کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
06:52
محمدحسین عبداله زاده

محمدحسین عبداله زاده

فرزند مرتضی

تاریخ تولد
1344/06/30
تاریخ شهادت
1365/11/08
محل شهادت
ابادان
محل تولد
فارس - استهبان - استهبان
وضعیت تأهل
مجرد
مسئولیت
رزمنده
نحوه شهادت
مفقودیت
نوع خدمت
بسیج
بسم الله الرحمن الرحيم
زندگينامه شهيد عزيز محمد حسين عبدالله زاده: حسين در سال 1344 در استهبان چشم به جهان گشود و با وجودش عطر دل انگيز بهار را در شهر پراکند کودکي مهربان ، هوشيار و با خدا بود به امام حسين (ع) علاقه ي فراوان داشت و آرزويش رفتن به کربلاي معلي بود و به مسجد و نماز اول وقت اهميت زيادي مي داد . دوران نوجواني را با خواندن زيارت عاشورا ، دعاي کميل و تلاوت قرآن مي گذراند و علاوه بر مدرسه که تحصيلاتش را تا دوم دبيرستان گذراند کمک خرج خانه بود و کار مي کرد هيچگاه چشمان پرفروغ خود را به نگاه هاي شيطاني نيالود . علاقه ي زيادي به اسلام و امام داشت و در روزهاي انقلاب و تظاهرات حضور مي يافت و ديگران را تشويق مي کرد حسين 21 سال داشت که آن زمان سخن از دفاع به ميان آمد عاشقانه لباس رزم را پوشيد و در تاريخ 12/8/1365 به سوي جبهه حق راهي شد هنگامي که مادر گفت: نرو پاسخ داد و گفت: هم اکنون اسلام به ياري ما نياز دارد بايد به کمک و ياري اسلام بشتابيم آخرين حرف خود را چنين بيان داشت که مادر به ياد دل حضرت زينب(س) باش و سپس خداحافظي کرد و به ديگر همرزمانش پيوست . حسين در جبهه آر پي جي زن بود و 86 روز مردانه در برابر دشمنان به مبارزه پرداخت . در عمليات کربلاي 5 ابتدا از ناحيه پا زخمي شد اما اين گلوله او را مصمم تر کرد تا به مبارزه ادامه دهد و چهار تانک دشمن را منهدم نمايد و در تاريخ 8/11/1365 به درجه رفيع شهادت نائل آيد پيکر پاک حسين سال ها روي خاک هاي داغ شلمچه ميهمان شقايق ها بود تا سرانجام پس از 10 سال عزم ديار کرد و در تاريخ 2/12/1375 پيکر پاک اين شهيد عزيز به خاک سپرده شد . روحش شاد و يادش گرامي باد .
بسم الله الرحمن الرحيم
وصيت نامه شهيد محمد حسين عبدالله زاده: "ولا تحسبن الذين قتلو في سبيل الله امواتاً بل احياء عند ربهم يرزقون". با سلام و درود فراوان به رهبر کبير انقلاب اسلامي . من در اين دنيا چيزي ندارم که بخواهم قسمت کنم فقط از مادر گراميم مي خواهم که در وقت هاي اضافي براي من نماز بخواند و از خدا بخواهد که مرا بيامرزد و از دوستان و رفيقان و خويشاوندان مي خواهم که امام را تنها نگذاريد و جبهه ها را خالي نگذارند . از پدر و مادر گراميم مي خواهم که من مقداري پول بدهکارم که مادرم مي داند چند تومان است آن را بپردازيد و از تمام قوم و خويشان و دوستان طلب آمرزش کنيد تا مرا ببخشند و از پدر و مادرم هم مي خواهم که مرا ببخشند . والسلام بنده ي حقير محمد حسين عبدالله زاده . مورخ 3/10/1365