بسم الله الرحمن الرحيم
زندگينامه شهيد مصطفي صفايي : سال 1342 در خانواده اي فداکار ديده به جهان گشود در کودکي با اخلاق و تربيت اسلامي آشنا شد و درس وفا و محبت را از مردم مهربان و صميمي (تراکمه عليا) فرا گرفت . تحصيلات ابتدايي را در دبستان دولتي لامرد و دوره ي راهنمايي را در مدرسه ي شهيد اندرزگو با موفقيت به پايان رساند و تا سال سوم متوسطه در دبيرستان شهيد بهشتي ادامه ي تحصيل داد بينش ديني و پيروي از مرجعيت تشيع انگيزه اي قوي براي شرکت وي در خيزش انقلابي مردم مسلمان ايران عليه نظام طاغوت بود پس از پيروزي انقلاب با عضويت در بسيج مستضعفين و انجمن اسلامي دبيرستان تمامي شور و احساس جواني خود را در خدمت انقلاب گذاشت . در زمان هجوم وحشيانه ي دشمن به مرزهاي ميهن با اولين کاروان اعزامي از شهرستان لامرد راهي جبهه شد ابتدا مدت سه ماه در ارتفاعات سومار با دشمن پيکار کرد بار ديگر به جبهه ي جنوب رفت و در اطراف شوش به دور از غوغاي دنياپرستان زيباترين شکوه مناجات را به يادگار گذاشت سرانجام در عمليات فتح المبين که در منطقه ي غرب دزفول و شوش انجام شد شرکت کرد و پس از آزادسازي بخش وسيعي از مرزهاي جنوب غرب کشور در روز دوم عمليات در تاريخ 2/1/1361 به مقام رفيع شهادت نائل آمد . روحش شاد و يادش گرامي باد .
بسم الله الرحمن الرحيم. من مرگ در راه عقيده ام را جز رستگارى نمى بينم و همزيستى با ستمكاران براى من جز ذلت و خوارى نيست (حسين بن على (ع)). در اين برهه از زمان كه انقلاب اسلامى مان مى رود تا به رهبرى اين بنيانگذار جمهورى اسلامى و اين قلب تپنده ملت به پيروزى نهايى برسد و دست تمام ابرقدرتهاى شرق و غرب از اين مملكت اسلامى كوتاه شود و به محرومان و زجركشيدگان جهان رمقى تازه بخشد تا بتوانند سرنوشتشان را خود بدست گيرند از طرف ابرقدرتها، مورد هجوم قرار گرفته و اين ابرقدرتهايى كه بطور زنجيروار دست به دست يكديگر داده و مى خواهند اين انقلاب اسلامى را كه مى رود تا به انقلاب حضرت مهدى (عج) مبدل شود به نابودى بكشند. از جمله اين ابرقدرتها، يكى آمريكاى جهانخوار و به گفته امام امت اين شيطان بزرگ است كه در رأس همه شياطين قرار گرفته و مى خواهد اين انقلاب اصيل اسلامى را به نابودى بكشد. ولى ما مى بينيم كه در هيچكدام از نقشه هاى خود نتوانسته موفق شود و هميشه تيرش به سنگ برخورد مى كرده از جمله مثالهايى كه مى توانيم ما بزنيم يكى حمله آن در طبس است كه به يارى خدا شنهاى كوير طبس، از طرف خدا مأموريت مى يابند كه هواپيماى اين ابرقلدر را به نابودى بكشند و در اينجاست كه آمريكا مأيوس و سرگردان بازمى گردد و البته قبل از اين به خيلى ديگر نقشه ها دست زده ولى مى بينيم كه باز هم تيرش به سياهى رفته و در پايان از برادران و خواهران مى خواهم كه هيچكدام به گفته فقيه عاليقدر منتظرى مرگ بر آمريكا يادتان نرود. اين جوشش خون حسين است كه در لحظه لحظه هاى زندگى من تجلى مى كند و با به اوج رسيدن اين سيل خون و شهادت دردرون من حركتى در تكامل رسانيدن معنويت و انسانيت اسلامى من آغاز مى كند و درآخر سفارش من اين است كه به مردم و ملتم تقوا و مبارزه را و به خانواده ام صبر توصيه مى كنم و از اين ملت قهرمان و مبارز مى خواهم كه اين روحانيت مبارز و متعهد را تنها نگذاشته و همواره آنها را يارى كنند و نگذارند كه دشمنان اسلام اين يارى دهندگان اسلام و قرآن را كه زمانى در سياهچالهاى رژيم طاغوتى بسر مى بردند از نظر مردم محو كنند. مصطفى صفائى فرزند غلامرضا.