بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي نامه شهيد شاهپور نيکنام : شهيد شاهپور نيکنام فرزند سردار نيکنام در سال 1350 در روستاي کوشکک بابا ميدان از توابع شهرستان رستم مصيري به دنيا آمد .دوران ابتدايي و راهنمايي و دبيرستان را در محل سکونت و بخش مصيري پشت سر گذاشت در تمام دوران تحصيلي از دانش آموزان ممتاز تر و زبده تر بود او تنها ستاره درخشان خانواده بود .پدر و مادر پيري داشت و داراي 9 خواهر بود که همه چشم انتظار او بودند و نور اميدشان فقط و فقط شهيد شاهپور بود .روزهاي پنج شنبه را مادر جهت سرکشي به خواهران و خواهرزاده هايش مي رفت و از آنها ديدار و دلجويي مي نمود در تمامي مسائل ديني ، تربيتي و ستاد تبليغات بخصوص در مساجد هميشه شرکتي فعال و بخصوص داشت هميشه بلندگوهاي مسجد را روشن مي کرد و پوسترهاي امام خميني (ره) را به در و ديوار مساجد مي چسباند .در دوران تحصيل در مسابقات قرآن شرکت مي کرد و يکبار به همين دليل چون قاري قرآن بود به زيارت امام رضا عليه السلام مشرف گرديد و لوح تقدير به ايشان تقديم گرديد . شهيد عشق علاقه خاصي به جبهه داشت چندين بار مادر شهيد حتي تا خوزستان دنبال شهيد رفت که او را برگرداند ولي شهيد با گريه مادر را سوگند به سيدالشهدا مي داد که اي مادر عزيز اگر واقعاً مرا دوست داري دنبالم نيا و بگذار مثل مابقي رزمندگان از اسلام و ناموس کشورمان دفاع کنم .شهيد در عمليات کربلاي هشت در منطقه شلمچه شرکت نمود و با همرزمانش به درجه رفيع شهادت نائل آمدند . به قول يکي از همرزمانش که براي ما خواهرزاده هايش صحبت مي کرد مي گفت عمليات والفجر هشت شروع شد همه بسيجيان براي نبرد به سمت دشمن در خط اول حمله کردند دشمن پاتک زد .شهيد بخاطر اينکه با يکي از همرزم هايش به نام شهيد عبدالصالح سادات رفيق و ياور هم ديگر بودند چون هميشه و در همه جا با هم دوست صميمي بودند عبدالصالح سادات شهيد شد . چند تن از همرزمانش مي گفتند چون قفل و زنجير بر فرمان هاي ماشين ها زده بودند عده اي در هنگام پاتک ها قفل ها را شکستند و فرار کردند . هم رزمش مي گفت هر چه داد و فرياد کردم که بيا برگرديم گفت نه من رفيقم زخمي شده بايد به کمکش بروم در همين حين بود که او مي خواست شهيد عبدالصالح را که زخمي شده بود نجات دهد که خود او را نيز گلوله باران کردند که چندين گلوله به دهان و حتي به قلبش که قرآن در جيب چپش بود اصابت کرده و به درجه رفيع شهادت نائل آمدند .تاريخ شهادت 19/1/1366 . همرزمش اين خاطره را امسال براي ما تعريف نمود که خودش هم متاسفانه بر اثر عارضه سکته قلبي دنيا را وداع گفت .اين خاطره از هم رزمش پاسدار شکرالله محمدي که براي ما تعريف کرند .روحتان شاد و راهتان پاينده و مستدام باد .انشالله که بتوانيم ادامه دهنده خون شهيدانمان باشيم و نگذاريم آرمانهايمان و خون شهدايمان پايمال شود . والسلام .
بسم الله الرحمن الرحيم
وصيت نامه شهيد شاهپور نيکنام : امام را تنها نگذاريد و قدر روحانيون را بدانيد و ولايت فقيه ،اين بازگو کنندگان اسلام را بدانيد که هر چه از اسلام داريم به خاطر وجود آنهاست .اي خانواده هاي شهدا ! به حق که چشم و چراغ اين ملتيد نگران ما نباشيد . چرا که کربلا رفتن خون مي خواهد و مبادا در مرگ عزيزانتان نااميد شويد .خواهران عزيز !حجاب را هميشه و در همه جا حفظ کنيد و زينب گونه باشيد که حجاب تو کوبنده تر از خون من است . ما همه سرباز توايم خميني گوش به فرمان توايم خميني . از طرف بسيجي شاهپور نيکنام . والسلام .