بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي نامه شهيد خدا نظر معيني
شهيد معيني در سال 1352 در روستاي رودبال در خانواده اي مستضعف و مذهبي چشم به جهان گشود .دوران کودکي خود را در دنياي کودکان پشت سر گذاشت و در همان زمان کودکي در سيماي مظلوم وي صداقت و پاکي و خلوص ديده مي شد . فردي ساکت و کم حرف بود در سکوت او هزاران نکته و راز نهفته بود . پس از دوران کودکي و پشت سر گذاشتن اين مرحله راهي دبستان شد و تحصيلات ابتدايي خود را با موفقيت پشت سر گذاشت سپس وارد مرحله راهنمايي شد و در مدرسه راهنمايي روستاي رودبال تحصيلات خود را ادامه داد و در اين زمان که جنگ تحميلي عراق عليه کشور جمهوري اسلامي ما شروع شده بود دلي بي تاب و ناآرام داشت . گويي شهادت را در دور دستها نظاره مي کرد . در دوران تحصيلاتش همواره فردي مؤدب و منضبط بود و معلمان وي از او بسيار خشنود بودند . شب و روز آرام و قرار نداشت تا اينکه سنگر مدرسه را به سنگر جبهه ها مبدل ساخت و در سال 1364 راهي جبهه هاي حق عليه باطل شد تا از کيان ملت و انقلاب اسلامي دفاع کند پس از چند ماه حضور در جبهه هاي جنگ و شرکت در عمليات هاي مختلف مجدداً به زادگاه خود روستاي رودبال بازگشت . در اين مدت روستاي رودبال شهيداني را تقديم اسلام و انقلاب کرده بود و خدا نظر معيني در تشييع جنازه بسياري از آنها داشت . اين بار چهره شهيد خدا نظر خلوص بيشتري به خود گرفته بود رفتارها و سخنانش حکايت از شهادت او مي داد . لبخند تمام نشدني بر لب داشت ، گويي به دنبال گمشده خود مي گشت و مردم را با حرفهاي شيرين خود جذب مي کرد همه ما گرد او چون شمع جمع شده بوديم . آري با اين خصوصيات به جبهه قدم گذاشت و مجدداً در عمليات کربلاي 4 شرکت نمود و همانطور که براي همسنگرانش تعريف کرده بود و در نامه هايش نوشته بود قصد انتقام هموطنان را از دشمن داشت بعد از عمليات کربلاي 4 با بي صبري تمام انتظار عمليات بعدي را مي کشيد ، چرا که به دنبال گمشده خود يعني شهادت بود تا اينکه مجدداً در عمليات کربلاي 5 شرکت نمود و پس از فداکاري هاي بسيار و رشادت ها به نقل از همسنگرانش به قلب دشمن حمله برد و چند تانک دشمن را به آتش کشيد و منهدم کرد و در حاليکه دشمن در چند قدمي او بود تنها با ايماني محکم به خداي خود و با اعتقاد به رهبر زمان امام خميني بت شکن در ميان تانک هاي دشمن به شهادت رسيد . اکنون پس از گذشت ده سال انتظار سرانجام پيکر مطهر او را که در کربلاي ايران رها شده بود به زادگاهش رجعت دادند .يادش گرامي .
بسم الله الرحمن الرحيم
وصيت نامه شهيد خدانظر معيني
و لا تحسبن الذين قتلو في سبيل الله امواتاً بل احياء عند ربهم يرزقون
اينکه انقلاب اسلامي شکوهمند ايران به رهبري امام عزيزمان مي رود تا آخرين ته مانده هاي امپرياليسم جهاني به سرکردگي آمريکا را در منطقه محو و نابود سازد و به جاي آن خورشيد تابناک که حاوي انسانيت انسان و استقلال و آزادي مي باشد ، جايگزين آن شود. آري و اما زماني اين حرکت (جبهه رفتن) در من ايجاد شده است که هر لحظه من را به ياد خسرانهاي گذشته مي اندازد و به درونم فشار مي دهد مگر مي شود زير حکومت پروردگار فرار کرد در هر کجا روم حکومت و سلطه اوست (خداست) هم اکنون مسئوليت چنان بر دوشم سنگيني مي کند که سنگر مدرسه را به سنگر جبهه مبدل سازم . خداوندا اگر با کشته شدن من درخت اسلام پايدار مي ماند پس اي خمپاره ها ، اي توپها مرا دريابيد.
