بسم الله الرحمن الرحيم
زندگينامه شهيد عزيز اميري : شهيد امير عزيزي در تاريخ 1/12/1342 در خانواده اي مذهبي ديده به جهان گشود وي دوران طفوليت را در آغوش پر مهر و محبت پدر و مادر خود سپري کرد تا اين که در سال تحصيلي 1349- 1350 وارد دوران دبستان دولت اسلامي در شهر شيراز شد . شهيد عزيز اميري ساير پايه هاي تحصيلي را يکي پس از ديگري به نمره هاي نسبتاً خوب پشت سر گذاشت و موفق به انتخاب کليه رشته هاي تحصيلي در مقطع متوسطه شد از آن جا که ايام مصادف با مبارزات مردم ايران عليه رژيم ستم شاهي بود و شهيد والامقام علاقه زيادي به رهبر کبير انقلاب اسلامي امام راحل (ع) و روحانيت معظم داشتند براي ادامه تحصيل وارد حوزه علميه آيت الله شهيد دستغيب شدند و به مدت يک سال و نيم به تحصيل علوم ديني مشغول شدند . شهيد عزيز در اين ايام که مصادف با جنگ تحميلي بود وارد ارتش 20 ميليوني وقت (بسيج) شدند و پس از طي دوره آموزش نظامي و عقيدتي جذب سپاه پاسداران شد و متعاقب آن عازم جبهه جنگ شدند و پس از مجروحيت به پشت جبهه بازگشتند پس از چندي از آن جا که سپاه مجوز اعزام به جبهه را به ايشان نداد از سپاه استعفاء دادند و به صورت بسيجي عازم جبهه شدند . در غياب ايشان سپاه شيراز موضوع را پي گيري و پس از اطمينان از رضايت پدر و مادر مبني بر جبهه رفتن ايشان از شهيد والامقام دعوت به عمل مي آورند که مجدداً وارد سپاه و از آن طريق عازم جبهه هاي جنگ نبرد حق عليه باطل گردند تا اين که در سال 1364 فيض عظماي شهادت نائل مي گردند . روحش شاد و يادش گرامي باد .
بسم الله الرحمن الرحيم
«من المؤمنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا»(احزاب 23)
با سلام به پيشگاه باعظمت حجةابن الحسن و بادرود به امام امت بتشكن زمان، پير جماران و با سلام به خانوادههاى شهداء و با سلام به پدر و مادرم. امروز كه اين چند جمله را به عنوان وصيتنامه مىنويسم اول ماه محرم است. ماه قيام عليه ظلم و كفر، ماه شهادت و ماه حسينابن على(ع). و حال ياران امام خمينى چون اصحاب امام حسين(ع) گرد شمع وجود رهبرى جمع شدند و به پيروى از سرور شهيدان با يزيديان زمان در حال جنگند و الحمدلله من نيز از اوايل اين نبرد افتخار شركت در اين راه داشتهام ولى تابحال لياقت شهادت در راه خدا نداشتم و طبق آيه فوق منتظر ماندم. و حال چند كلامى با شما حرف دارم. برادرانم، بدانيد كه ننگ است در رختخواب ذلت مرد و لبيك گوييد به نداى هل من ناصر ينصرنى سالار شهيدان و به جبههها روى آوريد و بدانيد كه نصرت و پيروزى خدا نزديك است.
خواهرانم متوجه باشيد كه حجاب شما از خون شهيد براى حفظ اسلام موثرتر است. پس حجابتان را حفظ كنيد، خواهران و برادران نماز را به جماعت بخوانيد و تقوا پيشه كنيد. دعا و قرآن را زياد بخوانيد كه دعا سدى است محكم بين انسان و شياطين. برادرم، خواهرم، بدان كه تو براى آخرت آفريده شدهاى نه براى دنيا. براى زندگى ابدى، نه براى زندگى موقت و بايد هر انسانى هجرت كند از اين دنياى فانى. پس بترس از اينكه مرگ تو را دريابد و در حال گناه باشى.
اى پدر و مادرم از شما عاجزانه طلب بخشش مىكنم و از شما مىخواهم كه در شهادتم گريه و زارى نكنيد و بر على(ع) كه اول مظلوم عالم است و بر حسينابن على(ع) اشك بريزيد كه مظلومانه شهيد شد. و از همه كسانى كه به نحوى با من سروكار داشتهاند مىخواهم كه مرا عفو كنند و از خدا برايم طب مغفرت كنند. علاقه من به شهادت مانند تشنهاى است كه به آب برسد و با آنكه پس از جستجوى زيادى كه كردهام اگر گمشدهام را بيابم مرگ سرخ را در آغوش خواهم كشيد و تنها اميد شهادت مايه آرامش خاطر من است.
والسلام على من اتبع الهدى- عزيز اميرى- اول محرم 1362