کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
09:41
سیدنعیم زاهدی

سیدنعیم زاهدی

فرزند سیدحبیب اله

تاریخ تولد
1339/01/10
تاریخ شهادت
1367/03/04
محل شهادت
شلمچه
تحصیلات
دیپلم
محل تولد
فارس - نی ریز - مشکان
وضعیت تأهل
متاهل
مسئولیت
آرپی جی زن
نحوه شهادت
مفقودیت-تفحض
نوع خدمت
بسیج
عضویت
بسیجی
بسم الله الرحمن الرحيم. اين ما تكونوا يدركم الموت و لوا كنتم فى بروج مسيده. هر كجا كه باشيد مرگ به سراغ شما مى آيد ولو اينكه در كاخهاى سخت و محكم وارد گرديد. انسان روزى متولد مى شود مدتى را در دنيا به حالت كودكى پشت سر مى گذارد و در اين زمان دنيا براى او ارزشى نداشته و فقط به اسباب بازى كه در دست دارد مى نگرد و فكر مى كند كه دنيا همين اسباب بازى است به سن جوانى مى رسد يا راه صحيح را انتخاب مى كند يا دنبال انحرافات حركت كرده و به ؟؟؟ ظاهرى لباس پوشيدن- شانه بر مو زدن و چنين چيزهايى را فكر مى كند. بعد از مدتى ازدواج كرده و به خانه و كاشانه مى نگرد و فقط به اين فكر است و گاهى ماديات را دنبال كرده و به سوى آن حركت مى كند. اما همه رفتنى مى باشد و آنچه ماندنى است رضايت خدا اخلاق حسنه و اعمال نيك كه ما فاقد آن هستيم. در اين حال بايد به اين دعاى هنگام تحويل سال بپردازيم كه: يا مقلب القلوب و الابصار يا مدبر الليل و النهار يا محول الحول و الاحوال حول حالنا الى احسن الحال. كه خدايا تو خود حال ما را تغيير ده كه فقط تو آمرزنده و بخشنده اى. اينك كه اين مرقومه را به نگارش درمى آورم شايد ديگر ملاقاتى حاصل نشود و هرچه را كه خداوند بخواهد همان مى شود. اميدوارم كه دوستان و ياران وهمه افراد روستا مرا حلال كرده و مرا ببخشند. چند كلمه با تو اى همسر گرامى! بدان و هوشيار باش كه مرگ حتمى است و هيچ كس زنده نزد خدا نمى رود. چه آنهايى كه خود را از جنگ عقب مى كشند و چه كسانى كه فكر و ذكرشان جنگ است ولى بدان كه هميشه دشمنانى براى سد راه اسلام وجود داشته و دارند و ممكن است كه زخم زبان هم بزنند ولى بشارت باد صابران را كسانى كه صبر را پيشه گيرند آمرزيده هستند. سرپرستى فرزندان را فراموش نكرده و به خوبى مادر مهربان برايشان بوده كه احساس كمبود نكنند. و تو اى مادر و برادران و خواهران مرا ببخشيد چون كه براى شما دلسوزى واقعى نبوده ام و براى من طلب آمرزش كرده و از خدا بخواهيد كه مرا جزء شهداى واقعى قرار دهد. و اما چند كلمه در مورد بدهيهاى خود براى اداى آن مى نويسم انشاءالله كه ادا نماييد. 1- در قسمت اول دو دانگ ازمنزل مسكونى را براى همسرم كه مقدار يك دانگ و نيم براى زمين ساختمان كه وجه آنرا پدرش دريافت ننموده و نيم دانگ ديگر براى مبلغ ده هزار تومان كه بابت مهريه بدهكار هستم. 2- از ارثيه پدرى هيچ چيز را نمى خواهم چون ؟؟؟ برادران و خواهران چيزى را نبرده اند. 3- مبلغ پنج هزار تومان به صالح ؟؟؟ و چهارهزار و سى صد و پنجاه تومان به عباس زينل پور مبلغ تقريبا هفت هزار و پانصدتومان به برادران و مبلغ سه هزار تومان به سيدمعصوم و هزارتومان به سيد مرتضى مبلغ پانصد تومان به غلامرضا رضايى و تعداد پانزده كيسه گچ فارس به حاج غلامرضا كاظم زاده و آنها يك كارتن كاشى سفيد به مبلغ دويست و بيست تومان برده اند و همچنين تعداد شش كيسه گچ فارس به محمدتقى نيازى و دو سيمان سفيد به محمدعلى خاموشى كه يكى از آنها را از اكبر خليقى گرفته و تحويل مى نمايند و قدار هفت متر تيرآهن نمره 16 به محمدرضا كاظم زاده بدهكار هستم و حساب دفترى صالح و اگر 45 تومان حيدر قربانى را نداده ايد فراموش نشود و در قطعه چك يكى بابت سيدجواد و يكى نيز پول دريافت نموده كه در صندوق قرض الحسنه بدهكار و سه وام يكى بنام خودم و يكى بنام خودت (آمنه) را بدهكار بوده بجز يكى از حاج شيخ مبلغ سى هزار ريال و يكى از ابراهيم عسكرزاده كه ده هزار ريال است كه دريافت نشده است و هر چقدر كه از فيشهاى دريافتى نيز رسيده باشد بايد به صندوق پرداخت شود. تعداد دو كارتن سراميك چهارگوش به آقاى سيدعبدالرسول معصومى بدهكار هستم مبلغ دويست و بيست تومان به فرزند ؟؟؟ اكبر و يك هزار و ششصد تومان به قربان ؟؟؟ و مزد سه كارگر كه ششصدو هفت تومان است به سيداحمد و دويست و بيست تومان به غلامحسين ؟؟؟ كه انشاءالله پرداخت شود. والسلام. به اميد پيروزى نهايى رزمندگان ا سلام سلامتى امام سربلندى خانواده هاى شهدا و گشايش راه كربلاى حسينى. التماس دعا سيدنعيم زاهدى 26/2/67.