و دنباله رو اين دو عزيز اسلام باشيد و گوش به فرمان آنها باشيد و از دستورات آنها اطاعت کنيد بالاخره کوفه اي نشويد و شما اي خواهران حجاب خودتان را حفظ کنيد و همان طور که شهيدان مي روند و حسيني عمل مي کنند شما نيز زينب گونه عمل کنيد اي زن به تو از فاطمه اين گونه خطابست ارزنده ترين زينت زن حفظ حجابست و شما اي برادران بسيج اگر در جبهه ها هستيد که خوب براي اسلام و رضاي خدا خدمت کنيد و اگر مسئواي بد شد از جبهه ها ترد نشويد که عمال کثيف آمريکا به آرزوي ديرينه خود برسند و هميشه جبهه ها را پر کنيد تا دوستان خدا را شاد و دشمنانش را ناراحت کنيد و هميشه بدرخشيد هر کجا که هستيد اگر در پشت جبهه هستيد باز در روزهائي که پايگاهاي مقاومت مي خواهند برنامه اي انجام دهند حتما در آن شرکت کنيد تا اين که امت حزب الله بخصوص خانواده هاي شهدا اميد پيدا کنند به اين که شماها انتقام خون فرزندانشان را خواهيد گرفت و اسلام عزيز را ياري خواهيد کرد و دنباله رو فرزندان آنها خواهيد بود و انقلاب را تا ظهور آقا امام مهدي(عج) ادامه خواهيد داد و آن را انشاءالله سالم بدست آن بزرگوار خواهيد سپرد البته اين اميد را خداوند به اين عزيزان مي دهد اگر شما در مراسمي در صفوف فشرده شرکت کنيد به اين عزيزان روحيه اي داده ايد چون ديدند عده اي بسيجي با قدم هاي استوار در خيابان رژه مي روند يا مراسمي را اجرا مي کنند شاد مي شوند و شما خداوند را شاد و قدرت اسلام را نشان داده ايد در همين حال منافقين و کفار لرزه بر اندامشان خواهد افتاد و ناراحت خواهند شد خواهش مي کنم که در مراسم دعا شرکت کنيد که ما هر چه داريم از دعا است و شما اي پدر بزرگوار و مادر عزيزم اگر من به آرزويم شهادت در راه خدا رسيدم ناراحت نباشيد و زينب گونه عمل کنيد و در مرگم شيون نکنيد مادر جان من نمي گويم که هيچ برايم گريه مکن ولي موقعي که گريه مي کني مادر عده اي از خواهران دور تو را گرفته و به تو دل تسلا مي دهند ولي مادر بياد بياور لحظه اي را که زينب برادرانش را از دست داد فرزندان برادرش را از دست داد و بجاي اين که عده اي دل تسلا به آن بدهند او را به اسيري بردند و سيلي به گوش مولايمان حسين(ع) زدند در بازار تمام مردم جشن گرفتند مادر جان بياد آنها باش و براي غزيبي آنها گريه کن مادر جان شما براي من زياد زحمت کشيديد و براي بزرگ شدن من سختي هاي زيادي متحمل شديد و من قدر آنها را ندانستم خواهش مي کنم مادر مرا ببخش و از اذيت و آزاري که به شما کردم معذرت مي خواهم و از خداوند بزرگ مي خواهم که به شما صبر عطا کند.و شما اي پدر بزرگوارم براي من شما نيز زحمت هاي زيادي براي من کشيديد تا مرا بزرگ کردي و مرا به مدرسه فرستادي تا بتوانم خوب و ؟؟؟ بفهمم و از آن براي پيشبرد اسلام استفاده کنم و قدر اين همه خوبي را ندانستم اميدوارم که مرا ببخشيد و از اذيت و آزاري که به شما کردم مرا عفوم کنيد خداوند انشاءالله به شما صبر عاجل عطا فرمايد و از تمام اهل محل حلاليت مي طلبم.انشاءاله خداوند بزرگتوفيق به شما بدهد.والسلام حسن منصوري 8/11/1364