بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي نامه شهيد احد اورنگي : شهيد احد اورنگي فرزند محمد حسين در بيست و سوم شهريور ماه سال 1347 در روستاي زنگي آباد مرودشت در خانواده اي پر جمعيت اما با ايمان و اعتقاد بالا متولد گرديد . پدرش به شغل کشاورزي اشتغال داشت و با زحمت فراوان خانواده را تأمين و امرار معاش مي کرد شهيد دوران کودکي را سپري و در سن هفت سالگي به مدرسه رفت . دوران ابتدايي را در مدرسه اوحدي با موفقيت پشت سر گذاشت و دوران راهنمايي را نيز در مدرسه شهيد مصطفي خميني مرودشت درس خواند او يکي از بسيجيان فعال بود و پس از پايان دوره راهنمايي به جهت نياز خانواده به مسائل مالي او نيز تراکتوري تهيه کرد و به کار مشغول شد تا در کنار پدر در تأمين هزينه زندگي سهيم باشد . روحش شاد و راهش پر رهرو باد .
بسم الله الرحمن الرحيم
گوشه اي از وصيت نامه شهيد احد اورنگي : بايد بگويم که هرگز خود را لايق همه لطف و مرحمت خداي عزوجل ندانسته و نمي دانم چه بسيار خطاها که پوشيده داشت ، و هر چه بسيار گناهاني که در نظر مردمان نيک جلوه و چه بسيار تعريف و تمجيدي که خود مي دانم . من اهل آن نبوده و نيستم برادرها همواره فعاليت کنيد و به مصداق آيه شريفه ي " يجاهدون في سبيل الله و لا يخافون يوم دائم " . در راه جهاد کنيد از ملامت گران هراسي به دل راه ندهيد از چيزي نهراسيد هر چند از افراد نادان شما را سرزنش کنند . تقاضا دارم با يکديگر برادرانه رفتار کنيد و به معناي واقعي کلمه با هم دوست باشيد و سخنان امام بايد براي شما دستور و سر لوحه ي زندگي باشد . دستورات 14 گانه امام جهت خود سازي را مد نظر داشته باشيد و تقوي را نصب العين خود قرار دهيد . خداوند کريم فرموده است " و من يتق الله يجعل له مخرجا" و کسي که تقوي پيشه کند براي او راه خروج از مشکلات و سختي ها را قرار دهيم در مقابله با دشمنان و مشکلات صابر باشيد ، امروز شما اميد اسلام هستيد و ابياتي از شهيد را براي شما مي نويسم . بار الهي من نمي خواهم که در بستر بميرم ، ياريم کن تا به راحت در دل سنگر بميرم . دوست دارم در ميان ارتش و خون و گلوله ، دور از کاشانه خواهر و مادر بميرم . دوست دارم خاک ايران را ز دشمن پاک سازم ، در ره دين و اين ميهن (کشور) بميرم . والسلام .