بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي نامه شهيد رضا بلاغي : بسم رب الشهداء و الصديقين به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و در هم کوبنده مستکبران با توکل به خداوند و بااستعانت از او ياد و خاطره شهيدي را به صفحه دفتر مي نگارم که بر شرح ذيل مي شمارم گر چه از خصوصيات جزئي و کلي آن بزرگوار بنده و امثال بنده عاجزند بدون شک قلم فرسايي کساني جون ما هيچ گاه نخواهد توانست آن دين عظيمي را که آن سرخ جا مکان ديار سبز برگردن يکايک ما دارند ادا کند شهيد رضا بلاغي اينالو در روز هفتم ارديبهشت ماه سال يک هزار و سيصد و چهل در روستاي کبک آباد در خانواده اي مذهبي چشم به جهان گشود پدر آن شهيد بزرگوار نجاتعلي بود شهيد رضا فرزند پنجم خانواده بود و در همان ابتداي کودکي با محروميت هاي مادي و اجتماعي دست به گريبان بود تا جايي که فقر مادي خانواده باعث شد از نعمت سواد محروم بمانند و براي تهيه معاش زندگي و کمک به خانواده مجبور به کار گرديد دوران کودکي را بدين منوال سپري نمود و در دوران نوجواني به کار در کوره آجر پزي مشغول شد شهيد بزگروار در راهپيمائي هاي زمان انقلاب حضور داشت و در همان سالهاي انقلاب به هرماه خانواده به روستاي قاسم آباد سفلي عزيمت کردند و همچنان به فعاليت هاي مذهبي و انقلابي خود ادامه مي داد و در سال يک هزار و سيصد و شصت به اجراي سنت رسول اکرم صلي الله عليها گرفت و متاهل گرديد در حالي که صاحب يک اولا دختر شده بود در تاريخ 15/3/1363 به نداي رهبر لبيک گفت و به خدمت مقدس سربازي شتافت دوران آموزشي را در پادگان آموزش جهرم سپري نمود و در تايخ 20/3/1363 جهت ياري سلحشوران اسلام و نبرد با صداميان کافر به جبهه هاي نبرد عليه باطل شتافت آن شهيد بزرگوار قبل از شهادت با ترکش خمپاره زخمي شده بود و بعد از بهبودي دوباره راهي جنگ عليه دشمن شد تا اينکه در روز هفتم فروردين ماه 1364 در جبهه دهلران مظلومانه به ديدار معبود شتافت و به لقاء الله پيوست آن شهيد بزرگوار از نظر اخلاقي مرد بسيار خوش رو ، خوش برخورد و خوش اخلاق بود کههميشه لبخند بر لب داشت از نظر اقتصادي بسيار فعال و پر کار بود از نظر اجتماعي مردي بود پر جاذبه به طوري که با کساني که از نظر سن و سال از او کوچکتر بودند احترام مي گذاشت و با آنها صميمي بود و معتقد بود که اخلاق حسنه در کوچکترها بيشتر اثر مي گذارد .روحش شاد و يادش گرامي باد . والسلام