بسمه تعالي
زندگينامه شهيد والامقام محمد قاسمي
راه سعادت وخوشبختي
شهيد در سال 1327در محله ي قديم فراشبند در نزديکي ؟؟؟زهرا کنوني ديده به جهان گشود .شيرپاک مادر ايشان باعث گرديد که فرزندي پاک وسيرتي زيبا داشته باشد وبا همان نفس پاک مادري راه سعادت وخوشبختي را پيمود تا اينکه بالاخره جزءراه يافتگان عرصه شهادت قرار گرفت وراه جاودان وهميشگي که همان راه انبياءواولياءالله است را پيمود تا به فيض عظيم شهادت نائل گرديد.
دوران تحصيل شهيد
شهيد در سن هفت سالگي راهي مدرسه گرديد.دوران ابتدايي وراهنمايي را در مدرسه هاي فراشبند به پايان رساند ودوران دبيرستان را در شهر فيروزآباد با دوري از خانه وخانواده به پايان رساند وبه شهر خود بازگشت وخود را جهت راهي شدن به خدمت سربازي آماده ساخت.
خدمت سربازي شهيد
شهيد در سال 1351به خدمت سربازي آن هم در طول حکومت شاهنشاهي اعزام شد.خدمت سربازي را در شهر کازرون به پايان رسانيد.اين افتخار بزرگي است کهدر آن خفقان شديد حکومت شاهنشاهي تبليغ دين اسلام وقرآن ونماز را مي کرد.مثل اينکه از ابتداي تولد راز عجيبي نهفته داشته وروح خداوندي در کالبد جسم وجان او دميده شده بود.خدمت سربازي را با مشقت هاي فراوان به پايان رسانيد وبه شهر خود بازگشت.
ازدواج شهيد
بعد از خدمت سربازي در سال 1356 تصميم به امر ازدواج نمود وسپس اقدام نمود وبعد از مدت زماني از خانه پدري جداشد.بعد از جدا شدن از خانواده پدر شغل ودرآمدي نداشت.تصميم گرفت که براي امرار معاش زندگي خود،خود را به هر کاري وبه هر سختي بيندازد ومي گفت من مرد هستم ووظيفه دارم با هر کاري که شده خرج و مخارج زندگي خود وخانواده ام را تامين نمايم.ابتدا شغل سمپاشي را انتخاب نمود وبا همان هزينه اندک زندگي خود را مي چرخاند.او مي گفت خداوند روزي رسان است من خوشحالم که با دسترنج خود هزينه زندگي ومخارج آن را تامين مي نمايم.
شروع انقلاب وفعاليت شهيد در پيروزي انقلاب
قبل از پيروزي انقلاب ايشان از عناصري بودند که اعلاميه هاي امام ونامه هاي ايشان ونوار سخنرانيهاي امام را بين مردم پخش مي نمودند وجوانها وهمشهريها را راهنمايي وتشويق به حضور فعال در خيابانها براي تظاهرات وراهپيمايي عليه حکومت شاهمي کردند وعليه شاه روي ديوارهاي سطح شهر شعار مي نوشتند وبه نحوي خود را سهيم در پيروزي انقلاب اسلامي مي دانستند وايشان عاشق امام راحل ورهنمودهاي ايشان بودند تا اينکه انقلاب برفرمان حضرت امام(ره)پيروز وحکومت جهاني اسلام جايگزين حکومت کفرو ستم گرديد.دردرگيريهايي که بعد از پيروزي انقلاب با حکومت خوانين داشتند نقش مؤثري را ايفا نمودند .در درگيري با خوانين در تنگلاب فيروزآباد شرکت کرد ودرسرنگوني آنها نقش مؤثري ايفا نمودند.
سپاه پاسداران ونقش ايشان در سپاه
بعد از اينکه انقلاب به پيروزي رسيد وبه فرمان حضرت امام در سال 1358ارگان سپاه پاسداران انقلاب تشکيل گرديد ايشان به همراه چندين نفر از دوستان صميمي وبا اخلاص خود تصميم گرفتند که راهي وعضو اين ارگان مردمي ومذهبي شوند تا بالاخره به همراه دوستان خويش به عضويت سپاه درآمدند.ايشان خيلي علاقه داشتند که نيروهاي مخلص وفداکار وانقلابي را تشويق به عضويت در سپاه وحضور در اين ارگان در آورد.ايشان جوانهايي را تازه وارد عرصه سپاه مي شدند تشويق به امر ازدواج مي نمود وحتي کمکهايي را هم در جهت رفع مشکلات آنها انجام مي داد تا اينکه جنگ تحميلي عراق عليه ايران شروع شد.
