زندگینامه شهید رضا محمد زاده
شهید رضا محمد زاده فرزند جمال در عصر روز 1349/5/18 در روستای امیرآباد شهرستان مرودشت دیده به جهان گشود و تا کلاس سوم ابتدایی نیز بیشتر درس نخواند و پس از آن به کار و تلاش در زمینه کشاورزی در کنار پدر و مابقی افراد خانواده خویش پرداخت او دوران ابتدایی را در مدرسه شهید علیپور سپری کرد . در زمان انقلاب وی دوران شیرین کودکی را سپری می نمود تا اینکه تصمیم به ازدواج گرفته و همسری برای خویش برگزید ولی ثمره این ازدواج هیچ فرزندی نبود ایشان دوران سربازی خویش را از سپاه اعزام شد و در مناطق شلمچه و جزیره مجنون شرکت داشت تا بالاخره در آن واقعه اصفناک 67/4/4 در جزیره مجنون با گاز سیانور مفقود گشت و به دعوت پروردگارش لبیک گفته و بالهایش را گشود و به سوی او به پرواز در آمد .
روحش شاد و یادش گرامی باد . ان شاء اله .
وصیتنامه
بسم اله الرحمن الرحیم
با توکل به خداوند متعال و با درود بر مهدی موعود (عج) و با درود بر مادرمو همسرم توبه نامه ام را به دنیا که وصیت نامه ام می باشد را خطاب به همسر ایثارگرم که وارث همه مسئولیت شهادتم در بین بستگانم می باشد می نویسم .
همسرم چند روز قبل به میدان انقلاب رفتم جایی که باید که با چه کسی می خواهم معامله و من با توجه به آنکه در ظرف چند سالی که خدایم را که رب و همه چیزم هست شناختم و در مدت شناختم جز ندامت و توبه به درگاهش و سجده کردن و درخواست استغفار چیزی نداشتم تصمیم گرفتم در این میدان در این عرصه تجارتم را سودمندترین تجارت قرار دهم و به خاطر همین در بین هر چه داشتم همسرم و فرزندانم و مادرم و برادرانم و اموالم و دنیای پشت سرم آن چیز را که نداشتم انتخاب کردم چرا که برای یافتن از خانه ام به سوی نور جبهه هجرت کردم و اکنون در ازای لقای یار جانم را می دهم که البته آن هم متعلق به یار است و امانت است در پیش من چون وعده الهی حق است که هر کس به جان و مال با خداوند تبارک و تعالی معامله کند خدا نیز وعده بهشت را به او می دهد / همسرم من خیلی به امام عزیز رهبرم خمینی بت شکن بدهکارم سفارش او را خیلی به تو می کنم . امام هدیه الی به مردم ماست و خیلی سفارش ااو را می کنم باور کن نمی توانم رسا و کامل ولی هر چه از عظمتروحی آن پیر جماران که پدر واقعی خود او را می دانم بگویم که گفته ام سفارش انقلاب را هم خیلی می کنم آخر می دانی این انقلاب را باید آنقدر نگهداری کنیم تا به صاحب اصلی اش مهدی جان بدهیم . این باید همین طور دست نخورده و کامل تحویل آقا بشود .
راجع به حجابت که پیام خون شهیدان است بسیار می گویم چون مشت گره کرده تو و حجاب سیاهت آنقدر برای دشمن خطرناک و کشنده است که پیش از خون شهدا برایش مرگ محتوم را می آورد بنده کوچکتر از آن هستم که بخواهم پیام بدهم ولی آخرین پیامم به همه واجب امام است من عاشق خدا هستم نکند با تنها گذاشتن امام لگدمال کنید خون همه شهدا را و خدا را برنجانید باور کنید بچه های جبهه همه وقتی که می خواهند آقا را دعا کنند گریه می کنند و با گریه می گویند خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی (عج) خمینی را نگهدار و از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر افزای . اگر خواهید ادامه راه شهدا را بدهید اگر می خواهید رزمندگان را خشنود کنید امام را کاملاً حمایت کنید و امام را تنها نگذارید .
خداوند به شما توفیق بدهد و هیچ کس جز خودت دخالت در زندگی من ندارد به جز به اجازه ی شما باشد فقط برادرانم هر کدامش را خودت قیام کرد .