کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
04:07
محمدابراهیم محمدی زاده

محمدابراهیم محمدی زاده

فرزند علی

تاریخ تولد
1346/02/18
تاریخ شهادت
1364/11/22
محل شهادت
فاو عراق
محل تولد
فارس - مرودشت - مرودشت
وضعیت تأهل
مجرد
مسئولیت
خط شکن-غواص
نحوه شهادت
گلوله
نوع خدمت
بسیج
عضویت
بسیجی
بسم الله الرحمن الرحيم
شهيد محمد ابراهيم محمدي زاده در 18 ارديبهشت 43 در خانواده اي مذهبي در مرودشت ديده به جهان گشود . از همان اوان کودکي به جلسات مذهبي قرائت قرآن و روضه امام حسين (ع) عشق مي ورزيد و فعالانه شرکت مي جست . با ورود به سن شش سالگي دوران ابتدايي تحصيلات خود را در دبستان طلوع آزادي آغاز نمود . پس از فراغت از دوران ابتدايي جهت ادامه تحصيل وارد مدرسه راهنمايي حافظ شد با اتمام اين دوره چون علاقه زيادي به کارهاي فني و برق داشت راهي هنرستان فني ولي عصر گرديد. با آن که محل هنرستان تا منزل فاصله زيادي داشت و هر روز مي بايست اين مسير را چهار مرتبه طي کند ولي سر از پا نمي شناخت و چنان با اشتياق درس مي خواند که در بين اعضاي خانواده نمونه نداشت . با ورود به هنرستان و آغز دوره بلوغ عشق به جبهه بيشتر از پيش در او پديدار گشت و صميم به رفتن گرفت . ولي چون 14 سال بيشتر نداشت موفق به اعزام نگرديده و از آن جا که رضاي معبود را با حضور مدام در صحنه هاي انقلاب مي ديد ب عضويت گروه مقاومت شهيد چمران در آمد و ا وجود درس زياد و کاري با پدر در امور روزمره اکثر شب ها را در پايگاه گروه مسجد امام حسن مجتبي را درباره خود سازي نصب العين خود قرار داده و جرا مي نمود ولي به گفته خودش شوق ديدار حق لحظه اي را آزاد نمي گذاشت وجود تشنه او با اين ها سيراب نمي گرديد . در تاريخ 14 تيرماه 1362 جهت اعزام به جبه اعلام آمادگي کرده چون در سال دوم هنرستان بود تصميم گرفت به عنوان نيروي تخصص به کارواني جهت بازسازي آبادان در حرکت است بپيوند. در خدمتش در جهاد بازسازي با آن که هواي منطقه بسيار گرم بود و ه عنوان برق کار اعزام شده بود ولي چون رضاي حق را خدمت در منطقه جنگي مي ديد هر کار که مسئولين مي گفتند از کارهاي ساختماني گرفته تا جمع آوري سنگرهاي قبلي جبهه آبادان با جان و ل انجام مي داد . بعد از اتمام اين دوره به مردشت بازگشت و خود را براي سال تحصيلي جديد آماده نمود . در اسفند ماه 1362 که طرح لبيک يا امام از طرف مسئولين عنوان شد . به عضويت طرح در آمد و در تقسيمات طرح لبيک به کردستان رفت تا اين سخن شهيد آيت الله دستغيب را که فرمود : در زير آسمان کبود هيچ خدمتي بالاتر از خدمت در کردستان نيست . جامه عمل بپوساند ولي در آن جا نيز گم گشته خود را پيدا نکرد بعد از پايان ماموريت جهت ادامه تحصيل به مردوشت مراجعت نمود . با آغاز سال 1363 سال آخر هنرستان را شروع و با جديت تمام مشغول خواندن دروس شده در خرداد ماه 1364 موفق به اخذ ديپلم در رشته برق گرديد و بعد از آن در امتحانات گزينش دانشجو و تربيت معلم شرکت کرد که در هر دو موفق بود . چون نتايج دانش سرا زودتر از نتايج گزينش دانشجو اعلام شد وارد دانش سراي