کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
14:34
اله کرم خداپرست

اله کرم خداپرست

فرزند مرادعلی

تاریخ تولد
1342/06/25
تاریخ شهادت
1367/01/14
محل شهادت
سرپل ذهاب
محل تولد
فارس - سپیدان - بیضا - علی آباد تنگ
وضعیت تأهل
متاهل
مسئولیت
رزمنده
نحوه شهادت
ترکش
نوع خدمت
ارتش
عضویت
کادر
بسم الله الرحمن الرحيم
متن زندگي نامه برادر شهيد اله کرم خدا پرست
برادر عزيزمان در سال 1342 هجري شمسي در روستاي علي آباد تنگ تيزاب بيضا( بيضا منطقه اي است ميانه شمال و غرب شيراز در استان فارس ) در خانواده کشاورز و کاملاً مذهبي به دنيا آمد - از همان آغاز طفوليت آثار ادب و ايمان در چهره هميشه خندانش هويدا بود . درسن 6 سالگي عازم دبستان شد و در دبستان شهيد امين فعلي پهلوي سابق در زادگاهش مشغول به تحصيل شده و اين در حالي بود که در کنار درس و مدرسه به کمک پدر و مادرش در امر کشاورزي و امورات زندگي مي شتافت - دوران ابتدايي را در همان روستا به اتمام رساند و با توجه به آنکه مدرسه راهنمايي در روستا نبود مجبور شد با ديگر برو بچه هاي محل جهت ادامه جهت تحصيل به روستاي همجوار به نام جعفر آباد برود و در مدرسه بيهقي سابق و شهيد ايوبي فعلي دوران راهنمايي را به پايان رساند ، تمام اين سالها خاطره آفرين و بياد ماندني است ، ساده زيستن و ايمان و احترام زياد به والدين و معلمين از خصوصيات بارز ايشان در سه ساله راهنمايي بود و اين در حالي بود که بعنوان يک نوجوان مؤمن و اهل مسجد در خط امام راحل و حزب اللهي محل مطرح بود بنا به گفته خانواده و دوستان و کساني که با ايشان هم کلاس و هم رزم بودند اخلاقي بسيار نيکو و با صفاي دل و بسيار مهربان و خوشرو بود . بعد از مدرسه راهنمايي ايشان مجبور شدند براي ادامه تحصيل مقطع دبيرستان چون دبيرستان در آن منطقه بيضا نبود به شيراز مراجعه نمايد و در اين موقع که منزل برادر بزرگ وي در شيراز بود اجباراً در منزل وي مشغول به تحصيل شد چون نمي خواست سربار ديگران باشد و از اين جهت رنج مي برد براي سال اول دبيرستان در دبيرستان حاج قوام سابق و شهيد مفتاحي فعلي در شيراز ثبت نام نمود و کلاس اول را در رشته علوم تجربي تمام کرد و در نيمه هاي سال دوم بود که از آنجايي که علاقه شديد به خدمت در نظام مقدس جمهوري اسلامي داشت در نيروهاي زميني ارتش جمهوري اسلامي ثبت نام نمود و استخدام گرديد. و دوران آموزشي را در رسته مهندسي تخريب با معدل خيلي خوبي بپايان رسانده و در لشکر 81 باختران مشغول بخدمت مقدس شد . اين انسان وارسته بر اساس سنت رسول گرامي اسلام و وظيفه شرعي در تاريخ 14/1/6؟؟ با دختري نجيب و مؤمن که از فاميل (دختر عمه اش) بود ازدواج نمود شهيد بزرگوار از زمان ورود در لشکر 81 باختران تا هنگام شهادت معمولاًَ در جبهه و در واحد مهندسي تخريب دين خود را به امام و انقلاب اسلامي ادا نمودند- در خرداد ماه 1365 خداوند سري به وي عنايت نموده که نامش را مرتضي گذاشت ، از خصوصيات خيلي نمايان برادر شهيدمان که شايد در فاميل منحصر به فرد بود اهميت زياد به صله رحم و ديد و بازديد از اقوام و دوستان بود - در هنگام عملياتهاي رزمي عاشق و بسيجي وار با ايماني مضاعف و