کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
06:14
محمدرضا فولادچنگ

محمدرضا فولادچنگ

فرزند قنبر

تاریخ تولد
1343/04/19
تاریخ شهادت
1365/10/30
محل شهادت
شلمچه
محل تولد
فارس - فسا - زاهد شهر
وضعیت تأهل
مجرد
مسئولیت
رزمنده
نحوه شهادت
ترکش
نوع خدمت
بسیج
عضویت
بسیجی
بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي نامه شهيد محمد رضا فولاد چنگ
شهيد فولاد چنگ در تاريخ 19 تير ماه سال 1343 در زاهد شهر شهرستان فسا در خانواده اي متدين و مذهبي متولد شد و به برکت نام مبارک پيامبر اکرم (ص) نام محمد رضا را بر او نهادند . دوران تحصيلات ابتدايي و راهنمايي و متوسطه را در زاهد شهر گذراند سپس به خدمت مقدس سربازي اعزام و بعد از سه ماه خدمت در کنکور تربيت معلم پذيرفته شد و پس از فراغت از تحصيل در مرکز مذکور در واحد امور تربيتي اداره آموزش و پرورش منطقه شبيکوه مشغول به کار شد و همزمان در روستا و امداد و پشتيباني مناطق جنگي و هلال احمر همکاري داشت. با شروع جنگ تحميلي بارها به جبهه اعزام شد . در عمليات شبان از ناحيه دست مجروح و پس از مدت کوتاهي معالجه در عمليات رمضان نيز شرکت و از ناحيه سر مجروح گرديد . در عمليات کربلاي 4 به مدت چند روز مفقود شد و نام ايشان در ليست شهداي اين عمليات قرار گرفت اما پس از مدتي بدن نيمه جان ايشان را در مرداب يافتند و مدت کوتاهي براي استراحت و بهبودي به منزل بازگشت . سرانجام براي شرکت در عمليات کربلاي 5 عازم جبهه شد و در تاريخ 30/10/1365 در منطقه شلمچه روح ملکوتيش از قفس تن رها و به راه حق و حقيقت ملحق گشت.
بسمه تعالي
وصيت نامه عبد ذليل خداوند کريم محمدرضا فولاد چنگ ،
" اشهد ان لا اله الا اله وحده لا شريک له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله و ان علي امير المومنين و اولاده المعصومين ائمه الهدي الابرار . يا رب ز کرم بر من درويش نگر ، بر من منگر بر کرم خويش نگر ، هر چند نيم لايق بخشايش تو ، بر حال من خسته دلريش نگر ، خدايا مرا ايمان به فضل و عفوتست و اگر مرا از درگاه خويش براني پس به چه کسي رو آوردم ، خداي هر گاه به عمل خويش مرا نگرم به عفو و بخشايش تو سخت اميدوار مي گردم ، خدايا من عصيان به تو کردم ولي تو از من بگذر ، با وجودي که به من مهلت توبه و انابه داده بودي غفلت کردم پس اي کريم به غفلت خويش سرزنش و توبيخ مفرما ، خدايا دنيا و حب آن مرا شيفته خود نموده است ، قصد دارد که مرا دلبسته خويش نمايد تا انعام اخروي تو را هرگز نبين .خداي مرا هدايت کن تا بتوانم به حب دنيا پشت پا بزنم و آنچه که صلاح توست آن را جويم خدايا تو را به دانائيت قسم مي دهم مرا به راهي که خود راهنمائي بفرما چون تو خير و صلاح ما را بهتر از خود مي داني ، خدايا خطاها لباس ذلت به تن پوشانده اند ، گناهان بزرگ قلبم را مي رانده اند ، جز تو کسي بخشاينده اين گناهان نيست ." فان طردتني من بابک فبمن الوذ ، اين سترک القيبيح ، اين عفوک الجميل" ، کجاست عفو ، زيباي تو و کجاست پوشش تو بر گناهان من ، مرا درياب اي بخشاينده و اي کريم . خدايا به کرمت و به ستارالعيوبيت اميدوارم همچنان که در اين دنيا پشت گناهان بزرگم را که حتي گفتن آن ، گناه است بر ديگران پوشانيد ، روز محشر نيز در بين ديگران بپوشاني . " يا ستار العيوب ، يا ستار العيوب " خدايا اينجا دنيائي ديگر است دنيائي فارغ از هر گونه زشتي و پليدي ، اينجا جائيست که خدا سفره رحمت بي پايان خود را پهن کرده ، اگر خارج از جبهه خداوند در ماه رمضان ضيافت مي کند اينجا هر روز همه در ضيافت او هستند و حسرت همه در اين است که چرا تا حالا خود را از اين منبع فياض محروم کرده بودند . چرا تا به حال غفلت کرده بودند ، چرا تا به حال خداي خود را که اين همه به آنها لطف کرده بودن شناخته بودند اکنون با کوله باري از گناهان و خطاها و غفلت ها آن هم در هنگامي که اوقات بسياري از عمر سپري شده و ديگر فرصت چنداني براي جبران مافات باقي نمانده .