بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي نامه شهيد داريوش آقاجاني ؛ شهيد بزرگوار داريوش آقاجاني يکي از ستاره هاي درخشان هشت سال دفاع مقدس بود که در سال 1342 از خانواده هاي عشايري و مذهبي شهرستان فيروز آباد درخشيدن گرفت.در سن 7ـ 8 سالگي نماز خواندن را آغاز کرد 12 ساله بود که سحرگاه بر مي خواست و روزه مي گرفت.تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را با موفقيت پشت سر نهاد در صورتي که جبهه را رها مي کرد حتماً مي توانست يکي از مهم ترين کرسي هاي دانشگاه را به خود متعلق نمايد ليکن روح بلند و ملکوتي اين عزيز لقاء حق را به دانشگاه ترجيح داد در دوران دبيرستان شهيد مصادف بود با روزهاي پيروز شدن انقلاب اسلامي که از همان ابتدا پا به پاي انقلابيون در عرصه خود را نشان داده بودند و در تظاهرات ها و سخنراني ها و مجالس شرکت مي کرد در خانواده پسري متين و با وقار بود به گونه اي که به خود اجازه نمي داد از کسي چيزي طلب کند حتي سر سفره با وضو وارد مي شد به نماز توجه خاصي داشت. در حالي که از نظر مالي کسري نداشت در زمان فراغت بنائي مي کرد و در مسجد آيت الهي به بنائي مي پرداخت و مزد نمي گرفت شهادت را بهترين نو عروس مي دانست که با کمال ميل آن را پذيرفت هرگز تن به ازدواج نداد و هميشه آن را به بعد از جنگ موکول مي کرد (اول بايد تکليف جنگ معلوم شود بعد من) با تمام اعضاي خانواده دوست بود از پدر در تمام موارد به غير از نرفتن به جبهه حرف شنوي داشت دوستان کم ولي با معرفتي داشت که اکنون هر يک جايي براي خود در دل انقلاب باز کرده اند وظيفه مقدس سربازي را زودتر از حد معمول پذيرفت و در کردستان آن را به پايان رساند مدت شش سال و نيم زحمت جبهه هاي حق را به جان خريد.چندين مرتبه مجروح شد که طي يک ماه در بيمارستان نريمان بستري بودند زياد مرخصي نمي ماندند هميشه به ياد بچه ها و خاکريز بود. در جبهه اذان گو بود بلال سياه به ؟؟؟ عشق مي ورزيد ولي عشق به مادر نيز مانع از اين نشد که عشق و علاقه واقعي خود را به معبود فراموش کند.اين عزيز والا مقام سرانجام در تاريخ سال 1365 در لشکر 33 المهدي گردان فجر شهد شيرين شهادت را نوش کرد و پيام خميني کبير را عاشقانه لبيک گفت.روحش شاد و يادش گرامي باد