قلبي مطمئن ماموريت محو له اش بنحو احسن انجام مي داد و در واحد و گروهان مربوطه بعنوان فردي خوش اخلاق و مومن و اهل نماز و روزه و کوچک نفس مشهور بود که اني مطلب را شخصيت انساني و گفته هاي دوستان و همرزمانش گواهي مي داد ، حقير بارها از ايشان شنيدم که از دنيا خسه شده بود و در سرش سودايي ديگر داشت ميگفت بايد معنويت در نظام ما بيشتر حاکم شود - از نظر عقيدتي کار کم شده و بايد ارتش بطرف تعهد و معنويت برود ميگفت برادران سرباز برادران و دوستان ما هستند با آنان شوخي کرده ، غذا مي خورد ، و مي گفت من عين يک سرباز وظيفه در حمل مهمات و زحمات دسته جمعي کار مي کنم و پيش قدم هستم - به اعتراف پدر و مادرش و حتي برادران و خواهرانش و آن چيزي که به عين شاهد بوديم هيچگاه خداي ناکرده شوخي زشتي ، حرف رکيکي از ايشان نشنيدم ، احترام والدين خود را در حد اعلا رعايت مي کرد و يک بار کلمه اي از گل نازک به آنان نگفت و حتي يک بار جلو آنان نايستاد و ناراحتشان ننموده ، در هنگاميکه از جبهه مي آمد با روحيه اي بسيار عالي و شاد از جبهه و جنگ مي گفت که اين خود محبوبيتي خاص در همه ايجاد کرده بود -در مسائل خانوادگي و خصوصي خود بنا به همسر يک شوهر واقعي و يک مرد زندگي بود و به عنوان يک پدر براي فرزندش واقعاً پدر بود و در اين مدت کوتاه که با همسرش زندگي مي کرد انصافاً مردم غصه اخلاق و کردار وي را مي خوردند - اگر بخواهيم از خوبيهاي وي بنويسيم هر چه که بگويم کم گفته ايم حق مطلب را نمي توان ادا نمايم / بطور خلاصه مي توان مشخص ترين صفات بارز و نيکوي ايشان را که تمام کساني که وي را مي شناسد در او بود و اميدواريم که براي همه مان درس و الگو باشد به شرح زير مي توان اشاره کرد - 1- اهميت فوق العاده به انجام واجبات الهي از جمله فرضيه با ارزش نماز و روزه و ترک محرمات الهي و گناهان 2- اهميت شديد به صله رحم و ديد و بازديد از اقوام و دوستان در حد امکان 3- خوش خلقي و برخورد بسيار خوب با همه 4- احترام زياد به پدر و مادرش و همسر و بزرگتر ها .5- عشق و علاقه وافر به نظام مقدس جمهوري اسلامي و خصوصاً امام راحل انقلاب 6- اهميت به کار و مأموريت محوله در جبهه7- دوري از شوخي هاي زشت و رکيک 8- ساده زيستي و کوچک نفسي و خدا ترسي از مهمترين خصوصيات ايشان بود.
اينها بوجود نمي آيد مگر با تربيت صحيح ، عنايت خداوند متعال و دل از غير خدا بريدن و به خدا پيوستن . ضمناً در هنگاميکه اين سرباز فداکار اسلام در جبهه بودند همسر وي باردار بود و فرزند دوم وي پسري بود که در تاريخ آذر ماه 67 به دنيا آمد که نام وي را مصطفي ( محمد مهدي ) گذاشتند.که درست از زمان ازدواج تا روز شهادت 3 سال بود (14/1/64 ) تاريخ ازدواج و (14/1/67 ) تاريخ شهادت . بالاخره هنگام وعده الهي که ؟؟؟ نفس ذائقه الموت فرا رسيد و در تاريخ 14/1/67 در جبهه غرب منطقه ؟؟؟ ناصر خاني در هنگام پاکسازي و خنثي نمودن مين بوسيله ترکش خمپاره شربت گواراي شهادت را نوشيد و به خيل شهيدان هميشه شاهد اين مرز و بوم پيوست و دشمنان دون صفت را با شهادت خود مأيوس و رسوا نمود و بازماندگان را در غم بي پايان و فراموش نشدني تنها گذاشت/روحش شاد و راهش پر رهرو باد