به نام الله پاسدارخون شهيدان
متن زندگي نامه شهيد ربيع اکبري
شهيد ربيع اکبري در سال 1343در؟؟؟محمود آباد شهرک سيدان از شهرستان مرودشت در خانواده اي مذهبي از طوايف ترک ايلخان به دنيا آمد ايشان سومين فرزند خانواده مي باشند پدرش کاسب و کشاورز ومادرش خانه دار مي باشد وداراي سه خواهر ودو برادر مي باشد.ايشان از همان کودکي عاشق درس و مدرسه بود ودوران ابتدايي را در مدرسه ؟؟؟درس خواند ودر دوران مدرسه هم کمک حال خانواده بود ودر امور کشاورزي ومغازه کمک پدرم مي کرد ايشان با ايمان و مؤمن بودند وتا دوم راهنمايي بيشتر درس نخواند بماند اين که يک سري مشکلات وکمبود امکانات آن زمان باعث شد که ايشان ديگر ادامه تحصيل ندهند ايشان بعد از ترک تحصيل به عنوان عضو فعال بسيج و گروه مقاومت قدس مهارت مي کرد تلاش وفعاليت مي نمود واز همان اوايل به جنگ و جبهه علاقه داشت واصرار مي کرد که به جبهه برود ولي به علت اين که پسر ارشد بود وسن نامبرده کم بود اجازه حضور در جبهه نداشت.ايشان در سن 18سالگي در سال 62 به خدمت سربازي فراخوانده شد وبه؟؟؟سرباز نيروي زميني سپاه پاسداران مشغول به خدمت شد بعد از دوران فشرده آموزش به جبهه مشرف شد وبه آرزوي ديرينه خود رسيد وحضور در جبهه ديوان-سردشت-مهاباد وغيره را تجربه نمود.شهيد در اواخر خدمت سربازي به درجه جانبازي نائل گرديد ايشان زماني که در جبهه جنگ مشغول نبرد با کفار وبعثيان بود در پشت سنگر از ناحيه سر دچار مجروحيت گرديد وتير؟؟؟به سر ايشان اصابت نمود وپس از جبهه به يکي از بيمارستان هاي تهران عازم شد ومورد درمان قرار گرفت وچندين ماه در بيمارستان تهران بستري بود بعد از مرخص شدن از بيمارستان تهران به علت مجروحيت از ناحيه سر چند مدتي دچار موج گرفتگي شد.در سال 66ايشان با همسري وفادار ومهربان از خانواده اي اصيل از سعادت شهر ازدواج نمود ودر اواخر سال 66باز شور جبهه داشت وبه جبهه به عنوان نيروي بسيج با 50% جانبازي عازم ميدان جنگ شد.اوايل 67 يکي دوبار قرار شد به منزل بيايد ولي به خاطر موقعيت جنگي به منزل نيامد واين در حالي بود که همسر نامبرده باردار بود وچشم انتظار شوهرش ودر ارديبهشت67 فرزند دخترش به دنيا آمد اما متاسفانه در اواخر جنگ سال 67 ديگر خبري از شهيد به دست نيامد وهرگز نامه اي هم ننوشت ودل نگراني ما و همسرش به شدت افزايش يافت عده اي مي گفتند که اسير است به دست دشمن گرفتار شد عده اي مي گفتند که شهيد شده و....ايشان متاسفانه فرزندش را نديد وزماني که در جبهه بود فرزندش به دنيا آمد سال ها به همين منوال گذشت واعضاي خانواده به اميد ديدار ؟؟؟انتظار مي کشيدند سرانجام در سال 1376 به خانواده خبر دادند که جنازه شهيد در شلمچه پيدا شده است وبعد از طي مراسم تشريفات شهدا بعد از حدود 10 سال مفقودي پيکر مطهر نامبرده به ميهن اسلامي ودر شهرستان سعادت شهر در امامزاده ؟؟؟به خاک سپرده شد انشاءالله که روح تمام شهيدان با آقا سيد و سرور شهيدان اباعبدالله الحسين(ع)محشورگردند وروحشان شاد.