جنگ تحميلي ونقش موثر شهيد در دفاع مقدس
در ابتداي جنگ که برادرشان مهدي به شهادت رسيد شايد همه فکر مي کردند که يک ضربه روحيه به ايشان خورده است وتا مدت زماني روحيه حضور در جبهه را نداشته باشد ولي ايشان با عزم واراده اي راسخ واستوارراه جبهه ها را پيموده وخود را به خيل عظيم رزمندگان در جبهه رساند واين حاکي از دروني پاک وسرشتي خدايي دارد.برادر شهيد مهدي دردوراهي جبهه ودانشگاه راه جبهه را انتخاب نمود وبا روي هواي نفس خويش نهاد وبه کمک رزمندگان شتافت واز برادر خودمحمد شفاعت خواست تا همانند حضرت عباس(ع)دستهايش قطع گردد که همينطور هم شد.وبعد از شهادت برادر عزم او جزم تر گرديد.بسيجيان را آموزش مي داد تا بتوانند جلوي دشمن قد علم نمايند وپيروزي را براي کشور واسلام ببار آورنند.شهيد تا زمانيکه به شهادت رسيد چندين مرحله به جبهه اعزام تا اينکه در سال 1365 در منطقه شلمچه در عمليات کربلاي 5براثر ترکش خمپاره به سروپاها به فيض عظيم شهادت نائل گرديد.
روحش شادوراهش پررهروباد.
بسم الله الرحمن الرحيم . متن وصيت نامه برادر شهيدمحمد قاسمى .الله اكبر الله اكبر خمينى رهبر ، اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمداص رسول الله و اشهد و ان عليا ولى الاله و الشهد و ان مهدى (عج) امام حاضرم مازنده بانيم كه آرام نگيريم موجيم كه آسودگى ما عدم ماست با سلام و درود به سرور آزادگان حسين بن على (ع) و با درود به امام زمان (عج) و نايب بر حقش روح خدا روح الله كه ابرقدرتها از نامش ، از راهش ، از دينش و از قاطعيتش بلرزه افتاده گريزان شده اند و با درود بر ميد امام و امت حضرت آيت الله منتظرى و تمامى شهدا و انقلاب اسلامى و جنگ تحميلى كه به رهبرى امامشان راه سرور شهيدان حسين (ع) را يافتند و رفتند. خدايا توفيق انتخاب و ادامه راه شهيد كربلا را نصيبم بگردان تا بتوانم بنداى هل من ناصر ينصرنى حسين (ع) را كه از حلقوم خمينى عزيز بيرون مى آيد لبيك بگويم. برادران و خواهران عزيز و شهيد پرور اى كسانى كه براى اين انقلاب و اين آزادى خون داده ايد عزيزان خود را داده ايد و سوخته ايد بدانيد و آگاه باشيد كه اگر لحظه اى غفلت نمائيد در نزد خداوند بزرگ مسئوليد و در محضرش بايد جوابگو باشيد نگذاريد كه شهداى بخون خفته اين انقلاب ما را نفرين كنند بيائيد با هواهاى نفسانى و خواسته هاى شيطانى درونى خود بمانند دشمنانتان مبارزه كنيد وحدت كلمه داشته باشيد و خط و خطوطه خود را از امام عزيز بگيريد. آنطور كه امام مى خواهد حركت نمائيد. زيرا كه خواست امام خواست رسول خدا و خواست خدا است. بيائيد مطيع اسلام و امام باشيد و در هر كجا كه هستيد از روحانيت مبارز و در خط امام دفاع كنيد تا به اسلام عزيز و انقلابى كه با خون شهداى زيادى بدست آمده آسيبى نرسد زيرا كه اطاعت از رهبرى چون خمينى كه با ديدى وسيع و همه جانبه مشكلات را بررسى مى نمايد و در امور تدبير مى كند واجب و بدون هيچ بهانه اى مى بايست بر اين امر گردن نهاد و اطاعت از رهبرى همان