بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي نامه شهيد کاظم چراغي دوان ؛ شهيد کاظم چراغي دوان در تاريخ اول شهريور ماه سال هزار و سيصد و چهل و چهار درخانواده اي متوسط در کوي گنبد شهرستان کازرون متولد شد پس از طي دوران طفوليت پا به مدرسه نهاد دوران کودکي را در دبستان ابن سينا پسري کرد همزمان در تعطيلات و تابستانها همراه با برادر بزرگش به کار بنائي مي پرداخت هيچ زمان و در هيچ جا بيکار نمي ماند علاقه زيادي به کوهنوردي و کوهپيمائي داشت اوقات بيکاري را با دوستان همچون شهيد محمد باقر دلپسند و جعفر زالي و سعيد رزاز زاده به کوه مي رفتند در پايگاه مقاومت و مساجد فعاليت چشمگيري داشت قبل از پيروزي انقلاب در راهپيمائي ها شرکت مي کرد بچه هاي هم سن و سال خود را به خانه دعوت مي کرد و به آنها نماز ياد مي داد او بسيار خوش اخلاق و خوش برخورد بود و با فروتني به همه سلام مي کرد هميشه پيش سلام بود اخلاق او زبانزد عام و خاص بود مخفيانه به فقرا و يتيمان کمک مي کرد او هميشه نماز شب مي خواند و به قرآن خواندن و عزاداري حضرت ابا عبدالله علاقه خالصانه اي نشان مي داد او هميشه به ياد خدا بود و سادگي را پيش مي گرفت در سال 1361 به مرکز آموزش شهيد دستغيب به مدت يک ماه آموزش نظامي ديد در تاريخ 1361 به جبهه اعزام شد او باز هم در جبهه فعاليت فرهنگي خود را از طريق نامه ادامه مي داد و خانواده و دوستان را نصيحت مي کرد او شير روز بود و عارف شب شهيد کاظم چراغي دوان در تاريخ 23/4/1361 در عمليات رمضان در منطقه شلمچه به شهادت رسيد . روحش شاد و يادش گرامي باد. والسلام
بسم الله الرحمن الرحيم
قسمتي از وصيتنامه شهيد کاظم چراغي دوان : صدام مفسد است و با مفسد نمي توانيم مصالحه کنيم ما تا آخر با آنها مي جنگيم و ان شاء الله تعالي پيروز خواهيم شد .امام خميني . با سلام و درود به رهبر کبير انقلاب اسلامي و با سلام و درود به تمامي شهداي کربلاي ايران و با درود و سلام به ملت قهرمان و شهيد پرور ايران سلام عرض مي کنم پدر و مادر عزيز از وقتي که من يک بچه شير خوار بوده ام تا به اين سن که مرا رسانيده ايد من از شما تشکر مي کنم و جز تشکر چيز ديگري ندارم ان شاء الله که مرا ببخشيد پدر و مادر عزيز اگر خدا سعادتي نصيمان کند زخمي يا شهيد مي شويم و اگر نصيبمان نشد سالم به شهرستان باز مي گردي شما بايد صبر داشته باشيد و فکر من نباشيد شما بايد از خدا بخواهيد که بتوانيم باقي بچه هايمان را بفرستيم تا در راه خدا جهاد کنند هر کار که مي کنيد براي رضاي خدا انجام دهيد سر نماز تمام رزمندگان را دعا کنيد . امام را دعا کنيد برادرجان به اين فکر نباشيد که تير آهن يا صالح ساختماني گير نمي آيد خداي نکرده در شما ضعف و سستي پيدا نشود هميشه متکي به خدا و امام زمان عجل اله باشيد که خدا مشکل گشاست تا مي توانيد ايمانتان به خدا محکم کنيد انسان وقتي در آسايش زندگي مي کند از خدا دور مي شود ولي اگر در جايي سختي بکشد بيشتر ياد خدا مي کند ابراهيم جان تو بايد جاي من بگيري اگر در جبهه اسلحه از دست من افتاد تو و ديگر برادران اسلحه در دست بگيريد و با ايمان به خدا و امام زمان به ياري و رهبر کبير انقلاب بر عليه دشمنان اسلام بجنگيد تا مي توانيد نماز بخوانيد کارهاي خوب انجام دهيد با بچه هاي بيکار سر کوچه ها ننشيندي به مسجد برويد به نگهباني برويد اول فرمان خدا اجرا کنيد بعد فرمان پدر و مادر براي آخرين بار مي گويم تا مي توانيد نماز بخوانيد و امر خدا را اطاعت کنيد که فقط خداست که در آن دنيا به فرياد انسان مي رسد خداوندا ما را در همه کارهايمان ياري فرما بارالها لطف و کرمت شامل حال پدر و مادر و برادران و خواهرانم بگردان خداوندا امام زمان عجل الله از ما خشنود بگردان . والسلام