بسم اله الرحمن الرحيم
زندگي نامه شهيد مسلم (محسن) اثني عشري ؛ برادر شهيد محسن اثني عشري در سال 1340 در يک خانواده متوسط مذهبي چشم به جهان گشود .او از همان اوان کودکي با سختي ها و مشکلات زندگي مواجه بود زيرا از بيماري هايي چندين بار به آنها مبتلا شده بود جان سالم به در برد تا اينکه در سن 6 سالگي جهت فرا گرفتن علم راهي دبستان شد ، دوران ابتدائي را با موفقيت کامل در دبستان مجتهد به پايان رسانيد .برادر شهيد مسلم اثني عشري در سن 6 سالگي نماز خواندن را کامل ياد گرفت و از همان کودکي به مسجد امام خميني که در نزديکي منزلشان بود مي رفت و در نماز جماعت شرکت مي نمود و در پاي منبر روحانيون مي نشست و از آنان مباني اسلام را مي آموخت . پس از پايان دوران ابتدائي وارد محيط جديدي از مدرسه يعني دوره راهنمائي شد و در اين دوره از تحصيل با دوستان جديدي آشنا شد .اخلاق و روحيه او طوري بود که خيلي زود افراد رابه طرف خود جذب مي کرد و نسبت به تمامي دوستان با کمال مهرباني و عطوفت رفتار مي نمود و به همين دليل بود که داراي دوستان زيادي بود برادرمان مسلم دوره راهنمائي را با موفقيت در مدرسه راهنمائي شهيد شيخيان به پايان رسانيد .در دبيرستان ابوالاسحاق به تحصيلات خود ادامه داد . در تابستانها که تعطيل بود هموراه کار مي کرد .او علاقه زيادي به مطالعه داشت به طوري که پس از پايان رساندن مطالعه کتابهاي محمود حکيمي و ديگر نويسندگان شروع به خواندن کتابهاي استاد مطهري دو دکتر شريعتي نمود . در اين برهه از زمان بود که انقلاب اسلاميمان به رهبري امام خميني بت شکن ره شروع شد . او همراه با ديگر دوستان در پيشبرد انقلاب کوشا بود و همواره در جسلات مذهبي و کوهنوردي که از طرف دوستانش تربيت داده مي شد شرکت داشت و در پخش اعلاميه هاي امام سعي فراوان مي نمود در دوران حکومت نظامي روزهاي پنج شنبه و جمعه براي سخنراني شهيد راه محراب آيت اله دستغيب با دوستانش به شيراز مي رفتند . در يکي از اين مسافرتها بود که به وسيله عمال ساواک که در ماشين او سوار شده بودن که آن مزدور خائن از امام بدگوئي مي کند و برادر محسن و دوستانش با او به مخالفت مي پردازند و با جمله اي که شهيد مي فرمايد : ما منتظر هستيم که امام خميني به ايران بيايند و اسلحه به دست بر عليه حکومت پهلوي قيام کنيم . دستگير و به مدت دو ماه تمام در زندان کازرون و يک ماه در عادل آباد شيراز به سر مي برد و پس از سه ماه از زندان آزاد مي شود و با وجود اينکه تحت مراقبت ساواک بود ولي به فعاليتش ادامه مي دهد تا اينکه انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني ره پيروز مي شود و برادر شهيدمان دست از فعاليتش بر نداشت و همچنان به پاسداري از انقلاب اسلامي پرداخت ، شبها در خيابان نگهباني مي داد و در کميته نيز فعاليت داشت .يکي از خصوصيات برادر شهيدمان اين بود که هيچ گاه تحت تاثير گروهکهاي انحرافي قرار نگرفت و همواره در خط امام و گوش به فرمان ايشان با اين ملحدين به مبارزه مي پرداخت .شهيد هميشه کمتر حرف مي زد بيشتر به عمل مي پرداخت و کارهاي شخصي خويش را خود انجام مي داد و به کسي محول نمي کرد و براي دوستانش ارزش و احترام خاصي قائل بود با تشکيل بسيج سپاه ، در بسيج ثبت نام کرد و آموزش هاي لازم را فرا گرفت و از نظر رزمي آمادگي کامل پيدا کرد . او به علت علاقه شديد به ستادهاي مقاومت وارد ستاد مقاومت مسجد امام خميني و مسجد حاج طالب شد و فعاليتش را ادامه داد و اين خود باعث پيوند دوستي و وحدت بيشتر افراد اين دو ستاد شد در جريان انتخاب رياست جمهوري شهيد رجائي و خامنه اي فعاليت زيادي داشت و با ديگر دستانش بر در و ديوار شهر جاده ها شعار مي نوشتند .با شروع جنگ تحميلي به دستور امام خويش لبيک گفت و با شور و شوق فراوان مدرسه را ترک گفته و راهي جبهه هاي جنگ آبادان شد مدت چهار ماه در جبهه آبادان در آن گرماي طاقت فرسا با صداميان کافر جنگيد و در پس گرفتن ميدان تير آبادان و ايستگاه 7 در حمله شرکت نمود و زخمي شد و چند روزي در بيمارستان بستري شد و سپس به کازرون آمد در مدتي که در کازرون بود همواره با کميته امداد امام و بسيج سپاه به ماموريت در جبهه مي رفت و نيرو و مواد غذائي و مهمات به جبهه مي برد تا اينکه در تاريخ 4/10/1360 عازم جبهه هاي شوش شد در عمليات پيروزمندانه فتح المبين شرکت کرد و در تاريخ 2/1/1361 به درجه رفيع شهادت نائل گرديد . روحش شاد و راهش پر رهرو باد . والسلام
بسم الله الرحمن الرحيم
فرازي از وصيت نامه شهيد : مردم قدر انقلاب و رهبر عزيزمان را بدانيد و بدانيد که اين انقلاب به خودي خود به وجود نيامده بلکه با رنج و مشقت و با ريختن خون هاي فراوان به دست آمده پس در راه حفظ آن بکوشيد . من به خواهرانم و همه خواهران ديني ام سفارش مي کنم که حجابشان را رعايت کنند . نگذاريد که از شما سوء استفاده شود .اگر ما مي جنگيم به خاطر چند وجب خاکي نيست که به دست دشمن افتاده است بلکه اول فرمان رهبر و حفظ ناموس و بعد دفاع از ميهن اسلاميمان است .برادران و خواهران هميشه با روحانيت باشيد و از آنها پشتيباني کنيد و دشمن آنان را خوار و ذليل کنيد . والسلام