راهنمايي شهيد رجايي شيراز گرديد بيش از يک هفته نگذشته بود که نتايج دانشگاه اعلام و اسم وي در رديف قبول شدگان بود . با توجه به اين مسئله که بتواند در رشته انتخابي خود مدارج بالاتري را طي نمايد از دانش سرا استعفاء داد . هم زمان با ثبت نام در دانشگاه حرکت عظيم کاروان هاي کربلا به سوي جبهه آغاز شد وي که سر پا عاشق لقاء الله بود . سنگرهاي نبرد را بر سنگر علم و دانش ترجيح داد و در دانشگاه عشق ثبت نام نمود و با ايثار و ايمان کامل به ديگر برادران رزمنده در گردان امام مهدي (عج) پيوست . آموزش هاي تخصصي را در تهران و اطراف جبهه هاي نبرد با موفقيت پشت سر گذاشت و آماده شب موعود گرديد . انتظار به پايان آمد و عمليات مقدس الفجر 8 با رمز يا زهرا در شب 21/11/64 آغاز شد . به گفته همراهان وي ابراهيم از اولين افراد گردان بود که با نيروهاي بعثي در گير و همان طور که خود خواسته بود ره هفتاد ساله را يک شبه پيمود و آرزويش که همان شوق ديدار دوست بود بر آورده و به يدار حق نائل آمد و در وانشگاه حسين (ع) فارغ التحصيل گرديد . يادش گرامي و راهش پر رهرو باد .
بسم الله الرحمن الرحيم. آنان كه ره دوست گزيدند همه در كوى شهادت آرميدند همه. الذين قالوا لاخوانهم و فعدولوا طاعونا ما قتلوا قل فادروا عن انفسكم الموت ان كنتم صادقين و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون. (169 و 168 آل عمران). آن كسانى كه گفتند اگر خويشان و برادران ما نيز سخنان ما را شنيده و به جنگ نرفته بودند كشته نمى شدند اى پيغمبر (ص) كه چنين مردم منافق بگو بس شما كه براى حفظ حيات ديگران چاره توانيد كرد. مرگ را از جان خود دور كنيد اگر راست مى گوييد. البته نپنداريد كه شهيدان راه خدا مرده اند بلكه زنده به حيات ابدى شده اند و نزد خدا متنعم خواهند بود. سپاس معبود عظيم الشأن را كه نام خود را شهيد نهاد و خودش را خونبهاى شهيد دانست. سلام بر محمد (ص) كه پيام خدا را بر امت رساند و باعث ترويج دين خدا شد. سلام بر ائمه معصومين كه با خون خود باعث حفظ دين خدا شدند. سلام بر خمينى كه اسلام را در دلها زنده كرد. سلام بر امت خمينى كه به حق پشتيبان دين خدا هستند. خداوندا حال كه با نام تو و ياد تو براى تو در راه تو قدم برداشتم اميد كمك دارم. اميد عفو دارم و شوق ديدار تو را دارم، خدايا مى شود كه من ره هفتاد ساله را يكشبه بپيمايم و به ديدار تو نائل آيم، خدايا يك لحظه شوق ديدارت مرا آزاد نمى گذارد، پس به خون شهيدان راهت قسمت مى دهم كه رويت را به اين بنده گنهكار كنى و از خطاهايش چشم بپوشى و يك لحظه او را از مسيرت خارج نكنى و آرزويش را كه همان شوق ديدارت است برآورده سازى در آخر هم چندين جمله به دوستان و آشنايان و خانواده عرض مى كنم. اميدوارم كه همه شما خطاهاى اين بنده حقير را ببخشيد از بچه هاى گروه مقاومت مى خواهم كه همواره از حسين زمان، خمينى بت شكن پيروى كرده و محكم سنگرهاى گروه را حفظ كنيد. باشد تا رويتان به ديدار دوست منور گردد. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته. 12/9/64. محمدابراهيم محمدى زاده.