بسم الله الرحمن الرحيم
مروري بر زندگينامه شهيد حسن ابراهيمي . تاريخ شهادت 1/8/61 . محل شهادت : مهاباد .
حسن در يک دهکده کوچک به دنيا آمد و در سن شش سالگي پا به مدرسه نهاد و تا پنج سال به مدرسه مي رفت و بعد از مدرسه بر اثر فقر و تنگدستي به کارگري رفت و تا چند سال نيز به کار و فعاليت و بدست آوردن روزي حلال پرداخت و در پيش از انقلاب هر کجا که در همين روستاهاي اطراف راهپيمائي مي شد ما شاهد آن بوديم که شهيد حسن شرکت دارند و پيش قدم بود و خيلي به اسلام و اسلاميت عشق مي ورزيد و به اين عشق ورزيدن افتخار مي کرد و هيچگاه از نماز و روزه اش غافل نمي شود از جمله فعاليتهاي قبل از انقلاب اين بود که مردم را هدايت مي کرد به سوي اسلام و به مردم مي گفت : که اين شاه چه ظلم هايي مي کند و چطور مردم را ستم مي کند و از بين مي برد و مردم را به شاه و بدبين مي ساخت و آنان را به راهپيمائي و شرکت کردن آنان در راهپيمائي و شعار دادن عليه شاه دعوت مي نمود و خيلي سعي مي نمود که در کشور کشوري اسلامي باشد نه اينکه غير اسلامي و آرزويش اين بود که اسلام زنده بماند چونکه در زمان شاه داشتند اسلام را از بين مي بردند و او اخلاق خيلي خوب داشت و مي گفت انسان بايد اخلاقي اسلامي داشته باشد و به بيچارگان کمک مي کرد و هميشه مي گفت انسان بايد در زندگي صبر داشته باشد و هرگاه مصيبتي به آن خانواده پيش آمد انسان مي بايست از خود صبر نشان دهد . و درسال 1358 به دستور اسلام و قرآن زن گرفت و در سال 1360 به خدمت سربازي رفت و ضمناً از شهيد دو فرزند به جاي مانده که دختر مي باشند . و يکسال و چهارماه خدمت سربازي را انجام داد که ايشان در چند مرحله که در همان جا که عمليات مي شد شرکت داشتند . و در تاريخ 1/8/61 در مهاباد به دست ضد انقلاب و دمکرات کردستان به آرزوي ديرنه اش رسيد که روحش شاد و يادش گرامي و راهش پررهرو باد . و ما خانواده شهيد به شهادت فرزندمان افتخار مي کنيم و ما تنها آرزويمان اين است که اسلام زنده بماند و کفر سرنگون شود . به اميد پيروزي حق بر باطل . والسلام عليکم و رحمة الله و برکاة . يادش گرامي باد .