تازه ذره اي از لذت بندگي او را چشيده ام و با نسيمي از درياي رحمت او آشنا شده ام اينجا عاشقان راه خدا با نگراني از کرده هاي پيشين خود و با شرمساري از غفلت هاي خود اميدشان را به اين سفره پر فيض خدا بسته اند و نهايت آرزويشان اين است که از اين ضيافت الهي بهره اي هم نصيب آنان شود و به راستي چقدر مايه تاسف و حسرت است اگر انسان نتواند از اين خون الهي بهره جويد و خيلي دورند از حقيقت آنان که براي فرار از مرگ و ؟؟؟ بهروري بيشتر از حيات فاتي دنيا به رحمت خدا پشت مي کنند .اکنون در خدمت رزمندگان عزيز از اين نعمت خدادادي استفاده مي برم اگر در اين راه شهادت که از نعمتهاي اولياء خاص خداست نصيب بنده حقير و ذليل خداوند گرديد بازماندگان خويش را توصيه به صبر و استقامت در برابر اين امر مي نمايم .حقير با آگاهي به اين مطلب که : اين جنگ ، جنگ حق عليه باطل است و شرکت در آن به فرموده حضرت امام امت از اهم واجبات است به جبهه آمدم و همه مسلمين را وصيت به تبعيت از اين امام عزيز مي نايم .امامي که در اين عصر تاريکي ها و شقاوتها جودش نعمت عظيمي بود که از جانب خدا به تمام مستضعفين داده شده است او حجت خدا بر مردم است او مصداق ، العلما ورثه الانبياء است و لذا کليد هدايت در دست اوست هر که بر او پشت کند و بر اوامر او گردن ننهاد خود را هلاک کرده است .سخني چند نيز با پدر و مادرم ، برادران و خواهرانم اميدوارم که به بزرگي خودتان آن همه ايجاد مزاحمت ها و بي ادبي ها که از طرف من نسبت به شما مخصوصا مادر عزيزم صورت گرفت بر من ببخشائيد .پدر و مادر عزيزم : خاضعانه از شما مي خواهم که بدي ها و بي ادبي هايم را بر من ببخشيد و آن همه زحمت ها که نسبت به بزرگ کردن و تربيت کردنم تحمل نموديد بر من حلال نمائيد از شما مي خواهم که برايم دعا کنيد تا بنده حقير نيز در خيل شهيدان قرار گيرم .خدا را در همه حال در نظر داشته باشيد و لحظه اي از ياد او غافل مگرديد که رمز پيروزي ما در توکل بر خداست .از خدا بخواهيد اين قرباني را از شما قبول کند و به عنوان پدر و مادري که فرزند خود را در راه اسلام عزيز هديه کرده اند .الگو و نمونه براي ديگران باشيد در پايان از همه کساني که بر من حقي دارند حليت مي طلبم ، اميد است که ان شاء الله مرا ببخشائيد و از شما مردم عزيز مي خواهم که سعي کنيد بيش از پيش وحدت و انسجام خود را حفظ کنيد و هرگز اما مرا تنها نگذاريد و از دستاوردهاي انقلاب که ثمره خون شهيدان است نگهداري کنيد و اما مطلبي در مورد وضع خود با خانواده خودم . پدر و مادر ، برادران و خواهرانم از شما پدر و مادر عزيزم مي خواهم که اگر از مال دنيا چيزي دارم پس از خرج کفن و دفن برايم روزه و نماز قضا شده بخريد .سلام مرا به تمام قومانو خويشان برسانيد و از آنها برايم حلال بودي بطلبيد . به اميد پيروزي که پرچم لا اله الا الله در سراسر جهان بر افروشته گردد . التماس دعا عبد ذليل خدا، محمد رضا فولاد چنگ در مورخه 1/10/1365