بسم الله الرحمن الرحيم
زندگينامه شهيد احمد کشکولي : شهيد احمد کشکولي در سال 1348 در روستاي شهيد آباد از توابع بخش بيضاء ديده به جهان گشود و در سن هفت سالگي دوران ابتدايي تحصيلي را آغاز نمودند در مدرسه اي واقع در همان روستا و دوران راهنمايي را با موفقيت در مدرسه روستاي همجوار سپري کردند که از لحاظ درس دانش آموز ممتاز شناخته شده بودند . سپس دوران دبيرستان را به دليل نداشتن دبيرستان در منطقه بيضاء به شيراز رفتند و در دبيرستان بازرگاني حرفه اي شهيد مهدي خراجي واقع در دروازه کازرون شيراز طي نمودند و تا سال دوم دبيرستان در همان دبيرستان به ادامه تحصيل مشغول بودند که از سال دوم دبيرستان به عضويت بسيج دانش آموزي همان دبيرستان درآمدند و در سال دوم دبيرستان که مصادف شده بود با سال 1366 از طرف بسيج به جبهه هاي حق عليه باطل شتافتند و در تاريخ 27/12/1366 در حال امدادرساني به ديگر مجروحان در منطقه مريوان از استان کردستان با رفتن روي مين به درجه رفيع شهادت نائل گرديد که آرامگاه ايشان در گلزار شهداي روستاي شهيد آباد بيضاء واقع است . روحش شاد و يادش گرامي باد .
وصيت نامه ام را با نامخدا شروع مى كنم و با ياد خدا به اتمام مى رسانم با سلام به پيشگاه و ليعصر (عج) ونايب برحقش امامخمينى و با سلام گرم خدمت تمامى جان نثارانى كه با نثار جان خود اسلام را زنده نگهداشته و كفر الحادى را نابود مى كنند خداوند ا تو خودت نظاره گر باش كه هدف من از آمدن به جبهه تنها راه رضاى توست خداوندا تو خودت نظاره گر باش كه خداوندا از اينكه به من سعادت آمدن به جبهه را عطا كردى شهادت درراه خودت را نيز نصيبم كن خداوندا هر كس د رراه رضاى تو قدم برمى دارد نااميدش مگردان پروردگارا راه پيكار گران خود را به من نشان بده تا با جان و مال خود از دشمنان تو براى رضاى تو نبرد كنم تا رستگار شوم خداوندا مرگ با عزت بهتر اززندگى ذلت بار است پس مرا دررختخواب نميران كه كشته شدن درمعركه نبردبسيار لذت بخش است پروردگارا هر امتى كه در راه تو مجاهدت مى كنند پيروز و خرسند شان بگردان امت حز ب الله و شهيد پرور قدر اين امام را بدانيد و سخنانش ر ا سر لوحه كارهاى خود بدانيد كه به حق كه او نايب بر حق اما م زمان از جنگ پشتيبانى كنيد كه عزت و شرف شماد رگرو همين جنگ است و تنها با پيروز شدن درجنگ مى توانيد به اهداف مقدسه اسلام برسيد پدر ومادرم از اينكه دربزرگ كردن من بسيارزحمت كشيديد و متأسفانه من نتوانستم جبران زحمتهاى شمارا بكنم و زندگيم براى شما جز دردسر وناراحتى چيز ديگرى نبوده طلب حلال بودى مى نمايم مرا ببخشيد به شما خوبى نكردم و شما ناراحت نباشيدچون كه امانتى را كه خداوند به دست شما سپرده بود سالم پس داديد با ناراحتى اجر خود را ضايع نكنيد كه شما امانت دار خوبى بوده ايدودرامانت خود خيانت نكرديد درمرگ من ناراحتى نكنيد با ناراحت شدن شما دشمنان خوشحال
مى شوند
درپايان از كليه قوم وخويشان و همسايگان و آشنايان كه ازدست اين حقير بدى ديده ايد طلب حلال بودى
مى نمايم
د ر حجله عشق بى كفن بايد رفت دلسوخته پاره پاره تن بايد رفت
ما كشته عشقيم به دلدار رسيديم جان داده ولى دولت جاويد خريديم
چون درسرما عشقحسينبن على بود آخر به وصال رخ محبوب رسيديم
خرم آنروز كزين منزل ويران بروم راحت جان طلبم وز پى جانان بروم والسلام عليكم ورحمة الله و بركاته يكى از روزهاى يوم الله داود احمدى كشكولى