ميثاقى است كه بشر با خداوند بسته و اطاعت و فرمانبردارى از رهبر و امام جلوى خواسته هاى نفسانى و تمامى حركتهاى بيجا و بدون حساب را مى گيرد و باعث دگرگونى در جامعه مى شود كه ممكن است جان و مال را بخطر بيندازد. ولى بايد پذيرفت . اى خمينى عزيزخدا شاهد است كه تو را به رهبرى قبول كردم و هيچوقت تو و خط تو را تكذيب نخواهم كرد برادران عزيز اين مطلب را بدانيد و محكم دست در دست همديگر بدهيد و چنان مشت محكمى بدهان منافقين از كفار بدتر بزنيد كه نتوانند درسوراخهاى خود بيرون بيايند و مثل موش در سوراخ خود بميرند بخوبى ميدانيد و آگاه هستيد كه امروز هيچكس و هيچ قدرتى جرئت مقابله و رويارويى با امام امت را ندارند و منافقين و مخالفين اصلى اين انقلاب و اسلام عزيز مى كوشند تا اميد امام و بازوى امام و ادامه دهنده راه خط امام حضرت آيت الله منتظرى را تضعيف نمايند ما را بخدا قسم كارى نكنيد كه مثل زمان بعد از پيامبر (ص) پيش بيايد كه على (ع) شما را نفرين مى كند آخرين و صيت و سفارشم به شما تمامى خانواده و تمامى دوستان و همسنگران عزيز و امت شهيد پرور اينست كه مبادا خداى ناكرده از امام و دولت و روحانيت در خط امام كناره بگيريد. و جبهه را فراموش كنيد. افراديكه براى انقلاب نسوخته اند اظهار نارضايتى بكنيد و عملا با دولت و ارگانهاى انقلابى بخصوص بنياد شهيد انقلاب اسلامى و بدون هيچ توقعى همكارى نمايند تا ثابت كنيد كه خانواده شهيد و دوستار شهيد و دوستدار انقلاب هستيد و از بنياد شهيد و برادران مسئول همه مى خواهم كه در صورت امكان بجاى اينكه بماديات خانواده شهادا فكر كنند بيشتر به معنويات خانواده آنها بينيشند كه خداى ناكرده بچه هاى شهدا را بى بند بار تحويل اجتماع اسلامى دهند و همچنين از شما امت حزب الهى و در خط امام و خانواده محترم شهدا مى خواهم كه وحدت خود را حفظ كنيد و مواظف باشيد كه حتى يكقدم از خط امام خارج نشويد و از همه شما التماس دعا دارم و حلاليت مى طلبم و اگر كسى از اينجانب بدى ديده بخاط خدا مرا ببخشد و حلال نمايد. سخن ديگرى هم داشتم و آن اين بود كه روزى بتوانم اسيران در دست مزدوران عراق را پس از آزادى كربلا ببينم . اگر موفق نشدم از خانواده محترمشان مى خواهم و پيش خدا مسئولند كه با آزاد شدن عزيزانشان سلام مرا به انها برسانند و دست و صورت آنها را بجاى من ببوسند زيرا كه آنها ثابت كردند كه ادامه دهنده راه امام چهارم مى باشند. و در پايان به كليه برادران و دوستان كه جهت همكارى در مراسم ختم و سركش بخانواده ام به منزل اينجانب مى آيند سفارش دو وصيت مى كنم كه اجازه كامل را دارند تا در منزل آمد و رفت نمايند و نماز بخوانند و از يك سوم اموالم خيال راحت استفاده نمايند. خداوندا امام عزيز ما را كنار مهدى (عج) و اميد امام را در كنار امام تا ظهور امام زمان حفظ بگردان خداوندا فتح كربلا و خواندن نماز جمعه در كربلا را با امامت روح خدا نصيب همه رزمندگان و خانواده شهدا بگردان. والسلام بنده خدا محمد قاسمى بتاريخ 18/10/1361